این درخت‌های مزاحم!
درباره تکاپوی شهردار و تماشاگران زن و بقیه
هفت صبح| این درخت‌ها ...این درخت‌ها ...شده‌اند وبال گردن شهردار محترم تهران. هی می‌آیند توی دست و بال ایشان. تهران نه رودخانه بزرگی در خودش دارد و نه بارندگی درست و حسابی، اما مملو از درخت است و قشنگی‌اش هم همین است.
بارها مهمانان خارجی را دیده‌ام که از این همه درخت زیبا در تهران آن هم بدون هیچ رودخانه بزرگی حیرت کرده‌اند. اما این درخت‌ها، این زیبایی‌های کهنسال تهران، دارند شهردار ما را اذیت می‌کنند. ایشان مدام می‌خواهد کارهای عمرانی مهم انجام دهد اما نمی‌شود. خیلی دلشان می‌خواهد کارهای عمرانی‌شان در پارک‌ها انجام شود. یک کسی یک جایی یک روزی یک مصوبه‌ای انجام داده که دست شهردارها را در پارک‌ها باز گذاشته است و خب مردم تهران یا حداقل بخشی از مردم تهران حس زیبایی‌شناسی قوی‌تری دارند و می‌فهمند که این درخت‌ها، این فضای سبز زیبا اگر از دست برود جایگزینی ندارد.
آقای زاکانی عزیز، امیدوارم پروژه‌های عمرانی خود را در جاهای بدون درخت دنبال کند. امیدواریم از ایشان یادگاری‌های قشنگی برای تهران باقی بماند. که وقتی خودشان پیر شدند با دیدن آنها خاطرات خوشی در یاد بیاورند. ونه فقط جنگ اعصاب و تصمیمات شاذ. اوضاع یک جوری است که از هر طرف نگاه می‌کنید حق با مردم است. همان‌طور که اعضای شورای شهر هم دیروز مدام خواسته‌اند به مردم قوت قلب بدهند که خیالشان راحت باشد و نمی‌گذاریم درخت‌ها را از بین ببرند. این دوگانه مردم و شهردار از عجایب این دوران است.
البته برای من که شخص محترم شهردار تهران به عنوان مهم‌ترین نماد این سال‌های عجیبی که در حال زیستن هستیم، در حافظه‌ام ثبت خواهد شد. خدا حفظشان کند.
مجموعه اتفاقات پیاپی موجب شد که پرونده ورود زنان به استادیوم‌ها بسته شود. راستش طرفداران سپاهان در قطعیت یافتن این ممنوعیت سنگ تمام گذاشتند و مدیران باشگاه سپاهان باید به خودشان ببالند که دستاورد چندین سال تلاش را این گونه نابود کردند. البته که زیربار نمی‌روند و مدام بیانیه می‌دهند و از این کارها. به هرحال پرونده حضور بانوان فعلا بسته شد. اما مشکل اصلی واکنش فیفا خواهد بود. دوستان فکری هم برای آن موضوع بکنند. چقدر هم این گروه از دوستان از این سلسله اتفاقات خوشحال هستند.
یک دختر جوان کلاه به سر، در اینستاگرام و جلوی دوربین قرار می‌گیرد و قرائت قرآن می‌کند. خب اتفاق غیرمعمولی است و واکنش‌ها هم در کامنت‌ها متفاوت است. برخی ذوق کرده‌اند و برخی دختر را تشویق می‌کنند و می‌گویند که سبک زندگی‌اش را متناسب با آیات قرآن عوض کند و برخی هم به او انتقاد کرده‌اند. اما این که این ماجرا توطئه دشمن بوده برای تغییر عرف و این طور چیزها، برداشت عجیبی است که یکی از مسئولین ارائه کرده. واقعا رسیدن به چنین تحلیلی سخت است. هرچند... چه می‌دانم!
