کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۵۰۳
تاریخ خبر:

۱۰۰قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ| کاخ قلهک و همسر آلمانی!

100قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ| کاخ قلهک و همسر آلمانی!

یکی از شایعات مشهور در سال‌های پس از انقلاب درمورد خانه بهشتی در شمال تهران بود

روزنامه هفت صبح| آیت‌الله بهشتی بین سال‌های 58 تا 60 هم مورد اتهام گروه‌های تندرو و رادیکال به عنوان شاخه لیبرالی روحانیت قرار داشت و همزمان از طرف طرفداران بنی‌صدر به عنوان نماینده انحصار و فشار استبدادی معرفی می‌شد. در یک زمان هم مجاهدین خلق و هم اصولگرایان  به رهبری  محمد منتظری  او را با بدترین و زهرآگین‌ترین شایعات نوازش دادند.

 

حتی  برخی دانشجویان پیرو خط امام مشتاق یافتن سندی از او در همفکری با رژیم گذشته و یا شایعه ملاقاتش با ژنرال هایزر در سفارت آمریکا  بودند. در فضای تبدار و انقلابی سال‌های اولیه انقلاب، شایعات و زمزمه‌ها او را پشت پرده هر تصمیم جنجالی معرفی می‌کرد. و در نهایت یک شمایل از او در اذهان افکار عمومی شکل گرفت. مردی ثروتمند که در کاخی در شمال شهر ساکن است، همسری آلمانی دارد و سرنخ همه دستگیری‌ها و سرکوب‌ها در دست اوست. مردی که رئیس شورای انقلاب بود و علنا قدرتی بیش از نخست‌وزیر و حتی رئیس‌جمهور داشت.
 

آنچه بهشتی را  هدف اصلی سوءظن‌ها قرار داده بود ذهن تشکیلاتی‌اش بود. ذهنیتی که در میان نیروهای وفادار به آیت‌الله خمینی چندان مشابه نداشت. ذهنیت مهندسی‌شده‌اش او را به تصمیمات کاربردی سریعی رهنمون می‌کرد که شاید با نگاه‌های تند رادیکال قابل توجیه نبودند. مثل حمایت استراتژیکش از دولت موقت و مخالفت استراتژیکش با بنی‌صدر. همین ذهنیت بود که او را به ریاست شورای انقلاب، رئیس حزب جمهوری اسلامی و مرد اول و همه کاره مجلس خبرگان بدل ساخته بود.

 

دکتر یزدی می‌گوید که ورود اصل ولایت فقیه به قانون اساسی با هدایت دکتر بهشتی انجام شد. در پشت صحنه تصمیم هزینه ساز ملی کردن کارخانه‌های بزرگ و اموال سرمایه‌داران هم نام دکتر بهشتی جلوتر از بقیه به چشم می‌خورد و اتفاقا همفکرش در این پروسه ابوالحسن بنی‌صدر بود. در واقع تنیده شدن آرایه‌های سوسیالیستی در ذهنیت برخی اعضای نهضت آزادی موجب شد تا دکتر بهشتی و دیگر روحانیون شورای انقلاب هم مسحور این ایده بشوند و لاجوردی روایتی دارد از حضور دکتر بهشتی در میان تجار و استدلال‌های خاص ایشان درباره لزوم ملی شدن صنایع بزرگ و بیرون آوردن آنها از دست مالکان و صاحبانشان.

 

از طرف دیگر سیر مبارزاتی دکتر بهشتی در حکومت پهلوی چندان آسیبی به او نرسانده بود و این از نگاه انقلابیون آتشین مزاجی که سال‌ها خود و یا پدرانشان در زندان و تبعید به سر برده بودند مشکوک بود. آیت‌الله بهشتی به شکلی مداوم و از دوران دانشجویی‌اش در دهه بیست  با انقلابیون در داخل و خارج در تماس بود و تلاش برای کادرسازی انجام می‌داد  اما پرونده برخوردهای  قهرآمیز ساواک با او چندان ضخیم  نبود.

 

چند روز در سال 1343 و چند روز در سال 1354 بازداشت شده بود و بعد از راهپیمایی عاشورا در تهران هم دو روز در بازداشت به سر برده بود.  یک بار به واسطه  محدودیت‌های ایجاد شده توسط ساواک  مجبور شده بود از قم به تهران بیاید و یک بار هم پس از بازگشت از آلمان به تهران توسط ساواک به شکل موقت ممنوع الخروج شده بود. در این میان او به عنوان مشاور رسمی وزارت آموزش و پرورش در دوران وزارت فرخ پارسا بر متون کتب دینی نظارت و در بازنویسی آنها مشارکت می‌کرد.

 

یک بورس تحصیلی در انگلیس از سوی دانشگاه تهران به او محول شده بود (که نیمه‌کاره رهایش کرده بود) و شش سال هم به عنوان رئیس مرکز اسلامی هامبورگ  در آلمان به سر برده بود که بخشی از هزینه‌های این مرکز توسط وزارت آموزش و پرورش دوره پهلوی  تقبل شده بود. این در حالی است که مثلا میزان حبس و تبعید آیت‌الله منتظری از حساب خارج است و از سال 43 تا 1357 ایشان یا زندانی بوده یا در تبعید. یا آیت‌الله طالقانی و یا حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی. اما آیت‌الله بهشتی از این موج بازداشت‌ها و تبعیدها تقریبا به دور بود و این شاید یکی از نکاتی بود که موجب بدبینی اولیه پسر آیت‌الله منتظری یعنی محمد منتظری به او شده بود. 

 

یکی از شایعات مشهور در سال‌های پس از انقلاب درمورد خانه بهشتی در شمال تهران بود. محسن هاشمی در خاطراتش می‌گوید:« ما (خانواده هاشمی ) در محله نایب‌السلطنه نزدیک خیابان ایران مستقر شدیم. خانه‌ای اجاره‌ای در دو طبقه‌، که ما در طبقه همکف می‌نشستیم و طبقه بالا خانواده آیت‌الله خامنه‌ای.... همان سال‌ها پدر هم منزل را فروختند و در قلهک، سه راه نشاط خیابان سرابی بن‌بست حسینی، زمینی بزرگ خریدند.

 

در آن زمین، چهار خانه ویلایی ساختند که یکی را شهید مفتح و یکی را شهید بهشتی خرید. با آنها همسایه شدیم. همبازی‌های کوچه و خانه ما فرزندان این بزرگواران شدند... خانواده شهید بهشتی تازه از آلمان به تهران آمده بودند و به قول امروزی‌ها آداب معاشرت باکلاس‌تری داشتند. برای مثال، فرزندان شهید بهشتی اجازه نداشتند در کوچه بازی کنند و رفت و آمد فقط در خانه امکان‌پذیر بود.

 

با خانواده شهید بهشتی رفت و آمد و بازی مشکل‌تر بود. خاطرم هست از آلمان با خود اسباب‌بازی ساخت و ساز لگو (LEGO) آورده بودند، این‌نوع اسباب‌بازی فکری و زیبا را تا به حال ندیده بودم. برایم جالب بود. برای من بازی با لگو در آن سن و سال جذابیت زیادی داشت. خانه آقای بهشتی از ما بهتر و بزرگتر بود. مبل‌ها و امکاناتش هم شیک‌تر بود، زیرا بعضاً آنها را از آلمان با خود آورده بود...»

 

خود دکتر بهشتی نیز در مورد ثروتش گفته: من یک خانه مسکونی دارم که اگر در قلهک قرار گرفته به اعتبار این بوده است که وقتی به تهران آمدم، اول خواستم خانه‌ای نزدیک میدان شهدا، در خیابان ایران تهیه کنم. خانه‌ای که حدود 180 متر بود که صاحبش می‌خواست به قیمت185 هزار تومان بفروشد. البته قولنامه هم کردم ولی چون صاحب ملک عجله داشت که پولش را بگیرد و در آن مدت کوتاهی که او می‌خواست وجه را بپردازم، پول کافی نداشتم‌، لذا قو‌لنامه را فسخ کردم.

 

آن موقع‌ها زمین در آن منطقه قلهک ارزان‌تر از توی شهر بود. یک آقایی در آن منطقه چند خانه ساخته بود، نزدیک سه راه نشاط، خیابان دولت که فروش نمی‌رفت. البته به من محبتی هم داشت. پیشنهاد کرد یکی از آن خانه‌ها را به قیمت 190هزار تومان بردارم، هر چه می‌توانم فراهم کنم بدهم، بقیه را هم قسطی بپردازم، بدین جهت بود که من از خیابان ایران ناچار شدم به آن‌جا بروم. ولی صرف نظر از این جزئیات به هر حال جز خانه‌ای که دارم، هیچ‌گونه ثروت و دارایی ندارم.

 

یکی دیگر از شایعات آلمانی بودن همسر ایشان بود. این ماجرا آن قدر ادامه یافت که مرحوم بهشتی مجبور شد همسر خودرا به خطوط پشت خط مقدم ببرد تا سخنرانی کند و مشخص شود که آلمانی نیست! 

 

کدخبر: ۵۵۴۵۰۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر