ریکاردو ساپینتو؛ ضریب موفقیت: ۴۲درصد
روزنامه هفت صبح، آرتین ابراهیمی | بعد از هفتهها مخفیکاری و رایزنی مدل ایجنتیِ اماراتی، نام سرمربی جدید استقلال از قوطی شانس بیرون آمد: ریکاردو مانوئل آندراده سیلوا ساپینتو معروف به همان «ساپینتو» که ۴۹ ساله است، در پورتو به دنیا آمده، بیشتر عمر فوتبالی خود را در تیم اسپورتینگ لیسبون گذرانده و پست اصلیاش هم وینگر راست بوده است.
اولین و مهمترین نکتهای که درباره بازی ساپینتو در خط حمله تیمهای باشگاهی و ملی پرتغال میتوان گفت، سخت گل زدن اوست؛ درست چیزی شبیه روبرتو مانچینی که آنها در دوره بازی خود سخت گل میزدند و وقتی مربی شدند هم تیمشان سخت گل میزند.
ساپینتو در دوره طلایی تیم ملی پرتغال که با حضور لوئیز فیگو، روی کاستا، ویتور بایا، فرناندو کوتو، ژائو پینتو، پائولو سوسا، روی باروش، سرجیو کونسیسائو، کارلوس سکرتاریو، سیمائو سابروسا و چند نفر دیگر شکل گرفته بود، نقش مهاجم گوش راست را بازی میکرد و یار کناری او هم ژائو پینتو بود که هماینک مدیر تیم ملی پرتغال است و کنار دست سانتوس مینشیند.
جلوتر از ساپینتو و ژائو پینتو هم نونو گومژ یا پدرو پائولتا بازی میکردند؛ دومهاجم سرزن که خیلی وقتها از پس کار برمیآمدند. پرتغال همیشه تیمی تهاجمی بوده و به همین سبب ساپینتو معمولاً یکی از انتخابهای مربیانی چون آرتور ژرژ و یا آنتونیو اولیویرا بود؛ اما با وجود همه حمایتها، خصوصیت اصلی او گلنزنی بود! ژائو پینتو هم کم و بیش همین خصوصیت را داشت و ترکیب ساپینتو و ژائو پینتو در سیستم ۳-۳-۴ پرتغال معمولاً به گل ختم نمیشد، مگر این که گومژ یا پائولتا و حتی فیگو و کاستا بازی را درآورند.
جالب است بدانید که ساپینتو در تیم ملی پرتغال تنها ۱۰ گل زده است که ۳ گل آن هم به لیختناشتاین بوده و این تنها هتتریک آقای سرمربی جدید استقلال محسوب میشود. آمار گلزنی او در تیمهای باشگاهیاش هم چیزی شبیه فاجعه است؛ ۵۹ گل در ۳۲۲ بازی؛ یعنی ۱۸/. گل در هر بازی!
دوران بازی
ساپینتو سال ۱۹۸۵ فوتبال خود را با جوانان پورتو آغاز کرد و از سال ۱۹۹۱ به سالگیروس پیوست و ۴ سال در این تیم گمنام بازی کرد و آمار ۵۷ بازی و ۱۷ گل را ثبت کرد. او سپس به اسپورتینگ لیسبون پیوست و تا ۱۹۹۷ عضو این تیم معروف پرتغالی بود و در ۷۷ بازی، ۲۰ گل به ثمر رساند. رئال سوسیداد مقصد بعدی ساپینتو بود تا این مهاجم ۳ سال به اسپانیا نقل مکان کند، اما او در این تیم اصلا موفق نبود و درگیری با آرتور ژرژ سرمربی وقت تیم ملی پرتغال و محرومیت یکسالهاش از بازیهای رسمی ملی و باشگاهی و تبعید به تیم سوسیداد.
هم مزید بر علت شد تا در این تیم درجه دو لالیگایی، تنها ۶ گل به ثمر برساند. ساپینتو سال ۲۰۰۰ به اسپورتینگ بازگشت و به مدت شش سال، ۹۷ بار پیراهن این تیم را پوشید و طی ۶ سال بازی تنها ۱۴ گل به ثمر رساند. او سپس بار سفر به بلژیک را بست و در سال ۲۰۰۷ تنها ۲ گل برای استاندارد لییژ به ثمر رساند تا عملاً نشان دهد که به پایان دوران بازی خود رسیده است.جالب این که کل رقم نقل و انتقال ساپینتو در رفت و آمد به تیمهای مختلف باشگاهی به گواهی وبسایت معتبر ترانسفرمارکت، مبلغ ۶ میلیون یورو است.
دوران مربیگری
ساپینتو بعد از آویختن کفشهای خود، چندان تمایلی به مربیگری نداشت و بیشتر ترجیح میداد که مدیر فوتبالی شود؛ همان چیزی که ژائو پینتو هم به دنبالش بود. او به همین قصد و پس از طی دورههای مدیریتی دانشگاهی، در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ مدیر تیم فوتبال اسپورتینگ لیسبون شد، اما خیلی زود برکنار شد تا متوجه شود که راه را اشتباه رفته و اصولاً اهل این کار و حرفه نیست.
ساپینتو سپس مربیگری را با دستیاری در تیم لیریا آغاز کرد و خیلی زود سرمربی تیم زیر ۱۹ سالههای اسپورتینگ شد و فوریه ۲۰۱۲ هم به نیمکت تیم بزرگسالان این باشگاه رسید، اما در اکتبر ۲۰۱۲ به دلیل کسب نتایج ضعیف از کار اخراج شد. او سپس به صربستان رفت تا رهبری تیم معروف ستاره سرخ بلگراد را برعهده بگیرد، اما تنها ۱۱ بازی دوام آورد و با وجود معدل امتیازی خوب (۱۸/۲) از سرمربیگری این تیم برکنار شد.
مقصد بعدی ساپینتو، کشور یونان و تیم گمنام OFI Crete یا به قولی هراکلیون بود که نیم فصل دوم فصل ۱۴-۲۰۱۳ سرمربی این تیم شد، اما در پایان فصل خبری از تمدید قرارداد نبود! مرد پرتغالی ماجراجویی خود در یونان را با تیم ناشناس آترومیتوس ادامه داد و تا فوریه ۲۰۱۵ هم در این تیم دوام آورد، اما باز هم اخراج شد تا چمدانهایش را به سمت سرزمین مادری ببندد.
ساپینتو در سال ۲۰۱۵ مسئولیت فنی تیم بلننسس پرتغال را برعهده گرفت و با رسیدن نیم فصل از این تیم جدا شد. او سپس راهی عربستان سعودی شد تا سرمربی الفتح شود. این تاریکترین نقطه کارنامه مربیگری ساپینتو است که تنها پس از ۵ بازی از کار برکنار میشود و دوباره به آترومیتوس یونان برمیگردد و بعد از ۱۳ حضور روی نیمکت این تیم، حکم اخراج خود را دریافت میکند.
ایستگاه بعدی، آخرین تیم دوران بازی ساپینتو است؛ استاندارد لییژ که یک فصل رهبری این تیم مطرح بلژیکی به مرد پرتغالی واگذار میشود؛ اما پایان کار او در ژوپیترلیگ در پایان همین فصل با رتبهای نازل است.ساپینتو در سال ۲۰۱۸ به تیم لژیا ورشو میرود تا یک فصل مربیگری در لیگ لهستان را هم تجربه کند. مقصد بعدی او تیم براگا است که مدیران این تیم پرتغالی تنها نیم فصل، یعنی تا دسامبر ۲۰۱۹ این مربی و نتایج ضعیف او را تحمل میکند.
ریکاردو ساپینتو در سال ۲۰۲۰ که همهگیری کووید-۱۹ هم به اوج خود رسیده، بار سفر به برزیل کرونازده میبندد و رهبری تیم معروف واسکودوگاما را برعهده میگیرد؛ اما چه سود که عمر مربیگری او در این تیم برزیلی هم دوام چندانی نمییابد و بعد از انجام تنها ۱۵ بازی از کار برکنار میشود.
مرد پرتغالی سپس به ترکیه سفر میکند تا نیم فصل دوم سال ۲۰۲۱ را با تیم نه چندان مطرح گازیانتپ سپری کند و دوباره اخراج شود.ساپینتو در آخرین دوره مربیگری خود قبل از آمدن به ایران، از ژانویه ۲۰۲۲ سرمربی موریرنسی پرتغال میشود تا مانع سقوط این تیم به دسته دوم شود؛ اما او حتی بازی پلی-آف با تیم سوم لیگ ۲ پرتغال را هم میبازد تا باعث اصلی سقوط موریرنسی شود.
پرونده: فقط ناکامی
حال این مربی پس از حضور در ۱۲ تیم از نقاط مختلف جهان که با ناکامی مطلق همراه بوده و در بهترین حالت تنها یک فصل، آن هم با ارفاق روی نیمکت یک تیم باشگاهی دوام آورده، از دیروز به کشورمان آمده تا سرمربی قهرمان فعلی فوتبال ایران و پرافتخارترین باشگاه ایرانی در فوتبال آسیا شود.
آمار مربیگری او طی ۱۱ سال دوره مربیگری کوتاه مدت، به ۲۹۹ بازی محدود میشود و ضریب موفقیت او در همه این بازیها هم حدود ۴۲ درصد بوده است. بهراستی تیم مذاکرهکننده استقلال با در نظر گرفتن کدام وجه مثبت این کارنامه تاریک، به ساپینتو رای اعتماد داده تا با حقوق چند صد هزار دلاری به ایران بیاید و سرمربی یک تیم بزرگ با میلیونها طرفدار سرسخت شود؟ شاید آنها چیزی دیدند یا شنیدند که ما بیخبر هستیم.
این درست که روی موج رسانه و تبلیغات فضای مجازی و رسانههای نوشتاری، سفر این توریست پرتغالی به ایران میتواند جذاب باشد و حتی ماجرای عصبانیتها و درگیری فیزیکی او با آرتور ژرژ و شلوغبازیهایش کنار زمین، تیتر یک رسانهها شود؛ اما از نظر فنی به نظر نمیرسد این آقا بتواند چیزی به فوتبال ایران اضافه کند.
البته هرگز قصد قضاوت زودهنگام درباره ساپینتو را نداریم و تنها به آنالیز کارنامه او اکتفا کردیم؛ کاری که مسئولان باشگاه استقلال باید انجام میدادند تا این نام از قوطی دلالان فوتبالی خارج نشود. هرچند این داستان یک سوی دیگر هم دارد! این که برای مثال وقتی کارلوس کیروش پرتغالی هم به ایران آمد، یک دستیار بود و در قامت سرمربیگری، کارنامه بسیار تاریکی داشت که بدترین آن هم به یک فصل حضور در رئال مادرید بازمیگشت که همراه با ناکامی مطلق بود.
اما او طی ۸ سال فعالیت در تیم ملی ایران توانست به ثبات نسبی دست پیدا کند و خاطره به نسبت خوبی از خود بر جای گذارد. حال باید منتظر ماند و دید که دیگر مرد پرتغالی فوتبال ایران میتواند با استقلال، آرزوهای بزرگ دوستداران این تیم آبیپوش که تکرار قهرمانی لیگ ایران و موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا است را جامه عمل بپوشاند و یا مثل همه تجربیات قبلی خود، در نیم فصل و یا حداکثر پایان فصل حکم اخراج خود را دریافت خواهد کرد.
قلب شیر دوم
نکته جالبی که در وبسایت peoplepill.com به آن اشاره شده، به لقبی برمیگردد که هواداران اسپورتینگ لیسبون بهواسطه روحیه جنگندگی ریکاردو ساپینتو به او داده بودند: این لقب قلب شیر LION HEART است و به این ترتیب، بعد از آن مربی دو ملیتی که این واژه ترکیبی را وارد ادبیات فوتبالی کرد، قلب شیر دومی پا به فوتبال ایران گذاشته است! او که به شماره ۹ علاقه دارد، تیم خود را با سیستم اولیه ۱-۳-۲-۴ ارنج میکند و در صورت نیاز آن را به ۳-۳-۴ تغییر میدهد.