کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۴۸۹۴۸
تاریخ خبر:

۵۰‌خاطره از تاریخ فوتبال ایران؛ صدری ‌و‌ کلنل‌ مهدی

روزنامه هفت صبح، تیمور مستور| در میان چهره‌های سرنوشت‌ساز فوتبال ایران در دهه‌های سی و چهل، در میان نام‌هایی مثل سرودی و حسین فکری و علی دانایی‌فرد و اکرامی و آقا مبشر و خسروانی و مکری، باید از صدری میرعمادی و مهدی اسداللهی هم یاد کنیم. دو روزنامه‌نگاری که در دو روزنامه رقیب یعنی اطلاعات و کیهان قلم می‌زدند و در عین حال در مسیر فوتبال حرفه‌ای هم تمام‌قد وارد شده بودند و با یکدیگر رقابت می‌کردند. میرعمادی ۱۰ سال از اسداللهی بزرگ‌تر بود.

متولد ۱۳۰۰ و در اطلاعات ستون ورزشی داشت. او که عنوان اولین ورزشی‌نویس ایران را با خود حمل می‌کند، در دهه سی، بانی تیم فوتبال کیان تهران شد. در واقع یکی از معدود تجربه‌های حضور یک ژورنالیست ورزشی در عرصه یک فعالیت حرفه‌ای و اقتصادی ورزشی. تکیه میرعمادی در کیان به علی الهی بود. مربی قدیمی تهرانی که با دقت بازی‌های محلی در اطراف میدان خراسان و صابونپزخانه را زیر نظر داشت و متوجه استعداد‌های ناب این منطقه فقیرنشین در جنوب شرق تهران شده بود.

کیان این‌گونه پا گرفت. صدری میرعمادی با تکیه بر ستون روزانه خود در روزنامه اطلاعات به چهره‌ای متنفذ در ورزش ایران بدل شده بود، هرچند تا انتهای عمر با بیماری‌های مختلف جسمانی دست و پنجه نرم می‌کرد. روایت تایید نشده‌ای وجود دارد که شنوایی گوشش را به‌خاطر برخورد شوت سنگین عبدالله سعیدایی معروف به عبدالله شوتی به گوش سمت راستش، از دست داده و داروی اشتباه دکتر در مداوای این ماجرا به فلج تدریجی بدن او منجر شده بود.

با این حال میرعمادی با چنگ و دندان کیان را حفظ و پشتیبانی می‌کرد و به‌‌زودی نتایج این حمایت را به چشمان خود دید. منصور امیرآصفی اولین استعداد بزرگ کیان بود و بعد پرویز قلیچ‌خانی، فرامرز ظلی، گودرز حبیبی و علی پروین از دیگر ستاره‌های بزرگ کیان بودند که توسط علی الهی و صدری میرعمادی کشف شدند و خب طبیعتا همه آنها به‌تدریج در برابر پیشنهادهای مالی بهتر به تیم‌هایی مثل تاج و دارایی و پاس و پیکان پیوستند.

کیان در سال‌های ۴۴ و ۴۵ و ۴۶ تیمی در نیمه دوم جدول باشگاهی تهران بود و عموما در رده هفتم تا دهم نوسان داشت. این‌که یک تیم کم‌بنیه و مهجور دو تا از بهترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال ایران را عرضه کرده است (پروین و قلیچ‌خانی) نشانه اهمیت کار بزرگ صدری میرعمادی در تاریخ فوتبال ایران است. میرعمادی که یکی از نزدیک‌ترین چهره‌ها به غلامرضا تختی هم بود، در سال ۱۳۶۹ و در ۶۹ سالگی و پس از تحمل دوره‌ای طولانی از بیماری درگذشت.

اما مهدی اسداللهی هم نامش توامان با فوتبال و ژورنالیسم گره خورده است. افسر شهربانی و بازیکن تیم سپه که در ۲۵‌سالگی فوتبال را به‌خاطر مصدومیت کنار گذاشت و در سفر به فرانسه برای معالجه پای خود با چیزی به‌نام دانش روز فوتبال آشنا شد و در تهران در کیهان ورزشی و روزنامه کیهان به شکل مستمر سعی کرد با رشته مقالاتی دانش مربیان و فوتبالدوستان را ارتقا ببخشد. مقالاتی که به احترام لباس نظامی اسداللهی با اسم مستعار د.

اسداللهی منتشر می‌شد و نشان از اشراف مشهود او بر ادبیات کهن ایران هم داشت. نوشته‌های اسداللهی موجب شد تا مربیان ایرانی بفهمند که دوران بازی به سبک قدیمی دبلیو ام مدت‌هاست سپری شده است. ۴-۲-۴ و سپس ۴-۳-۳ در فوتبال ایران رایج شد. او در اواخر دهه سی با کمک سرهنگ فریدون صادقی تیم پاس را به‌عنوان تیم اصلی پلیس سازماندهی کرد و توانست دیسیپلین نظامی را به عنصری برای نظم بخشیدن به ستاره‌های یاغی فوتبال تبدیل کند.

تولد پاس در واقع به‌خاطر اختلاف دو چهره نظامی بر سر یک محموله قاچاق بود! یک محموله قاچاق را ژاندارمری کشف می‌کند، در حالی‌که شهربانی می‌گوید این در حوزه استحفاظی ما بوده است. حسین سرودی رئیس فدراسیون فوتبال افسر ژاندارمری بود و فریدون صادقی افسر شهربانی. این اختلاف به فرماندهان ارشد شهربانی و ژاندارمری هم کشیده می‌شود. یعنی میان تیمسار مبصر و تیمسار خسروانی. خسروانی رئیس باشگاه تاج هم بود.

پس با دستور مبصر و پیگیری فریدون صادقی و با تکیه بر دانش مهدی اسداللهی، باشگاه پاس تاسیس می‌شود تا همه ستاره‌های نظامی تاج مجبور به خروج از این تیم بشوند! یعنی حبیبی و حشمت مهاجرانی و رنجبر! این اتفاق به نزول چند ساله تاج می‌انجامد تا دوره‌ای که پس از انحلال شاهین و ریاست خسروانی بر سازمان تربیت بدنی در انتهای سال ۱۳۴۶، تاج دوباره و با جذب ستاره‌های تیم‌های منحل شده‌ای مثل دارایی و تهرانجوان و چهره‌های کیان دوباره به‌قدرت اصلی فوتبال ایران بدل می‌شود.

پاس این‌گونه متولد شد. تیمی منضبط، تاکتیکی، گردن‌کلفت و خشن. در واقع پاس برخلاف کیان محل کشف استعداد نبود بلکه مرکز جذب استعداد بود. ستون اصلی تیم حسن حبیبی بود و البته حشمت مهاجرانی و رنجبر که هر سه نفر سابقه بازی در تاج را داشتند. و همین‌طور فرامرز ظلی و پرویز میرزاحسن و اصغر شرفی و مهدی مناجاتی و محمود یاوری و همایون شاهرخی. پاس با تکیه بر این سرمایه بزرگ انسانی، به کابوس تاج و شاهین و بعدها پرسپولیس بدل شد.

اسداللهی ثمره نگاه نوین خود به فوتبال را با قهرمانی پاس در فصل ۱۳۴۴-۱۳۴۵ دریافت کرد که بالاتر از دارایی و شاهین و تاج و عقاب قهرمان تهران شد. اسداللهی به‌تدریج از مربیگری کناره گرفت و به‌عنوان مهم‌ترین ژورنالیست فوتبال ایران تا دهه هفتاد به کار خود ادامه داد. اسداللهی در سال ۱۳۸۷ و در سن ۷۸ سالگی درگذشت. این پل واسط میان ژورنالیسم و فوتبال حرفه‌ای حداقل دو نمونه موفق دیگر هم داشته است. یعنی جهانگیر کوثری و اردشیر لارودی که داستانش بماند برای بعدها.

کدخبر: ۴۴۸۹۴۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر