سه ناکام تریلوژی فوتبالی در فصل ۲۲-۲۱
روزنامه هفت صبح، آرتین ابراهیمی | در فصل ۲۲-۲۱ فوتبال اروپا؛ سه تیم معروف و همیشه مدعی «بارسا»، «یووه»، «من.یو»، تریلوژی ناکامی مدل فوتبالی را به نمایش گذاشتهاند و با نمایشهای ضعیف و سینوسی خود، همه طرفداران جهانی این رشته ورزشی پرطرفدار را به حیرت واداشتهاند!
بارسلونا به وضوح در دوران نزول خود بهسر میبرد و در اوج بحران مالی و کمبود بازیکن تاثیرگذار، مدام در تلاش و تلاطم است تا راه فراری بیابد و از این مخمصه خارج شود. جدیدترین ناجی این تیم هم نام آشنایی دارد که قبلاً در همین ستون به حضور احتمالی او روی نیمکت آبیاناریها پرداخته بودیم: ژاوی هرناندز:.
یوونتوس: هم با بازگشت آلگری، قدم محکمی به عقب برداشته و با اشتباهات متعدد مدیریتی و تاکتیکی، به وضعیت ناپایداری رسیده تا بلکه اتفاقی بیفتد و شانس قرار گرفتن در جمع ۴ تیم برتر سری آ را پیدا کند.وضعیت منچستریونایتد هم دستکمی از این دو تیم ندارد. سولسشر و یارانش مدام میبازند و بازی بعد برمیگردند تا فقط روی اعصاب هوادارانشان باشند.
حال به وضعیت این سه تیم بزرگ جهانی و آنالیز وضعیت فعلی و پیشبینی شرایط آتی آنها میپردازیم…
بارسلونا
این تیم پس از دو دوره موفقیت در سده ۲۱ میلادی، بهوضوح به بنبست رسیده و در پی راه فراری از این مخمصه بزرگ است. بارسا از پاندمی کرونا بهشدت آسیب دید، مسی را از دست داد، فلسفه خود را کنار گذاشت، درگیر مصدومیتهای سریالی شد، بازیکنان ضعیفی را جذب کرد و از آن هیبت همیشه مهاجم و برنده خود دور شد؛ چاره کوتاهمدت کار هم اخراج سرمربی تیم بود؛ رونالد کومان هلندی که شاید استخدام او از همان روز اول هم اشتباه بود؛ مرد یخی میانسالی که در همه تیمهای باشگاهی خود مثل والنسیا و اورتون و… یک مربی ناکام و بازنده بود و فقط در تیم ملی هلند که آن هم میراث لویی فنخال بود، نسبتاً خوب نتیجه میگرفت.
بارسلونا از سال ۲۰۱۵ به بعد، پس از جدایی سریالی مهرههای مهمی چون ژاوی، اینیستا، نیمار، سوارز و مسی، در جذب نفرات جایگزین بسیار ضعیف عمل کرد و این مهمترین عامل ناکامی آنها در این سالهای اخیر بوده است. در این مقطع بارسا حتی از فلسفه خود هم فاصله گرفت و کمتر توجهی به استفاده از بازیکنان ممتاز لاماسیا داشت که نمونه روشن آن صدور مجوز جدایی ایلایش موریبا است. البته در تیم فعلی، جوانانی مثل فاتی، پدری، گاوی، آرائوخو، گارسیا، پویگ، مینگوئز، دمیر، بالده و نیکو حضور دارند که برخی از آنها محصول لاماسیا هستند و کومان هم به دلیل مصدومیت یاران اصلی به آنها بازی میداد، اما این حضور اجباری هم مشخصاً با فلسفه باشگاه مغایرت دارد.
گارد قدیمی بارسا متشکل از پیکه، بوسکتس، آلبا، سرخی روبرتو نیز آن صلابت گذشته را ندارند و به روزهای پایانی خود با پیراهن آبیاناری رسیدهاند؛ اما براساس همان تئوری، آلترناتیوی برای جایگزینی آنها وجود ندارد و خزانه باشگاه هم که پُر از خالی است! بازیکنان خارجی بارسلونا هم با وجود دریافت دستمزدهای کلان، یا مصدوم هستند و یا آن کیفیت لازم را نشان نمیدهند. کوتینیو، اومتیتی، دمبله، لانگله، آگوئرو و حتی هلندیهای تیم، ممفیس و دییونگ و دییانگ در بطن این ماجرای مبهم و پیچیده هستند. تازه بارسا شانس آورد که روز آخر نقل و انتقالات، برای امرسون برزیلی، پیانیچ بوسنیایی و گریزمن فرانسوی مشتری پیدا شد تا مدیران باشگاه از شر حقوق بالای آنها رها شوند و موقتاً نفسی چاق کنند.
به همه مشکلات ریز و درشت بارسا، باید عدم آمادگی تراشتگن را هم اضافه کنیم. دروازهبانی که در فصول گذشته خیلی از بازیها را درمیآورد، اما امسال بعد بازگشت از مصدومیت و عمل جراحی، تقریباً به هیچ توپی نه نمیگوید و «نتو» دروازهبان ذخیره هم اصلاً در حد و اندازههای تیم نیست.بارسلونا امسال بدترین شروع خود در تاریخ لالیگا را به ثبت رسانده است؛ با ۱۱ بازی و ۱۶ امتیاز؛ ۱۶ گل زده و ۱۲ خورده؛ ۳ باخت و ۸ امتیاز فاصله با رئال صدرنشین که تازه آنها هم در باد نتایج ضعیف بارسا خوابیدهاند و با وجود ناکامی محض مقابل تیمهایی چون اوساسونا و اسپانیول، بر صدر جدول تکیه زدهاند.
یاران زخمی بندر بارسلون روز شنبه آینده در زمین گربهسیاه خود سلتاویگو بازی مهمی دارد که در این پیکار سخت هم سرجی بارخوان هدایت تیم را برعهده خواهد داشت. سپس فیفا دی آغاز میشود و بارسا حدود ۲ هفته فرصت دارد تا احتمالاً با مربی جدید از قطر آمده خود ژاوی هرناندز، به مصاف رقبای داخلی برود. دو حریف بعدی بارسلونا در لالیگا هم اسپانیول و ویارئال هستند که تیمهای سرسختی به حساب میآیند. در لیگ قهرمانان اروپا هم بارسا روز ۲ آذر بازی مهم و کلیدی خود مقابل بنفیکا را برگزار خواهد کرد تا حداقل بهعنوان تیم دوم از گروه خود بالا برود.
یوونتوس
گورخرهای تورین فصل را با چند تغییر مهم در حوزه مدیریت، کادر فنی و بازیکنان آغاز کردند و این نقطه آغاز فروپاشی تیم در فصل جاری سری آ بود. فابیو پاراتیجی یووه را به مقصد تاتنهام ترک کرد تا فدریکو کروبینی مدیر فنی تیم شود و او هم ماسیمیلیانو آلگری را برگرداند تا ناجی افسانهای بانوی پیر لقب بگیرد؛ در حالیکه این بازگشت به عقب تا اینجای کار، یک شکست بزرگ برای تیم مدیریتی یووه به رهبری آنیلی، کروبینی و پاول ندود بوده است. آلگری در بدو کار خود، دو تصمیم اشتباه گرفت که روی سرنوشت تیم تاثیر زیادی گذاشت. اول رد کردن شانس استخدام رایگان جی.جی دوناروما دروازهبان بزرگ ایتالیایی و اعتماد به شزنی لهستانی؛
سپس مرخص کردن رونالدو در دقیقه ۹۰ و عدم استخدام مهاجم جدید باکیفیت که دست آقای مربی را در پوست گردو گذاشته است! تاکتیکهای آلگری هم به دفعات مورد انتقاد رسانههای ایتالیایی قرار گرفته است. او که خیلی به بازیکنان مسن علاقهمند است، دلیخت را روی نیمکت مینشاند، با چند هافبک دفاعی (بنتانکور، لوکاتلی، رابیو، ملو) بازی را آغاز میکند، دل به ضدحملات کیهزا دارد و در فاز حمله هم فقط دیبالای آرژانتینی را قبول دارد و بقیه بازیکنان را به سُخره میگیرد؛
مهاجمانی چون دژان کولوسفسکی، مویزه کین و آلوارو موراتا که اگر مصدوم نباشد، مهاجم اول تیم ملی اسپانیاست، اما خب مشخصاً گل زدن برای او کار سختی است و مدام روی اعصاب هواداران میرود. البته این مربی ایتالیایی ۵۴ ساله اهل لیورنو مرد خوششانسی است که بهترین زوج دفاعی اروپا (کیهلینی و بونوچی) را در اختیار دارد، اما در جناحین خط دفاعی خود که رنگ برزیلی هم گرفته، با ضعف زیادی مواجه است.
در مجموع تصمیمات اشتباه و تاکتیکهای نادرست آلگری باعث شده تا یوونتوس یکی از بدترین شروعهای تاریخ خود را طی ۶۰ سال اخیر در سری آ تجربه کند. این تیم تا پایان هفته یازدهم، تنها ۱۵ امتیاز جمع کرده، ۱۵ گل زده و ۱۵ گل هم خورده که اصلاً آمار جالبی نیست.
یووه در سه بازی آینده خود در سری آ، سه بازی سخت در پیش دارد. ابتدا روز شنبه با فیورنتینا در شهر فلورانس روبهرو میشود و بعد از بازیهای ملی، با لاتزیو در رم و آتلانتا در خانه مصاف میدهد. شاید هم نتیجه این سه بازی با جلسه فوری سران یوونتوس و حکم اخراج آقای مربی در نیم فصل اول لیگ ایتالیا همراه شود. البته آلگری شانس آورده که در لیگ قهرمانان اروپا وضعیت تثبیتشدهای دارد و بازی بزرگ روز ۲ آذر این تیم با چلسی در شهر لندن، تکلیف سرگروهی و شانس صعود به مراحل بلایی این رقابتهای مهم اروپایی را روشن خواهد کرد.
منچستریونایتد
به نظر میرسد که ایراد اصلی من.یو در فصل جاری، عدم بالانس تیم در پستهای مختلف از منظر بازیکنان درجه یک و معمولی است؛ ضمن اینکه ترکیب باتجربهها و جوانها هم در این تیم خیلی جواب نداده است.زمانی منچستر چشم به بازیکنان تیمهای پایهای خود داشت و ستارههایی چون بکهام، اسکولز، گیگز، بات، نویل و… ملقب به جوجههای فرگی چشمها را خیره میکردند؛ اما این روزها مدیران یونایتد دهها میلیون یورو خرج بازیکنان متوسط و همیشه آسیبدیدهای نظیر جیدون سانچو و دونی فندبیک میکنند که اصلاً کارایی لازم را ندارند و در عدم پیشرفت مهرههای جوانی چون گرینوود و حتی رشفورد هم تاثیرگذار هستند.
در منچستر امروز، پل پوگبا یک مورد مبهم است؛ بازیکنی که در سال پایانی قرارداد خود بهسر میبرد و تکلیفش با تیم و شخص اوله معلوم نیست. در غیاب او، میانه میدان یونایتدها با حضور فرد و مکتومینای، آن صلابت لازم را ندارد و مشخص است که جای پوگبا در قلب قرمزهاست، نه کنار دست سرمربی نروژی. برونو فرناندز پرتغالی هم آن بازیکن گرهگشای سال قبل نیست و خیلی شبیه حضور ضعیفش در تیم ملی پرتغال بازی میکند.
اما در خط دفاعی و با روی آوردن سولسشر به سیستم سه دفاع مکگوایر، واران و لیندلوف، به برد سهگله مقابل تاتنهام دست یافت تا شاید این تغییر تاکتیک و استمرار آن، با ابقای سرمربی ۴۸ ساله همراه شود. بهویژه اینکه آرون ونبیساکا و لوک شاو توانایی بازی در نقش دو پیستون کناری فعال در سیستم ۲-۵-۳ را دارند و میتوانند در این تغییر تاکتیکی، عصای دست سولسشر شوند. اریک بایی هم مهره مطمئنی در نقش مدافع سوم است.
منچستریونایتد در درون دروازه با نمایشهای داوید دخهآ، ضعیف به نظر میرسد، اما ترکیب سه دفاع، حضور پوگبا، به خود آمدن فرناندز، رفع مصدومیت کهنه رشفورد و البته درخشش بینظیر CR7 در پیکان حمله، روزهای بهتری را برای این تیم محبوب رقم خواهد زد. منچستر قبل بازیهای ملی، روز شنبه به مصاف رقیب سنتی خود منچسترسیتی میرود و بعد فیفا دی هم چند بازی مهم و سخت با چلسی، آرسنال و پالاس دارد. در یو.سی.ال هم کار شیاطین سرخ برای سرگروهی کمی دشوار است. آنها ۲ آذر با ویارئال در اسپانیا بازی دارند که این دیدار تکلیف نهایی صعود از این گروه نه چندان دشوار را مشخص خواهد کرد.