شادی در تهران، بحران در مشهد
روزنامه هفت صبح | انتخاب یحیی به عنوان سرمربی جدید پرسپولیس حاشیههای عجیبی را به دنبال داشته است. از اعلام رسمی باشگاه پرسپولیس در قطع همکاری با گابریل کالدرون تا انتخاب یحیی گلمحمدی به جای او کمتر از دو روز طول کشید! حالا یحیی برای دومین بار هدایت پرسپولیس را برعهده گرفته و البته شهرخودرو را رها کرده است. این اتفاق زوایا و حواشی مختلفی داشته که آنها را بررسی میکنیم.
*** از نظر فنی بهترین انتخاب بود!
از همان روزهایی که همه میدانستند کالدرون به ایران بازنخواهد گشت، نام گزینههای زیادی برای جانشینی او مطرح شده بود. علی دایی، مهدی تارتار، یحیی گلمحمدی، علی کریمی، کریم باقری و دراگان اسکوچیچ، گزینههایی بودند که گفته میشد ممکن است جانشین کالدرون شوند و در نهایت قرعه به نام یحیی افتاد اما چرا او؟
نگاهی به وضعیت دیگر گزینهها نشان میدهد او از نظر فنی بهترین انتخاب موجود برای مدیران باشگاه بود. علی دایی پیش از این در دو مقطع روی نیمکت پرسپولیس نشسته بود و جدا از اینکه نتایج مورد انتظار را نگرفته بود، با حواشی و مشکلات زیادی روبهرو بود. او به خاطر شکایت از پرسپولیس برای گرفتن مطالباتش، آن هم در بدترین شرایط و درست وقتی که این تیم باید مجوز حضور در لیگ قهرمانان آسیا را میگرفت، دیگر بین هواداران این تیم محبوب نبود.
علاوه بر این، دایی وقتی به عنوان مربی تیمهای رقیب مقابل پرسپولیس قرار میگرفت، واکنشهایی نشان میداد که اگرچه از نظر خود او طبیعی بود اما به مذاق هواداران پرسپولیس خوش نمیآمد. به شکلی که همواره جدال پرسپولیس با تیمهای دایی، جزو بازیهای پرحاشیه و جنجالی لیگ بود! به همین دلیل هواداران پرسپولیس اصلا موافق آمدن دایی نبودند. ضمن اینکه دایی در تیم راهآهن تهران هم با انصاریفرد به مشکل خورده بود. گزینه بعدی مهدی تارتار بود.
او از لحاظ فنی شاید از علی دایی هم گزینه بهتری بود. تارتار در سالهای اخیر خودش را به خوبی اثبات کرده بود و به خصوص در همین لیگ نوزدهم نفت مسجدسلیمان را به شگفتیساز بزرگ نیم فصل تبدیل کرده بود اما مشکل این بود که او احتمالا در تیم پرستاره پرسپولیس کاری از پیش نمیبرد. همین حالا در پرسپولیس بازیکنانی هستند که احتمالا از تارتار حساب نمیبرند و شاید خودشان را از او مهمتر و بزرگتر میدانند، به همین دلیل شاید گذشتن مدیران پرسپولیس از گزینه تارتار هم کار درستی بود.
کریم باقری یکی از دیگر از کسانی بود که میتوانست جانشین کالدرون شود. او چند سال با برانکو و کالدرون همکاری کرده بود و درسهای خوبی از این دو مربی موفق یاد گرفته بود. مزیت دیگر او نسبت به دیگر گزینهها، آشنایی او با جو فعلی پرسپولیس است. به هر حال او چند سال است که با این تیم و بازیکنانش زندگی میکند و به خوبی با فضای تیم آشناست. مشکل او اما این است که خودش هرگز تمایلی به سرمربی شدن در پرسپولیس نشان نداده است.
این احتمالا به ویژگیهای شخصیتی او مربوط میشود. باقری همین حالا هم اصراری به ماندن در پرسپولیس ندارد و اعلام کرده از تیم میرود تا دست یحیی برای انتخاب دستیارانش باز باشد! علی کریمی هم کمشانسترین گزینه پرسپولیس بود. او در دو، سه سال اخیر یکی دو تجربه نصفه و نیمه در مربیگری داشته که به نتیجه خوبی منجر نشده و همین باعث شده تا شک و تردیدهایی درباره او به وجود بیاید.
نام اسکوچیچ هم در ساعات آخر در فهرست گزینههای پرسپولیس قرار گرفت اما مشخص بود که او هم به دلیل خارجی بودن و هم داشتن قرارداد با صنعت نفت آبادان سرمربی پرسپولیس نخواهد شد. در نهایت یحیی گلمحمدی که از لحاظ فنی بهترین گزینه موجود بود و البته هدایت شهرخودرو را هم برعهده داشت جانشین کالدرون شد.
*** از نظر اخلاقی چطور؟
یحیی اولین بار در لیگ دوازدهم سرمربی پرسپولیس شد. او در ابتدای این فصل سرمربی صبای قم بود اما چند هفته بعد به بهانه عجیب بیماری قلبی از هدایت این تیم استعفا داد و دو هفته بعد دستیار مانوئل ژوزه در پرسپولیس شد! در همان مقطع شایعه شده بود که او به زودی جانشین ژوزهای خواهد شد که نتایج خوبی در پرسپولیس نگرفته بود. در نهایت هم همین اتفاق افتاد و ژوزه در نیمفصل اخراج شد و یحیی جانشین او شد!
این بار اما حتی بهانهای هم برای ترک کردن تیم شهرخودرو وجود ندارد. یحیی در آخرین روز نقل و انتقالات زمستانی و در حالی که چند بازیکن از تیم مشهدی جدا شدهاند و بازیکن خاصی هم به این تیم نیامده، تیم را رها کرده است. البته گفته میشود فشارهایی هم از سوی وزارت ورزش به مالک این تیم وارد شده تا به جدایی یحیی و بازگشتش به پرسپولیس رضایت بدهد. فرهاد حمیداوی در ابتدا با این انتقال مخالف بود و اعلام کرده بود که یحیی را فقط برای تیم ملی آزاد خواهد کرد.
اما ظاهرا او چارهای جز تسلیم شدن نداشته و مدعی شده که شخص وزیر ورزش با او تماس گرفته تا مجوز خروج یحیی از شهرخودرو را صادر کند. او حتی از نامه تهدیدآمیز وزارت صنعت هم خبر داده است. جالبتر از همه اما سکوت خود یحیاست. او از روز اول درباره جداییاش از شهر خودرو هیچ حرفی نزد و هنوز هم واکنشی از او دیده نشده است. همین سکوت او باعث عصبانیت هواداران تیم مشهدی شده است. آنها معتقدند یحیی وقتی اول فصل نتوانست به پرسپولیس برود دیگر دلش با شهرخودرو نبود.
به همین دلیل بود که این تیم مثل فصل گذشته ظاهر نشد و بازیهایش چنگی به دل نزد. آنها حتی بعضی مصاحبههای یحیی علیه مدیران تیم را هم، بهانههایی برای جدایی از این تیم دانستهاند و در فضای مجازی به شدت از او انتقاد کردهاند. البته که از جهاتی حق با آنهاست؛ شهرخودرو حالا سرمربی ندارد، سروش رفیعی، یونس شاکری و روحالله باقری از این تیم جدا شدهاند، گفته میشود سیدمهدی رحمتی هم پس از رفتن یحیی، به دنبال جدایی است و همه این اتفاقات در فاصله یک هفته تا بازی حساس این تیم در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا رخ داده است!
وضعیت آنقدر بحرانی است که حتی صدای نماینده مشهد در مجلس هم درآمده و او از وزیر ورزش خواسته تا درباره فشار بر مالک شهرخودرو برای دادن یحیی به پرسپولیس توضیح بدهد. هواداران این تیم هم به صفحه سلطانیفر در اینستاگرام هجوم بردهاند و اعلام کردهاند که آه هزاران هوادار این تیم پشت سر او و البته یحیی و باشگاه پرسپولیس خواهد بود! به هر حال دومین حضور یحیی در پرسپولیس هم مثل اولین حضورش پرحرف و حدیث و جنجالی شده است و این، با چهره موجه و بااخلاقی که او از خود در فوتبال ایران نشان داده کاملا در تضاد است.
*** دردسر بزرگ یحیی
گلمحمدی در دشوارترین مقطع ممکن هدایت پرسپولیس را قبول کرده است. این تیم در ۴۰ روز آینده هفت دیدار سخت را در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا در پیش رو دارد که نتیجه نگرفتن در این بازیها میتواند جایگاه او را خیلی زود در میان هواداران به خطر بیندازد. اتفاقی که اگر بیفتد، به منزله یک بازی دو سر باخت برای یحیی خواهد بود و البته میتواند تاوان همین بیوفایی او به تیم مشهدی هم باشد.