عبدالله روا چگونه بازیگر «روزی روزگاری مریخ» شد؟
روزنامه هفت صبح، محمد صابری| شاید کمی غیرمنتظره باشد اینکه بدانید لیسانس حقوق و دستی بر آتش شاعری دارد و هر از گاهی شعر هم میگوید. او برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد سراغ علاقهمندیاش رفت و زبان و ادبیات فارسی خواند و در حال تحصیل در مقطع دکتری همین رشته است، با این همه دلبسته دنیای هنر هم بود و سرک کشیدنهایش به محافل هنری، سرآخر پای او را به عرصه اجرا باز کرد.
عبدالله روا با عبور از این مسیر تبدیل به یکی از چهرههای موفق تلویزیون در عرصه اجرا، طی سالهای اخیر شده است. چهرهای که البته در هیچ یک از تجربههای پراکنده و گاهبهگاهش در برنامههای مختلف تلویزیونی، نتوانسته بود بهاندازه اجرایش در «ویدئوچک» دیده شود و همین پشتوانه شهرت، مسیرش را برای ورود به دنیای رنگارنگ بازیگری هم هموار کرد. حالا او ایفای نقش یکی از کاراکترهای اصلی سریال «روزی روزگاری مریخ» را با طراحی و کارگردانی پیمان قاسمخانی برعهده دارد. با او درباره ورودش به این عرصه جدید گفتوگو کردهایم.
بیتعارف از اینجا شروع کنیم؛ برای بازی در «روزی روزگاری مریخ» لابی و پیگیری کرده بودی یا پیشنهادش از طرف گروه تولید مطرح شد؟
من در چند سال اخیر برنامه ورزشی در تلویزیون داشتم و پیمان قاسمخانی هم خیلی فوتبالدوست است و این برنامه را دیده بود. ما دوست مشترکی هم داریم که بسیار فرد مورد وثوق و احترامی است؛ سعید راد. آقای راد وقتی اجرای من در «ویدئوچک» را دیده بود، روزی به من گفت که تو میتوانی وارد عرصه بازیگری هم بشوی. من هم واقعا علاقهمند بازیگری بودم…
این نظر سعید راد بود یا از طرف پیمان قاسمخانی آن را مطرح کرد؟
آنموقع من هنوز صحبتی با پیمان قاسمخانی نکرده بودم. سعید راد یک فوتبالدوست حرفهای است و خودش برنامه را دنبال میکرد و در تماسی که با هم داشتیم، این مسئله را مطرح کرد. همانموقع به سعید راد گفتم پیشنهادهایی که در این زمینه دارم، خیلی بهتر از کاری که همین الان بهعنوان مجری مشغول آن هستم، نیست و ترجیح میدهم اگر میخواهم کار جدیدی را تجربه کنم، یک قدم رو به جلو باشد. او هم گفت مطمئن باش من به کسی معرفیات میکنم که منجر به پیشرفت تو شود.
یعنی پیش از این هم پیشنهادهایی برای بازیگری داشتی و رد کرده بودی؟
بله. راستش پیشنهادهای زیادی هم داشتم. بالاخره در ابعاد خودش، من برنامه موفقی در تلویزیون داشتم و اگر قرار بود برای بازیگری سراغ تجربههایی بروم که نسبت به موقعیتم در اجرا، بازخوردهای مثبت کمتری از مخاطبان بگیرم، طبیعی بود که آن را قبول نکنم.
«ویدئوچک» را بهنوعی یک قله در عرصه اجرا برای خود میدانی؟
بله، لااقل برای خودم، بهترین کاری محسوب میشود که در عرصه اجرا انجام دادهام. وقتی سعید راد آن پیشنهاد را مطرح کرد، گفتم من به شما اعتماد دارم و هر گزینهای معرفی کنید، میپذیریم. وقتی که اسم پیمان قاسمخانی را مطرح کرد، دیگر جای هیچ شکی نبود. وقتی سعید راد این پیشنهاد را با پیمان مطرح کرد، متوجه شدیم که او هم خودش از پیگیران «ویدئوچک» بوده و به آن علاقه هم داشته. بعد از آن قراری با پیمان قاسمخانی گذاشتیم که مربوط به دو سال پیش میشود و همان زمان قرار شد که در اولین کارش حضور داشته باشم که شد همین «روزی روزگاری مریخ».
یعنی در فضایی همکاری بهعنوان بازیگر با پیمان قاسمخانی را پذیرفتی که اصلا هیچ فیلمنامهای در میان نبود و اطلاعی از قصه هم نداشتی.
دقیقا. هر چه بود، قبول میکردم. وقتی که کار وارد پیشتولید شد، با هم در ارتباط بودیم تا مرحله تولید.
در شکلگیری این کاراکتر و ترکیب آن با امیرمهدی ژوله بهعنوان یک زوج هم دخل و تصرفی داشتی؟
وقتی وارد کار شدم، اعتماد صددرصد به تیم داشتم. دخالت آنچنانی هم نداشتم و واقعیت این است که کمکی هم نمیتوانستم بکنم! قطعا ایدهای بهتر از آنچه به ذهن پیمان میرسید، به ذهن من نمیرسید. من واقعا چیزهای بسیاری از این گروه یاد گرفتم. تا پیش از این تجربه، تنها بهعنوان هنرمند آنها را میشناختم و قبول داشتم اما در این همکاری متوجه شدم که اینها چقدر انسانهای شریفی هستند. این همکاری برای من بسیار ارزشمند بود و چشمبسته هر چه میگفتند را میپذیرفتم و امروز هم از نتیجه آن بسیار خوشحال و راضی هستم. پیمان قاسمخانی هم در کارگردانی واقعا دست ما را باز میگذاشت تا پیشنهادهایی که به نظرمان میرسید را مطرح کنیم.
یعنی در شکلگیری این کاراکتر خلاقیتهای فردی هم داشتی؟
در ادامه کار این موارد وجود داشت که بیشتر درباره شکل بیان برخی دیالوگها و جزئیات دیگری از این دست بود که البته در چارچوب فیلمنامه هم بود. از ابتدا اما مشخص بود که ما دو کاراکتر، دو دوست و همخانه هستیم که قرار است دوستان نزدیک «اسی» با بازی امیر نوروزی در داستان باشیم.
اگر تخصصی نگاه کنیم، اجرا و بازیگری دو حوزه مجزا هستند که نیاز به تخصص خاص خود دارند. وقتی ورودت به عرصه بازیگری جدی شد، با توجه به اینکه میدانستی قرار است با یک گروه حرفهای هم کار کنی، تلاشی برای کسب تخصصهای بازیگری بهصورت حرفهایتر هم داشتی؟
واقعیت این است که من حین این کار، خیلی چیزها را یاد گرفتم و بهصورت مشخصتر هم خیلی از تجربیاتم در اجرای «ویدئوچک» را توانستم اینجا به کار ببرم.
اتفاقا آنجا هم بهنوعی مجری-بازیگر بودی.
دقیقا. نمیشود گفت آنجا فقط اجرا میکردم و در قسمتهایی بازی داشتم. همین تجربه تمرین خوبی برای من بود، بهخصوص که مخاطبان ثابتی هم پیدا کرده بودم که نسبت به آنچه میدیدند، واکنش نشان میدادند. اشکالات کار و نقاط قوت احتمالیام را در همان کار پیدا کردم. به همین دلیل میتوان گفت، خیلی آکادمیک سراغ یادگیری بازیگری نرفتم و فکر میکنم «تجربه» بهترین آموزشگاه است. من در این کار با افراد حرفهای مواجه بودم. هم پیمان قاسمخانی هم آقای چگینی که کارگردانان این سریال بودند، استادانی هستند که به سختی میتوانستم به آنها دسترسی داشته باشم اما الان در حال همکاری با آنها هستم. این فرصت ویژهای برای من بود.
پیمان قاسمخانی در زمینه معرفی استعداد جدید در بازیگری، تجربه موفقی را با پژمان جمشیدی داشته است. امیدی به تکرار این تجربه برای خودت و رسیدن به قلههای بازیگری در سینما داری؟
من از ابتدا هم به بازیگری علاقه داشتم و اگر میتوانستم انتخاب کنم، شاید میان بازیگری و اجرا، اولی را انتخاب میکردم. در این شرایط چه کسی میتواند بگوید که وسوسه نمیشوم که همین تجربه را با پیمان قاسمخانی داشته باشم. پژمان جمشیدی امروز جایگاهی دارد که کسی نمیتواند بگوید بازیگر خوبی نیست. حتی آنها که بهصورت فنی مسائل بازیگری سینما را دنبال میکنند هم نمیتوانند او را نادیده بگیرند. همان زمانی که برخی به او انتقاد میکردند هم به نظرم از خیلی بازیگرها عملکرد بهتری داشت. پیمان قاسمخانی به من گفت که تو هم این پتانسیل را داری و این برایم انرژیبخش بود.
یعنی از نظر پیمان قاسمخانی، تو هم میتوانی مثل پژمان این مسیر را طی کنی؟
البته که میخواهد به من روحیه بدهد و حتی میگوید من از پژمان هم بهترم! (میخندد) شخصا علاقهمندم و دوست دارم این اتفاق برای من هم رخ بدهد و فکر میکنم از پسش برمیآیم. من ورود به این حرفه را هدیه خداوندی میدانم. هم اجرا و هم بازیگری برای ما موهبت است. ما در کشوری زندگی میکنیم که مردم کارهای سختتر و در عین حال شرافتمندانهای برای کسب درآمد انجام میدهند و درآمدهای خیلی کمتری هم نسبت به ما دارند. برخی میگویند بازیگری خیلی سخت است اما من خجالت میکشم بگویم این کار نسبت به برخی کارهایی که مردم برای کسب درآمد انجام میدهند، سخت است.
با توجه به شهرتی که با «ویدئوچک» به دست آورده بودی، حضور در «روزی روزگاری مریخ» شهرت افزودهای به همراه داشت که برای خودت محسوس باشد؟
بله. عکسالعملهایی را امروز شاهد هستم که برخی افراد اساسا من را بهعنوان بازیگر «روزی روزگاری مریخ» میشناسند و دنبال میکنند.
اینکه برای ورود به بازیگری از یک کار طنز شروع کردی، چقدر به روحیات شخصیات برمیگردد؟
خیلی از آثار محبوب هم در سینما و هم در سریالها، آثار طنز بودهاند. برای من هم این اولویت وجود داشت. اگر واقعا میخواستم برای ورود به بازیگری دست به انتخاب بزنم، طبیعتا همین فضا و همین تیم برایم ایدهآل بود و به قول مادرم چون دلمان پاک است، همانی که دوست داشتم برایم اتفاق بیفتد، به من پیشنهاد شد. فکر هم میکنم در زمینه کمدی مردم راحتتر من را به عنوان بازیگر میپذیرند.
فارغ از این مسئله ارتباط با مخاطب، بازیگری از منظر تجربههای هنری چقدر برایت مسئله است؟
خیلی خیلی برايم جذاب است. این حرف شايد کلیشهای باشد اما واقعا تجربه زندگی بهجای آدمهای مختلف در عرصه بازیگری بسیار جذاب است. این از آن دست لذتهایی است که جایگزین هم ندارد و خیلی با علاقه آن را دنبال میکنم. تمام توان خودم را میگذارم تا بتوانم با تمام احساسم این حرفه را دنبال کنم.
نمونههای متعددی داشتیم از مجریانی که وارد عرصه بازیگری شدند؛ کسی هست که تجربهاش برایت خیلی ایدهآل باشد و بخواهی مسیر او را طی کنی؟
طبیعتا سرآمدترین نمونه شهاب حسینی است که در سطح جهانی مطرح شد و جوایز معتبری را هم کسب کرد. معتقدم بازیگر بهتری نسبت به تجربهاش در اجرا، شده است. نمونههای موفق دیگری هم داشتهایم که میتوانند الگوهای خوبی برای من باشند. هومن حاجیعبداللهی شاید مجریای بود که جنس اجرایش به اجراهای من نزدیک بود و وقتی وارد عرصه بازیگری هم شد، خیلی موفق بود.
نظرت درباره نوید محمدزاده چیست؟
نوید هم به نظرم جزو افرادی است که اگر میخواست دست به انتخاب بزند، از ابتدا بازیگری را پیش میگرفت، کما اینکه ورودش به سینما هم بیشتر بهعنوان یک بازیگر تئاتر بود. شاید اگر میخواست انتخاب کند، سراغ اجرا نمیرفت. یادم هست زمانی که اجرا میکرد هم حضورش در تئاتر خیلی ارزشمندتر و موفقتر بود. از همان مسیر درخشیدن بر صحنه تئاتر هم وارد سینما شد. نوید محمدزاده را از ابتدا یک بازیگر میدانم که در مقطعی اجرا را هم تجربه کرده است. ما نمونهای مانند فرزاد حسنی را هم داشتهایم که خاطرم هست زمانی که خیلی کوچک بودم و اجراهای او را میدیدم، بهعنوان بازیگر در سریال «مسافری از هند» هم ایفای نقش میکرد. فرزاد حسنی هم به نظرم تجربههای خوبی در تئاتر و سینما دارد اما همچنان وجه اجرایش برای مردم پررنگتر است، آنهم به این دلیل که یک مجری تکرارنشدنی در خیلی از حوزهها بود.
نمونهای مانند رضا رشیدپور را هم داشتهایم که همچنان مجری بهتری است!
واقعا هم مجری بهتری است. خیلیها هستند که همینگونه است و معتقدم مجری بهتری هستند. افرادی که خودشان را در عرصه بازیگری هم محک زدند اما نشد آنچه انتظار داشتند. بالاخره باید پذیرفت اجرا و بازیگری دو حوزه مجزا از هم هستند. اگر رامبد جوان و یا مهران مدیری خوب اجرا میکنند، دلیلش این نیست که آنها بازیگران خوبی بودهاند، بلکه باید بگوییم آنها دو کار را بلد هستند.
اتفاقا نمونه عکس هم زیاد داریم از بازیگران خوبی که هیچوقت نتوانستند مجریان خوبی باشند!
بله، اصلا مجریان خوبی نیستند. نمونهاش هم زیاد شده است. حتی اگر این افراد مجریان خوبی هم بشوند، بخش کوچکی از آن به تجربه بازیگری آنها برمیگردد. من هم میدانم که در عرصه بازیگری، باید کار دیگری غیر از آنچه تا به امروز بهعنوان مجری انجام دادهام را یاد بگیرم. تلاش هم کردهام که خودم را تقویت کنم.