برندگان خوششانس نخل طلای کن در قرن۲۱
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی | بعد از یک سال وقفه بهخاطر کرونا فیلمهای جشنواره کن ۲۰۲۱ اعلام شدند. کن بهجای تاریخ همیشگیاش در اردیبهشتماه، امسال تیرماه برگزار خواهد شد و برای سومینبار اصغر فرهادی توانسته در بخش مسابقه اصلی برای دریافت نخل طلای کن قرار بگیرد. اولین اکران فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی با بازی امیر جدیدی در جشنواره کن امسال خواهد بود و اگر نمایش موفقیتآمیزی داشته باشد، فیلم راهش را در فصل جوایز باز خواهد کرد و شاید مثل «فروشنده» حتی به اسکار هم برسد.
در صفحه دو هفته پیش درباره فیلمهایی که منتظر دیدنشان در جشنواره کن امسال هستیم، مفصل نوشتیم. بیشترشان هم به بخش مسابقه راه پیدا کردهاند. از «بندتا» پل ورهوفن بگیرید که داستانی تاریخی و بیوگرافیک دارد تا آنت لئو کاراکس که البته میدانستیم افتتاحیه جشنواره با آن خواهد بود و فیلمسازان مطرح دیگری مثل نانی مورتی و شان پن هم در بخش مسابقه اصلی حضور دارند.
مرور جوایز کن و موفقیت فیلمهایی که در آن توانستهاند به نخل طلا دست پیدا کنند نشان از اهمیت این جشنواره دارد که بالای هفتاد سال قدمتش است. سایت ایندیوایر که به فیلمهای مستقل و هنری علاقه دارد بهترین فیلمهای برنده نخل طلای کن را در قرن ۲۱ مشخص کرده است. فیلمهایی که اکثرشان به جمع نامزدهای بهترین فیلم خارجیزبان اسکار هم راه پیدا کردند.
*** دزدان فروشگاه (shoplifters) / کارگردان: هیروکازو کورئیدا / بازیگران: لیلی فرانکی، ساکورا آندو / امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰ /
محصول ۲۰۱۸/ ژاپن
در اسکار رقیبان سرسختی مثل «جنگ سرد» پاول پاولیکوفسکی و «روما» ساخته آلفونسو کوارون داشت و درنهایت هم جایزه را به «روما» واگذار کرد. یک ملودرام درجه یک با مایههای تریلر که درباره اعضای خانوادهای است که همگیشان دزدان خردهپا هستند. دختر و پسر خانواده که هنوز کودک هستند دست به دزدی از مغازههای مختلف میزدند. کمکم متوجه میشویم که اصلا پسر متعلق به خانواده نیست اما رابطه عاطفی عمیقی بین او و بهخصوص پدر خانواده وجود دارد.
اما معلوم میشود که این خانواده پسرک را از داخل یک ماشین دزدیدهاند. فیلمی که به لحاظ عاطفی بهشدت پیچیده و تاثیرگذار است. ریتم آرامی دارد و تصویر یک خانواده متلاشی شده را در ژاپن معاصر نشان میدهد. منتقدان جزئیات فیلم و لحظات به یادماندنی آن، نگاه بازیگران و لبخندهایشان را ستایش کردند. «دزدان فروشگاه» فیلمی همدلیبرانگیز از فیلمسازی است که به لحاظ اجتماعی یک وجدان بیدار محسوب میشود. فیلمی که هم قلب مخاطبان فیلمهای هنری و هم فیلمهای جریان اصلی را تسخیر کرد.
*** ۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز (۴months, 3 Weeks, and 2 Days) / کارگردان: کریستین مونگیو / بازیگران: آنا ماریا مارینکا، لورا واسیلیو /
امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۰۷/ رومانی
فیلمی که باعث شد سینمای رومانی ناگهان جان بگیرد و بعد از آن با آثار فیلمسازان دیگر رومانیایی چون کریستی پویو و کورنلیو پورومبویو هم آشنا شدیم. «۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز» یک فیلم به اصطلاح هنری است که مایههای درام و تریلر هم در خودش دارد. داستان فیلم در آخرین سالهای حکومت چائوشسکو و در رومانی کمونیستی اتفاق میافتد.
داستان دو دختر جوان دانشجو که هماتاقی هستند و یکی از آنها حامله میشود. آنها تصمیم دارند که از مردی کمک بخواهند تا بچه سقط شود. فیلم البته بیشتر شرح تلاشهای اوتیلیا دوست زن حامله است. رابطه اوتیلیا با خانواده نامزدش فاصله میان نسل قدیم رومانی و نسل جدید را در میانه داستان سقط جنین به تصویر میکشد. گابیتا در نهایت بچه را سقط میکند.فیلم مونیگو اثری پرتنش، هوشمندانه و واقعگرایانه است. به گفته منتقدان این فیلم جوری به واقعیت متعهد است که تا به حال شبیهاش را ندیدهایم.
*** عمو بونمی که گذشتهاش را به یاد میآورد (Uncle Boonmee Who Can Recall His Past Lives) / کارگردان: آپیچاتپونگ ویراستاکول /
بازیگران: جنجیرا پنگپاس / امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۱۰/ تایلند
این فیلم در فهرست بیشتر منتقدان از بهترین آثار هنری قرن ۲۱ حضور دارد. عمو بونمی مزرعهدار است و به دلیل نارسایی کبد حالا در خانه بستری است. خواهر زن او بهنام جن به دیدنش میرود و موقع خوردن شام روح زنعمو بونمی بر آنها ظاهر میشود. عمو بونمی با همسرش صحبت میکند و میخواهد ببیند که در زندگی پس از مرگ چطور او را پیدا کند.
عمو بونمی باور دارد که بیماریاش بهخاطر کارماست و اینکه در جنگ کمونیستها را کشته و در مزرعه هم زنبورها را نابود کرده است. پسر گمشده عمو بونمی هم البته در ظاهر غیرانسانی ظاهر میشود. از آن فیلمهایی است که البته دیدنش کار آسانی نیست. فیلمی که به گفته منتقدان نیازی به کلمات ندارد، چون تصاویرش دقیقا همان چیزی است که از سینما انتظار دارید. چون آن چیزی که در این فیلم میبینید و میشنوید به شکل بینقصی طبیعی به نظر میرسد حتی اگر نتوانید دقیقا بگویید چرا.
*** عشق (Amour) / کارگردان: میشاییل هانکه / بازیگران: ژان لویی ترینیتیان، امانوئل ریوا / امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۱۲/ فرانسه
ژرژ و آنا زوجی هستند که هشتاد سالگی را رد کردهاند. بین آنها هنوز و بعد از این همه سال زندگی مشترک پیوند عاشقانه قوی برقرار است. افتتاحیه فیلم با بوی دودی است که از آپارتمان آنها به مشام میرسد و وقتی ماموران آتشنشانی در را میشکنند با جسد آنا در تخت مواجه میشوند.چند ماه قبلتر ژرژ و آنا به کنسرت یکی از شاگردان آنا رفتهاند و موقع برگشت متوجه میشوند که کسی به زور میخواسته وارد خانه شود. آنا سکته میکند و ژرژ وقتی سر میرسد از ماجرا سردرنمیآورد.
آنا فلج میشود اما از ژرژ قول میگیرد که او را به بیمارستان نفرستد. وضعیت آنا روز به روز وخیمتر میشود و ژرژ تمام تلاشش را در مراقبت از او میکند تا زمانیکه آنا دیگر حتی نمیتواند حرف بزند و یک روز در حالیکه ژرژ برایش قصهای میگوید که آنا را آرام میکند، بالش را روی صورتش میگذارد و او را میکشد. فیلمی تکاندهنده و مهیب که به شیوه فیلمهای هانکه در آرامش ضربهاش را به تماشاگر وارد میکند.
*** پیانیست (The Pianist) / کارگردان: رومن پولانسکی / بازیگران: آدرین برودی / امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۰۲/ فرانسه
در میان فیلمهای برنده نخل طلای کن «پیانیست» پولانسکی بیشتر از بقیه متعلق به جریان اصلی است. در حدی که شاید این تصور بهوجود بیاید که جایزه آن بهخاطر حاشیههای پولانسکی یا به تصویر کشیدن ماجرای هولوکاست در فیلم است. البته که نمیشود انکار کرد واقعا فیلم خوبی است. فیلم داستان واقعی زندگی پیانیست لهستانی ولادیسلاو اشپیلتزمن است.
این پیانیست یهودی در لهستان در گتوی مخصوص یهودیان گرفتار میشود و برای مدتی طولانی مجبور میشود از دست نازیها فرار کند. سکانس رودررویی او با افسر آلمانی و پیانو زدنش بعد از مدتها تبدیل به یکی از سکانسهای ماندگار قرن ۲۱ شده است. درنهایت با پیروزی متفقین اشپیلتزمن نجات پیدا میکند و سکانس آخر او را میبینیم که همان قطعهای را که برای افسر آلمانی زده در یک سالن مجلل کنسرت اجرا میکند. بازی درخشان آدرین برودی، کارگردانی تاثیرگذار پولانسکی و تاثیر موسیقی در فیلم چیزهایی است که تماشاگران و منتقدان را تکان دادند. فیلم برنده اسکار بهترین کارگردانی و نامزد بهترین فیلم همان سال هم شد.
*** خواب زمستانی (Winter Sleep) / کارگردان: نوری بیلکه جیلان / بازیگران: هالوک بیلگینر / امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۱۴/ ترکیه
آیدین بازیگر سابق است که یک هتل کوهستانی در کاپادوکیا دارد. املاک دیگری هم دارد که آنها را به محلیها اجاره داده است. نسبت به اطرافیانش زندگی خوبی دارد و تحصیلکرده و ثروتمند است. روزی به همراه دستیارش در ماشین است که توسط پسر یکی از مستاجران که اجارهاش عقب افتاده با سنگ شیشه ماشین شکسته میشود و تازه آیدین با مشکلات مستاجرانش روبهرو میشود.
علاوه بر اینکه در خانوادهاش هم مشکلاتی دارد که باید با آنها دست و پنجه نرم کند. این فیلم با لانگشاتها و قابهای دلانگیز و زیبای نوری بیلکه جیلان دل منتقدان را ربود. فیلمی که به گفته منتقد تلگراف مرزهای محدودی که از سینما میشناسیم را کنار میزند و تصویری مجذوبکننده با بازی درخشان از یک ملاک را ارائه میدهد. مدت زمان فیلم بیشتر از ۳ ساعت و به یک قصیده بلند میماند.
*** رقصنده در تاریکی (Dancer in the Dark) / کارگردان: لارس فونتریه / بازیگران: بیورک / امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰ / محصول ۲۰۰۰/ دانمارک
ملودرام موزیکالی که خواننده ایسلندی بیورک نقش اصلی را در آن بازی میکند. داستان فیلم در نیمه دهه ۶۰ اتفاق میافتد. سلما زنی اهل چک است که از همسرش جدا شده و پسر کوچکی هم دارد و در یک کارخانه در شهر کوچکی در آمریکا کار میکند. سلما و پسرش بهتدریج بیناییشان را از دست میدهند و سلما میخواهد چشمهای پسرش را عمل کند. اما کمی بعد بهخاطر نابینایی از کارخانه اخراج میشود در حالیکه هنوز پول عمل را جمع نکرده. او برای به دست آوردن پول در نهایت دست به جنایت میزند. نکته جالب اینکه روابط میان بیورک و فونتریه در زمان فیلمبرداری بسیار خصمانه بود. مثل سایر فیلمهای فونتریه «رقصنده در تاریکی» هم فیلمی صریح و خشن است.
*** درخت زندگی (The Tree of Life) / کارگردان: ترنس مالیک / بازیگران: برد پیت، شان پن، جسیکا چستین / امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
محصول ۲۰۱۱/ آمریکا
این آخرین فیلم ترنس مالیک بود که منتقدان را در کن هیجانزده کرد و فیلمهای بعد از آن دیگر نتوانستند به موفقیت آثار قبلی مالیک دست پیدا کنند. داستان فیلم از سال ۱۹۶۵ آغاز میشود. یک درام حماسی تجربی که با نقلقولی از کتاب ایوب نبی آغاز میشود. داستان زن و شوهر جوانی که پسر ۱۹ سالهشان از دنیا میرود و زندگیشان دچار چالش میشود.
داستان فیلم به دلیل تم مذهبی و فلسفی که دارد چندان قابل خلاصه کردن نیست و جزئیات در آن اهمیت بیشتری از خط داستانی دارد. آن سال رابرت دنیرو رئیس هیات داوران کن بود و گفت که فیلم «درخت زندگی» ترنس مالیک در ابعاد و اهمیت و قصد و نیت یا هر چیز دیگری که اسمش را بگذارید، همان اثری است که شایسته دریافت نخل طلای کن است. فیلم آن سال نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی هم شد.
*** میدان (The Square) / کارگردان: روبن اوستلند / بازیگران: الیزابت ماس، دومینیک وست / امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
محصول ۲۰۱۷/ سوئد
بعد از موفقیت فیلم «فورس ماژور» نزد منتقدان «میدان» با دریافت نخل طلای کن موقعیت روبن اوستلند را بهعنوان کارگردان محبوب منتقدان و مخاطبان خانههای هنر تثبیت کرد. داستان مدیر هنری پرمدعای یک موزه در استکهلم که خودش را در میانه بحران حرفهای و بحران خانوادگی توامان میبیند. در همین حین در تلاش است که یک نمایشگاه عجیب و غریب و کمی خلاف قاعده مرسوم را هم برپا کند. فیلم یک کمدی سیاه است که خیلی جاها بامزه میشود. فیلمی که یک بازی روانشناختی با کاراکترش بهراه میاندازد و از اینکه تماشاگرش را گاهی گیج کند، نمیترسد. به لحاظ بصری هم فیلمی تماشایی است و در مضمون هم کارگردان نگاهی ظریف به رفتارهای انسانی دارد.