هفت نکته درباره برندگان اسکار و تحلیل جوایز
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| واقعیت اینجاست که اسکار دیگر سرگرمکننده نیست. چند روز قبل از اسکار ویدئویی از شوی شبانه بیل مار کمدین معروف منتشر شد که درباره نامزدهای اسکار صحبت میکرد. مار در بخشی از حرفهایش گفت: «نامزدی اسکار زمانی به این معنا بود که ببینید ما چه فیلمهای عالیای ساختهایم اما حالا به این معناست که نگاه کنید ما چه آدمهای خوبی هستیم. اسکار دیگر درباره سرگرمی نیست.» این مهمترین حقیقت درباره اسکار ۲۰۲۱ بود.
اسکاری که به سیاق این چند سال مجری نداشت درنتیجه بخش جذابی از استندآپ کمدیهای مجریهایی مثل بیلی کریستال و حتی مجریان پایینتر از او از دست رفته و طبعا بهخاطر کرونا جمعوجورتر هم برگزار شد. ترتیب دادن جایزهها را به هم ریختند و بهترین فیلم را که همیشه جایزه آخر بود قبل از بهترین بازیگر زن و مرد اهدا کردند. کسی شوخطبعی چندانی به خرج نداد و طعنه و کنایه به سیاستمداران هم در کار نبود.
شبیه یک مهمانی دورهمی نامزدها اعلام و جوایز اهدا شد. اسکار امسال یک مراسم باشکوه نبود فقط مقدمهای بود برای بازگشت به سینماها بعد از یک سال رکود کرونایی. البته دیدن اینکه بازیگران در سالنی نشستهاند (هر چند با رعایت فاصله فیزیکی) بدون اینکه ماسک بزنند خودش حس عجیبی داشت. اسکار هم یکی دو جا غافلگیریهای دلپذیر داشت و البته سر یک جایزه هم دوستداران سینما را عصبانی کرد. ۷ نکته اسکار ۲۰۲۱ را با هم مرور میکنیم.
* یک: کلویی ژائو از راه نرسیده برنده بزرگ اسکار شد
امسال برای دومین سال متوالی یک فیلمساز آسیایی توانست جایزه بهترین فیلم را به خانه ببرد. البته کلویی ژائو کارگردان فیلم «سرزمین خانه به دوشها» نتوانست مثل سال گذشته فیلمساز کرهای بونگ جون هو هتتریک کند و به دو جایزه کارگردانی و بهترین فیلم بسنده کرد. ژائو فیلمساز چینی بزرگ شده آمریکاست و «سرزمین خانه به دوشها» سومین فیلمش محسوب میشود.
از آن فیلمسازانی است که از دل جشنوارههای مستقل بیرون آمده و فیلم قبلیاش «سوارکار» در جشنواره ساندنس به شدت مورد توجه قرار گرفت. اینبار اما برای روایت متفاوت فیلمش سراغ یک ستاره هالیوود رفت و فرانسیس مکدورمند را کنار نابازیگران قرار داد تا یکی از مهمترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ یعنی «سرزمین خانه به دوشها» ساخته شود. فیلمی درباره دوران رکود اقتصادی در آمریکا که هزاران نفر بیکار شدند و خیلی از آنها تصمیم گرفتند شیوه زندگیشان را عوض کنند و در ماشینهایشان زندگی کنند و دور هم جمع بشوند. آنها با طبیعت آشتی کردند و فرقهای از خانه به دوشها را شکل دادند. روایت فیلم تقریبا مستندگونه است و فرن با اینکه قهرمان فیلم است اما بیشتر او را به چشم ناظر این شیوه جدید زندگی میبینیم.
فیلم «سرزمین خانه به دوشها» دور موفقیتش را از جشنواره ونیز آغاز کرد. جشنواره ونیز چند سالی است که برگزیدگانش تاثیر مهمی روی اسکار میگذارند. جریانی که با فیلم «شکل آب» دلتورو شروع شد. این فیلم پیش از اسکار ۱۴۰ جایزه از جشنوارههای مختلف کسب کرده است و کلویی ژائو در اولین حضورش در اسکار توانست برنده بزرگ امسال باشد.
* دو: غافلگیریهای دلپسند اسکار در بخش بازیگری
بخش بازیگری اصولا جذابترین بخش اسکار است و اهمیتش برای مخاطبان سینما به اندازه بهترین فیلم و کارگردانی است. امسال اسکار در بخش بازیگران اصلی زن و مرد غافلگیرمان کرد و البته جزو معدود غافلگیریهای دلپسند اسکار بود. در حالی که معمولا جوایز بازیگری گلدن گلوب و جوایز اتحادیه بازیگران تعیینکننده جوایز اسکار بهترین بازیگر هستند اما اسکار در چرخشی جالب رای خودش را داشت.
در بخش بهترین بازیگر مرد رقابت نزدیکی میان آنتونی هاپکینز (برای فیلم پدر) و چادویک بوزمن (فیلم بلک باتم ما رینی) برقرار بود. در حالی که پیش از این چادویک بوزمن بیشتر جوایز را گرفته بود (به خصوص جایزه تاثیرگذار گلدن گلوب) و احتمال میرفت شبیه هیث لجر در «شوالیه تاریکی» بخواهند بعد از مرگ زودهنگام این بازیگر در سال گذشته برای آخرین نقشآفرینیاش به او اسکار بدهند.
اما خوشبختانه حق به حقدار رسید و آنتونی هاپکینز برای بازی خیرهکنندهاش در فیلم «پدر» جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت. هاپکینز در فیلم «پدر» اجرایی استثنایی در نقش یک بیمار آلزایمری دارد و روند زوال عقلی پیرمردی را نشان میدهد که بعد از مدتی حتی نمیداند کجاست و دخترش را هم نمیشناسد. بازی هاپکینز در این فیلم میتواند کلاس درس بازیگری باشد.
از آن طرف در حالی که کری مولیگان برای فیلم «زن جوان خوش آتیه» و آندرا دی برای فیلم «بیلی هالیدی علیه ایالات متحده» بیشترین شانس را با توجه به سابقه جوایز قبلی برای دریافت اسکار داشتند باز هم خوشبختانه اسکار انتخاب مستقلی داشت و جایزه بهترین بازیگر زن را به فرانسیس مکدورمند برای بازی در فیلم «سرزمین خانه به دوشها» داد. نکته بازی مکدورمند در نقش فرن این است که توانسته خودش را به هیات یک نابازیگر دربیاورد.
او به عنوان تنها ستاره فیلم بازیاش را کاملا شبیه آدمهای عادی فیلم کرده. مکدورمند در فیلم یک خانه به دوش واقعی شده و تشخیص او از خانه به دوشانی که به صورت مستند در فیلم حضور دارند کار سادهای نیست.
هاپکینز در سالن حضور نداشت ولی مکدورمند دوبار یکی همراه با کلویی ژائو برای بهترین فیلم و دفعه دوم برای بخش اسکار بازیگری روی سن رفت.
* سه: گافهای بزرگ اسکار ۲۰۲۱
البته همه غافلگیریهای دیشب اسکار هم خوشایند نبود. همچنان سیاست اسکار برای توجه به زنان و رنگینپوستها و نژادهای مختلف باعث میشود که گاهی سمت سینما را نادیده بگیرد و جوایزی از روی سیاستورزی اهدا کند. جایزه بهترین فیلمنامه اریجینال امرالد فنل برای فیلم «زن جوان خوش آتیه» هم از همین دست سیاستورزیهاست. اصلا حضور فیلم به شدت معمولی «زن جوان خوش آتیه» در میان نامزدهای بخشهای مهم اسکار خودش یکی از گافهای بزرگ امسال بود. چه برسد به اینکه در حضور فیلمنامهنویسی مثل آرون سورکین برای فیلم «دادگاه شیکاگو ۷» جایزه را به امرالد فنل بدهند که تازه از راه رسیده و اولین فیلمش را ساخته که اتفاقا به لحاظ داستانی هم فیلم کاملا متوسطی است.
نه دیالوگنویسی قابل توجهی دارد، نه موقعیت داستانیاش منحصر به فرد است، نه نقطه اوجش را خوب روایت میکند و نه پایانبندی شگفتانگیزی دارد. فیلم روی جنبش metoo سوار است. داستان دختر جوانی که زمانی در کالج دوستش را وقتی هشیار نبوده مورد تعرض قرار دادهاند و حالا دختر میخواهد انتقام او را از همه آنهایی که آزارش دادهاند و حتی مردان دیگری که ممکن است در موقعیت مشابه چنین کاری کنند، بگیرد. این وسط با یکی از همکلاسیهای سابقش برخورد میکند و رابطه عاطفی میان آنها شکل میگیرد اما این همکلاسی هم گذشته پاکی ندارد.
به جز آن جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای دانیل کالویا که در فیلم «یهودا و مسیح سیاه» نقش فرد همپتون از سران گروه پلنگ سیاه را بازی میکرد هم جزو جوایزی بود که دربارهاش اما و اگر زیاد است. به نظر میرسد این جایزه را بیشتر به کاراکتر فرد همپتون دادند تا بازی کالویا. یکی از مشکلات فیلم هم این است که کارگردان آنقدر جذب کاراکتر همپتون شده که قصه یهودایش را وسط کار از یاد میبرد. این بخش نامزد جذابترین مثل ساشا بارون کوهن داشت.
* چهار: پیکسار جای پایش در اسکار محکم است
باید عادت کنیم که هر وقت پیکسار یا دیزنی انیمیشنی در اسکار دارند قرار است جایزه را دریافت کنند. گاهی که حتی رقابت میان دو سه فیلمی است که همگی محصول پیکسار یا دیزنی هستند. این اتفاق البته امسال نیفتاد. به خاطر کرونا پخش انیمیشنها خیلی محدود بود چون پخشکنندهها رضایت ندادند انیمیشنهایی که احتمالا میتوانستند فروشهای فوقالعاده داشته باشند در وضعیت سینماها با چند دهم ظرفیت به نمایش دربیایند. درنتیجه انتخاب انیمیشن «روح» محصول پیکسار امنترین کاری بود که اسکار میتوانست انجام بدهد. از همان ابتدا هم جایزهاش مشخص بود و حتی طبق پیشبینیها معلوم بود که اسکار بهترین موسیقی متن را هم به خانه خواهد برد چون اصلا یکی از بسترهای این انیمیشن موسیقی جاز است.
خیلیها انیمیشن «روح» را در حد و اندازه کارهای قبلی پیکسار نمیدانند و حق هم دارند. «روح» داستان مردی است که آرزویش نوازندگی پیانو با یک گروه جاز است اما وقتی فقط یک قدم با آرزویش فاصله دارد میمیرد و به جهان دیگر میرود اما تمام تلاشاش را میکند که فرار کند و دوباره به زمین برگردد. این وسط یک روح هنوز متولد نشده تنها کسی است که میتواند به او کمک کند. این ایده بدیع متاسفانه در انیمیشن «روح» در حد یک داستان اخلاقی با محور «قدر زندگی را بدانید» تقلیل پیدا کرده است.
* پنج: آنهایی که نادیده گرفته شدند: از فینچر تا سورکین
کریستوفر نولان که خیلی قبلتر از شب اهدای جوایز کلا از بازی کنار گذاشته شد. «تنت» یا همان «انگاشته» فقط در بخش جلوههای ویژه نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود که اتفاقا همان یک جایزه را هم برد و شاید این دلخوشی کوچکی برای طرفداران نولان باشد. اما بازندههای بزرگ مراسم دیوید فینچر و آرون سورکین بودند. دیوید فینچر از روی فیلمنامهای نوشته پدرش فیلم «منک» را ساخته بود که داستان چگونگی نوشته شدن فیلمنامه «همشهری کین» توسط هرمان منکیهویچ را روایت میکند.
اینکه اصلا ایده کاراکتر چارلز فاستر کین از کجا به ذهن منکیهویچ رسیده و نقش او در موفقیت فیلم «همشهری کین» چقدر پررنگ بوده است. اسکار البته عادت کرده که فینچر را در بخشهای مختلف نامزد کند اما به او جایزه ندهد. چه فیلمی مثل «شبکه اجتماعی» باشد که به نظر خیلیها از جمله تارانتینو بهترین فیلم قرن ۲۱ است و چه فیلمی مثل «منک» که درباره سینماست. البته «منک» حمله به سیستم هالیوود و یکی از مهمترین استودیوهای آن است و شاید عجیب هم نباشد که اسکار به جز در رشتههای فنی مثل طراحی تولید و فیلمبرداری دلش نمیخواست فیلم دیده شود.
آرون سورکین هم با فیلم «دادگاه شیکاگو ۷» جزو بازندههای بزرگ بود. هر چند فیلمش در حد و اندازه بهترین فیلم نبود اما در بخش بازیگر مکمل مرد (ساشا بارون کوهن) و فیلمنامه شانس زیادی برای دریافت جایزه داشت که اسکار دست او را خالی گذاشت. فیلم «دادگاه شیکاگو ۷» درباره محاکمه نمایشی و فرمایشی چند تن از اعضای احزاب چپ و دانشجویی است که در اواخر دهه ۶۰ در شیکاگو تظاهرات ضدجنگ برپا کردند.
* شش:خبر خوب برای سینمادوستان ایرانی در بخش بهترین فیلم بینالمللی
فیلم «یک دور دیگر» توماس وینتبرگ به محض اینکه در دسترس قرار گرفت تبدیل به فیلم محبوب مخاطبان سینما در ایران شد. فیلمی درباره یک سری معلم مدرسه که دچار بحران میانسالی شدهاند و برای فرار از زندگی روزمرهشان تصمیم میگیرند یک تئوری را درباره مصرف الکل امتحان کنند.
فیلم وینتربرگ از دانمارک توانست جایزه بهترین فیلم بخش بینالملل را ببرد و البته رقبایش هم چندان قدر نبودند. اما لحظه جایزه گرفتن وینتربرگ لحظه متاثرکنندهای بود. او از دخترش گفت که چقدر ایده این فیلم را دوست داشت و وسط فیلمبرداری از دنیا رفته بود.
هر چند فیلم «خورشید» مجید مجیدی نتوانست حتی به جمع پنج نامزد هم راه پیدا کند اما احتمالا برنده شدن «یک دور دیگر» وینتربرگ خبر خوشی برای ایرانیها بود که فیلم را خیلی ستایش میکنند.
* هفت: جوایزی که پیشبینیشان میکردیم
به طور کلی اسکار امسال خیلی قابل پیشبینی نبود. به جز جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلم در بقیه بخشها توانست غافلگیرمان کند. چه غافلگیری خوشایندی بود و چه جزو اشتباهات تاریخی اسکار محسوب شود. اما یک سری جوایز هم وجود داشت که یا با توجه به سابقه نامزدها یا سیاستهای اسکار میتوانستیم پیشبینیشان بکنیم. اینکه فلوریان زلر جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای «پدر» گرفت قابل پیشبینی بود. او فیلمنامه این فیلم را از روی نمایشنامهای نوشته خودش اقتباس کرده بود.
در بخش بهترین بازیگر مکمل زن شاید شانس گلن کلوز برای «مرثیه هیلبیلی» زمانی زیاد بود اما بعد از اینکه پریروز او برای همین فیلم تمشک طلایی را دریافت کرد دیگر بعید بود که اسکار بگیرد. اما یوه جونگ یون انتخابی متناسب با سیاستهای اسکار بود. بازیگری که ستاره نیست و کرهای است و در فیلم «میناری» بازی کرده است. «میناری» داستان زندگی یک خانواده کرهای است که برای ساختن زندگی بهتر به آمریکا میروند و یون نقش مادربزرگ خانواده را بازی میکند که نوهاش اول کار با او مشکل دارد اما کمکم رابطه عاطفی محکمی بینشان شکل میگیرد.
یون وقتی برای گرفتن جایزهاش روی سن رفت آنقدر کاراکتر شیرینی از خودش نشان داد که راستش جایزهاش خوشحالمان کرد. او گفت که باورش نمیشود وقتی گلن کلوز در میان نامزدها حضور داشته این جایزه را به او بدهند. چون همیشه بازیهای گلن کلوز را تماشا میکند و ستایشش میکند و اشاره کرد که شاید این جایزه مهماننوازی آمریکاییها را نسبت به یک بازیگر کرهای نشان بدهد.
*** فهرست کامل برندگان اسکار
بهترین کارگردان: کلویی ژائو (سرزمین خانه به دوشها)
بهترین فیلم: سرزمین خانه به دوشها
بهترین بازیگر نقش اول مرد: سر آنتونی هاپکینز (پدر)
بهترین بازیگر نقش اول زن: فرانسیس مکدورمند (سرزمین خانه به دوشها)
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: دانیل کالویا (یهودا و مسیح سیاه)
بهترین بازیگر نقش مکمل زن: یوه جونگ یون (میناری)
بهترین فیلم بینالمللی: یک دور دیگر (توماس وینتربرگ)
بهترین فیلمنامه اقتباسی: پدر
بهترین فیلمنامه اریجینال: زن جوان خوش آتیه
بهترین طراحی تولید: منک
بهترین فیلمبرداری: منک
بهترین جلوههای ویژه: تنت (انگاشته)
بهترین چهرهپردازی: بلک باتم ما رینی
بهترین انیمیشن: روح
بهترین طراحی لباس: بلک باتم ما رینی
بهترین صدا: صدای متال