فهرست پیشنهادی برای تماشای فیلمهای مردمپسند
روزنامه هفت صبح | سایت سینمااسکور که از سال ۱۹۷۹ تاسیس شد هدفش این بود که بهجای صدای منتقدان، نظرات مخاطبان معمولی سینما به گوش دیگران برسد.سینمااسکور حتی مثل imdb هم نیست که مخاطبانش علاقهمندان جدیتر سینما هستند و به عبارتی خوره فیلمها در آن امتیاز میدهند. سینمااسکور امتیازات را از هر گروه سنی و هر جنسیتی جمعآوری میکند.
هرکسی که فیلمی را ببیند میتواند امتیازش را به راحتی در این سایت ثبت کند اما به همین اندازه هم امتیاز کامل گرفتن از همه برای هر فیلمی ممکن نیست.امتیاز کامل به این معناست که از مخاطبان عادی تا جدیتر که در سینمااسکور رای دادهاند تحتتاثیر فیلم قرار گرفته باشند.بیش از ۲۰ فیلم نداریم که امتیاز کامل A+ را در سینمااسکور دریافت کردهاند.چندتایی از آنها را انتخاب کردهایم. فهرستی بیدردسر که طبق آمار سینمااسکور همه باید از دیدنشان لذت ببرند.
*** کوکو (محصول ۲۰۱۷) / امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
برنده اسکار بهترین فیلم انیمیشن و یکی از آن ایدههای دیوانهوار پیکسار که اینبار سراغ آداب و رسوم مکزیک رفته است.داستان پسربچهای به نام میگل که عاشق موسیقی است اما در خانوادهاش موسیقی را قدغن کردهاند چون جد او موزیسینی بوده که همسرش را ترک کرده و باعث ناراحتی او شده است.میگل در روز مردگان اشتباهی گذرش به جهان دیگر میافتد و با مادر مادربزرگش و پدر مادربزرگش و البته اسطورهاش در موسیقی آشنا میشود.او فرصت کمی دارد تا دوباره به جهان زندهها برگردد و این وسط موانعی هم وجود دارند.«کوکو» قصه پرکششی دارد و کاراکترهایی دوستداشتنی.
*** علاءالدین (محصول ۱۹۹۲) / امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
این داستان معروف قدیمی را همهمان بلدیم و البته دیزنی طبق معمول کمی دستکاریاش کرده بود.علاءالدین یک دزد خردهپای خیابانی خوشقلب است.یک روز اتفاقی گذرش به چراغ جادویی میخورد که میتواند همه آرزوهای او را برآورده کند.علاءالدین که قبلا شاهزاده خانم جاسمین را دیده و عاشقش شده از چراغ جادو میخواهد او را پیش جاسمین ببرد.اما این وسط وزیر بدجنس دربار میخواهد همه چیز را خراب کند.صداپیشه نقش غول چراغ جادو رابین ویلیامز است و در خیلی از فهرستها جزو بهترین کارهای رابین ویلیامز آورده شده است.شوخطبعی فیلم که بیشتر از جانب رابین ویلیامز است باعث شد که بزرگترها همانطور که بچهها مبهوت پرده بودند از تماشای آن لذت ببرند.
*** انتقامجویان (محصول ۲۰۱۲) / امتیاز متاکریتیک:۶۹ از ۱۰۰
قسمتهای بعدی «انتقامجویان» به لحاظ سینمایی پیشرفت بیشتری کردند و منتقدان هم بیشتر دوستشان داشتند اما مردم در مورد قسمت اول بیشتر اتفاق نظر داشتند.قدرتمندترین قهرمانان زمین از مرد آهنی گرفته تا بیوه سیاه و هالک و ثور باید دور هم جمع شوند و یاد بگیرند که چطور کنار هم مبارزه کنند تا بتوانند لوکی بدجنس و ارتش متحدش را شکست بدهند.
اهریمنانی که میخواهند انسانها را به عنوان برده به بند بکشند.جاس ودون کسی بود که فرنچایز پولساز و پرطرفدار «انتقامجویان» را با این فیلم بنیان گذاشت.صحنههای اکشن فیلم دیدنی است هرچند در قسمتهای بعدی نمونههای بهتری از آن ساخته شد اما سرراستترین قصه را میان سری فیلمهای «انتقامجویان» دارد.
*** دیو و دلبر (محصول ۱۹۹۱) / امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
این یکی از مهمترین انیمیشنهای تاریخ دیزنی است که زمانی که هنوز بخش بهترین انیمیشن در اسکار وجود نداشت توانست نامزد بهترین فیلم شود.باز هم دیزنی یکی از افسانههای قدیمی را دستکاری کرد. ماجرای دختر کتابخوان و رویایی به نام بل که پدرش در جنگل گم میشود.بل به دنبال پدرش به قصر دیو میرسد و از او میخواهد که به جای پدرش،او را گروگان نگه دارد. بین بل و دیو رابطه عاطفی ایجاد میشود اما دیو همیشه نگران گل رزی است که هر کدام از گلبرگهایش که میافتند او یک قدم به مرگ نزدیکتر میشود.از آن طرف گاستون عاشق قدیمی بل هم میخواهد از دیو انتقام بگیرد.
***نقطه کور (محصول ۲۰۰۹) / امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
اتفاقا این روزها فیلم «چیزهای کوچک» از کارگردان فیلم «نقطه کور» یعنی جان لی هنکاک با بازی دنزل واشنگتن پخش شده و اتفاقا آن فیلم هم بیشتر توجه مخاطبان را جلب کرده تا منتقدان.این درام ورزشی اقتباسی از کتابی به همین نام است و داستان یک بازیکن فوتبال آمریکایی به نام مایکل اوهر را روایت میکند که بر فقر خانوادگیاش غلبه میکند و با خانوادهای ثروتمند آشنا میشود که کمک میکنند او به هدفش یعنی بازی در تیم ملی فوتبال آمریکا نزدیک شود.ساندرا بولاک نقش مادرخوانده مایکل را بازی میکند که برای بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار هم شد.خود فیلم هم نامزد اسکار بهترین فیلم شد.
*** با گرگها میرقصد (محصول ۱۹۹۰) / امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
کوین کاستنر هم کارگردان و هم بازیگر نقش اول فیلم است.فیلمی که در اوایل دهه۷۰ جزو فیلمهای خارجی بود که در سینماهای تهران هم پخش شد.داستان فیلم در قرن نوزدهم میگذرد. جان دانبار سروان آمریکایی در جنگ زخمی میشود و به خاطر فداکاریهایش نشان افتخار میگیرد.
دانبار به ماموریتی دیگر فرستاده میشود تا در مقابل قبیلههای سرخپوستان حصارهای منطقه مربوط به سفیدپوستان آمریکا را تقویت کند.دانبار کمکم با قبیلههای سرخپوست آن منطقه دوست و آشنا میشود و حتی به دختری سرخپوست دل میبندد. سرخپوستها اسم او را میگذارند:با گرگها میرقصد. فیلم داستانش را به شیوهای حماسی روایت میکند و تصویری همدلی برانگیز از همزیستی سفیدپوستان و سرخپوستان نشان میدهد.
*** انجمن شاعران مرده (محصول ۱۹۸۹) / امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
فیلم پیتر ویر با بازی درخشان رابین ویلیامز که جایزه بهترین فیلمنامه را هم گرفت فقط در این فهرست سینمااسکور حضور ندارد بلکه در خیلی از فهرستهای سینمایی محبوب میتوانیم ردی از آن را پیدا کنیم.فیلمی درباره عشق و قدرت آن علیه سیستم خشک مدارس.دبیرستان ولتون مخصوص پسرانی از خانوادههای خوب و محترم است که شبیه یک پادگان نظامی میماند.
دروس به بهترین و البته خشکترین شیوه ممکن به آنها تدریس میشود تا اینکه آن سال معلم انگلیسی جدید آقای جان کیتینگ پا به مدرسه میگذارد و در اولین جلسه کلاس از بچهها میخواهد کتابهایشان را پاره کنند.او در طول ترم به آنها یک عبارت آموزش میدهد:«کارپه دیم» یعنی دم را غنیمت شمردن.البته که وقتی شیوه تربیتی او لو میرود اصلا به مذاق مدیران مدرسه خوش نمیآید.
***رانندگی برای خانم دیزی (محصول ۱۹۸۹) / امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
چند سال پیش نسخه برعکسش را در فیلم «کتاب مرجع» (Green Book) پیتر فارلی دیدیم. وقتی یک سفیدپوست راننده یک پیانیست سیاهپوست شده بود.«رانندگی برای خانم دیزی» البته کمتر رادیکال است و یکی از فیلمهای مهمی است که در زمینه برداشتن خطوط تبعیض نژادی قدم برمیدارد.خانم دیزی در دهه۴۰ پیرزن ۷۲سالهای است که پسرش برایش یک ماشین میخرد و یک راننده سیاهپوست هم استخدام میکند.خانم دیزی کمکم شیفته تواناییهای رانندهاش میشود و هرچه بیشتر با هم صحبت میکنند پیوند قویتری میان آنها شکل میگیرد. فیلم نامزدی اسکار را برای مورگان فریمن به همراه داشت در حالی که جسیکا تندی برنده اسکار بهترین بازیگر زن شد و خود فیلم هم اسکار بهترین فیلم را به خانه برد.
*** ای.تی (محصول ۱۹۸۲) / امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
یکی از مجذوبکنندهترین فیلمهای ژانر علمی-تخیلی «ای تی» یا همون «موجود فرازمینی» استیون اسپیلبرگ است.فیلم داستان چند گیاهشناس فضایی است که به کره زمین سفر میکنند تا با خودشان نمونههای گیاهی را ببرند اما در بازگشت یکی از آنها جا میماند.در آن نزدیکی پسربچه ۱۰سالهای به نام الیوت زندگی میکند که این موجود بیگانه را پیدا میکند و با خودش به خانه میآورد.الیوت موفق میشود احساسات و اندیشههای موجود بیگانه را درک کند و بیگانه هم از حرکات او تقلید میکند.فیلمی احساسبرانگیز که باعث شد مجله رولینگ استون به اسپیلبرگ لقب ژان رنوار عصر فضا را بدهد. مهارتهای فنی اسپیلبرگ همپای احساسات عمیق او در این فیلم دیده میشوند.
*** فارست گامپ (محصول ۱۹۹۴) / امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
زندگی فارست گامپ که آدم خوشقلب و سادهدلی است بهانهای میشود تا آمریکا را در دوران ریاست جمهوری کندی و جانسون و وقایع جنگ ویتنام و بقیه اتفاقات تاریخی مرور کنیم.چه چیزی باعث شده که فیلم حتی خارج از آمریکا هم تا این حد محبوب شود؟احتمالا کاراکتری که تام هنکس در تولد آن نقش مهمی داشته است.مردی که به نظر میرسد بهرغم نگاه سادهاش به زندگی توانسته فلسفه عمیق آن را درک کند.