ملاقات با همه مردان شاه، پس از ۷۰سال
روزنامه هفت صبح، ساعد برقی| این هفته چهار فیلم دیدم. یک فیلم کلاسیک و سه فیلم روز. بیایید با هم مرورشان کنیم. یک: اول از فیلم کلاسیک شروع کنیم. «همه مردان شاه» محصول سال ۱۹۴۹ یعنی ۷۱ سال پیش. کارگردانش رابرت راسن است؛ کارگردانی که شاید برخی هم او را با فیلم «بیلیاردباز» بشناسند. فیلم را در اسکار ۱۹۴۹ بهشدت تحویل گرفتند. در هفت رشته کاندیدای جایزه اسکار شد و در سه رشته آن را برد. بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد برای برودریک کرافورد و بهترین بازیگر زن مکمل برای مرسدس اگنس مککمبریج. در گلدنگلوب آن سال هم مورد توجه قرار گرفت و علاوهبر جایزه گرفتن در رشتههایی که در اسکار ذکر شد؛ رابرت راسن هم برنده بهترین کارگردان شد.
فیلم اقتباسی است و بر مبنای داستان برنده جایزه پولیتزر رابرت پن وارن به همین نام که برگرفته از زندگی واقعی هوی پی لانگ، فرماندار ایالت لوئیزیانا از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۲ و سناتور این ایالت از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۵ است. تاکنون از این رمان دو اقتباس شده که یکی دیگر، محصول ۲۰۰۶ به کارگردانی استیون زایلیان و با بازی شان پن است که البته نتوانسته موفقیت فیلم رابرت راسن را تکرار کند. همه مردان شاه البته در ایران، بهخاطر دیگری هم معروف است و آن هم کتابی از استیون کینزر است درباره ۲۸ مرداد که البته آن هم برداشتی است از نام کتاب رابرت پن.
فیلم ۷۱ سال پیش، از حیث محتوایی برایم تازه بود، چراکه تصویری از ویلی استارک را در سیاستمداران امروزی میدیدم. تصویر انسانهای خوب با ایدههای خوب که البته تلاش دارند آن ایدهها را «به هر قیمتی» اجرایی کنند. نمونهاش را در سالهای گذشته کم ندیدیم، بهخصوص در شهرداری تهران. بخشی از فیلم هم برمیگشت به ماجرای آقازادگی، چراکه قهرمان قصه ما که وارد سیاست شده، برای حدود نیمساعت از این فیلم، درگیر حاشیههایی است که پسرش میسازد. جالب است که موضوعات ۷۰ سال پیش آمریکا، موضوعات روز ماست. البته وقتی بدانیم که کمپانی تولیدکننده این فیلم؛ یعنی کلمبیا پیکچرز، در سال ۱۳۰۱ یعنی ۱۱ سال قبل از تولید اولین فیلم ایرانی تاسیس شده، دیگر عقب ماندن در آن موضوعات خیلی برایمان عجیب نخواهد بود.
* دو: نمیدانم چرا، ولی فیلمهایی که آمریکاییها از جنگ افغانستان ساختند، برایم طبیعیتر از فیلمهای جنگ عراق درمیآید. شاید بهخاطر اندک کلمات فارسی است که در میانه فیلم میشنوم. The Outpost را در ایران به پاسگاه ترجمه کردهاند. فیلمی محصول سال ۲۰۲۰ به کارگردانی راد لوری. داستان فیلم، داستان نبرد کامدیش است بین نیروهای طالبان و نیروهای آمریکایی در پایگاه کامدیش. به طرز احمقانهای، پایگاه در میان یک دره و در تیررس مستقیم نیروهای مهاجم قرار گرفته و این، دفاع از پایگاه را بهشدت دشوار میکند.
دشوارتر اینکه در کل پایگاه ظاهرا نزدیک به ۱۲۰ نیروی نظامی از جمله ۸۰ آمریکایی حضور داشتند، در صورتی که مسلحان طالبان ۳۰۰ نفر بودند. فیلم به نظرم یک درسنامه نظامی به تمام معناست و حتما، فرماندهان نظامی خواهند توانست از آن به عنوان شبیهسازی برای اسیر شدن نیروهایشان در کمین از آن استفاده کنند و اگر اسپویل برایتان مهم نیست، بگویم که در بخشی از دیالوگهای فیلم و البته صحنههای پایانی آن خواهید فهمید که جایگاه نیروهای دریایی و هوایی ارتش آمریکا، در ساختار نظامی این کشور چقدر از نیروی زمینی این کشور با بیش از یک میلیون نفر پرسنل بالاتر است.
* سه: نگهبانانی از دیرباز یا The Old Guard محصول ۲۰۲۰ به کارگردانی جینا پرینس بایدوود، دیگر فیلم این هفتهام بود. فیلم در ابتدا، یک اکشن آمریکایی است، اما بعد از چنددقیقه به یک فیلم ابرقهرمانی تبدیل میشود. مردان و زنانی جاودانه، البته نه تا همیشه و البته خیرخواه. برای من برخی از دیالوگها و سکانسها، نمایی بود از داستان اسلامی حضرت خضر. انسانی جاودانه که در داستان معروف همراهی موسی با او، تلاش میکند با انجام برخی از کارهای نامأنوس، برای موسی، درواقع به انسانهای مظلوم کمک کند. فیلم را ببینید و آیات ۶۵ تا ۸۲ سوره کهف را بخوانید. شاید شما هم با من همعقیده بودید.
* چهار: و بالاخره اختفا، فیلمی آمریکایی - کانادایی، محصول همین امسال به کارگردانی رابین پرانت. داستان یکخطی فیلم، داستان جستوجو برای یک دختر گمشده و قاتل یک دختر است که جسد او پیدا شده، اما هنر نویسنده و کارگردان در این بوده که نگذاشته داستان به همین شکل خطی باقی بماند. تا چنددقیقه قبل از پایان فیلم، شما نخواهید فهمید که بهاصطلاح بدمن یا ضدقهرمان ماجرا کیست، چراکه ظاهرا فیلم میخواهد این را به ما نشان دهد که همه آدمها، میتوانند خوب و بد باشند.
قهرمان ماجرای ما که یک محیطبان است، پیش از این شکارچی بوده. پلیس فیلم، در صحنهای به یک بیگناه شلیک میکند و … . گویی فیلم درباره جستوجو درباره انسانها نیست، بلکه در پی این است که به ما نشان دهد، شخصیت انسانها و قضاوت ما درباره آنها تا چه میزان باید نسبی باشد، هرچند که در پایان، فیلم تصمیم میگیرد با حذف یک فرد، همه را به نوعی قطعیت دعوت کند.