بازخوانی ۱۰نقش شاخص کارنامه علی نصیریان
روزنامه هفت صبح، وحید سعیدی/ احمد رنجبر | بر کیفیت «مسخره باز» میان منتقدان و علاقهمندان سینما اتفاق نظر وجود ندارد. بر کیفیت بازی علی نصیریان اما شاهد همنوایی هستیم. فیلم که اولین بار در جشنواره سی و هفتم اکران شد، تحسینها درباره صلابت بازیگری نصیریان را به همراه داشت. حالا نسخه خانگی این فیلم منتشر شده و بار دیگر نام نصیریان سر زبانها افتاده است. بهتازگی فیلم «حکایت دریا» با بازی او هم به شکل آنلاین نمایش داده شد تا بهانه برای صحبت دوباره درباره کارنامه علی نصیریان فراهم باشد.
او هفت دهه است در سینما، تئاتر و تلویزیون ایران میدرخشد. آغاز فعالیت هنری علی نصیریان در دهه سی است. او کارش را با تئاتر شروع کرد و تربیت شده این حوزه است. سر آمد کارهای او در سالهای آغازین فعالیت تشکیل گروه تئاتر مردم با عزتالله انتظامی، جعفر والی، رکنالدین خسروی و عباس جوانمرد است. نصیریان در دهه چهل وارد عرصه تصویر شد و با کارگردانهای بنام همکاری کرد. او هیچ وقت عرصه بازیگری را رها نکرد و دست از تجربه اندوزی بر نداشت. حالا کارنامه او پر است از نقشهای متنوع و تحسین شده.
*** آقای هالو|۱۳۴۹ / کارگردان: داریوش مهرجویی
داستان درباره یک شهرستانی است که به تهران میآید و بهدلیل صداقت بیش از حد گرفتار میشود.
یک دهه بعد از ورود به عرصه تئاتر و درحالیکه تجربه بازی در فیلم «گاو» را داشت به «آقای هالو» رسید. ایده ساخت فیلم را خود نصیریان مطرح کرد و متن اولیه را هم نوشت. خودش هم نقش مرد شهرستانی فیلم را بازی کرد.
نصیریان نقش مرد جوانی را بازی کرد که در بدو ورود به تهران کیفش سرقت میشود، دل در گرو عشقی نافرجام میگذارد، مورد سوءاستفاده دوستش قرار میگیرد و در آخر با خاطری آزرده به شهر خود بازمیگردد. نصیریان باید توامان همه این احساسات متناقض را در چهره، رفتار و بیانش نشان دهد. او این کار را در نهایت پختگی انجام داد تا جایی که هنوز زنگ «بله گفتن»اش در گوش است.
*** پستچی|۱۳۵۱ / کارگردان: داریوش مهرجویی
تقی پستچی در رابطه با همسرش دچار ضعف است. این اشکال، چون خورهای روحش را میخورد. همزمان به شخصی مظنون میشود و آزردگی روحیاش دوچندان میشود و درنهایت خشم خویش را با قتل همسر خاموش میکند.
نصیریان بعد از «آقای هالو» نقش ستارخان را در فیلم علی حاتمی بازی کرد. بلافاصله با پیشنهاد «پستچی» مواجه شد که نقشی متفاوت در کارنامهاش بهحساب میآید.شخصیت پستچی چندلایه است. از یکسو به همسر عشق میورزد، از آنسو در ارتباط با او دچار ایراد است. نصیریان باید اینبار هم حس سرگردانی، یاس، خشم، نفرت و انتقام را به باور مخاطب بنشاند. کار وقتی سخت میشود که او دیالوگ زیادی برای بیان احساساتش ندارد. نصیریان اما شخصیت را با همه احساساتش به شکل ملموس عرضه میکند.
*** مهر گیاه |۱۳۵۴ / کاگردان: فریدون گله
مردی دلبسته زنی میشود. این اتفاق زمانی میافتد که مرد(علی) در خارج از شهر با زنی تنها(پوری بنایی) برخورد میکند و او را نجات میدهد. فیلم بر شرح دلدادگی و عاشقشدن در نگاه اول استوار است.
علی مردی تنها است که بهرغم سن و سالش هنوز عشق را تجربه نکرده. نصیریان این فیلم را وقتی بازی کرد که سه سال از سینما دور بود.«مهر گیاه» فیلمی خاصپسند است که داستان آن به مذاق هر طیف مخاطبی خوش نمیآید. بازی علی نصیریان اما برگ برنده آن است و مخاطبان بر سر کیفیتش توافق دارند. نصیریان در این فیلم زیاد حرف نمیزند. بیشتر لحظات ساکت است و با چشم و نگاه و حرکات بدن درونیات شخصیت را منتقل میکند. «مهر گیاه» یکی از سختترین بازیهای اوست که بهخوبی از پس آن برآمده.
*** سربداران |۱۳۶۳ / کارگردان: محمدعلی نجفی
سربداران سریالی تاریخی است که براساس قیام سربداران خراسان به رهبری شیخ حسن جوری علیه مغولها ساخته شده است.یکی از ماندگارترین کاراکترهای تلویزیون همین قاضی شارع است. شخصیتی مرموز و سیاس که کاملا در جهت منافع خود به سمت قدرت متمایل میشود.
علی نصیریان در مصاف با شخصیت قاضی شارع کاملا موفق عمل کرده، نحوه بیان دیالوگها و لحنی که او برای قاضی انتخاب کرده، کاملا وجوه شخصیتی این کاراکتر را برای مخاطب هویدا میکند؛ خطابههای او یکی از نقاط برجسته بازیاش در سربداران است. او علاوه بر لحن از چشمهایش بیشترین استفاده را در نشاندادن دورنیات قاضی شارع برده، نگاههای او در برخی پلانها کاملا نیات درونی قاضی را برملا میکند. نصیریان «سربداران» را زمانی بازی کرد که در اوج پختگی بهسر میبرد.
*** ناخدا خورشید |۱۳۶۵ / کارگردان: ناصر تقوایی
فیلم برداشت آزادی است از داستان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی و داستان خود را در یک جزیره روایت میکند؛ جزیرهای با آدمهای پر رمز و راز.
هفدهمین تجربه سینمایی علی نصیریان با «ناخدا خورشید» رقم میخورد. او ایفاگر نقش شخصیت فرحان، آدم پشتهماندازی است که دلالی برایش از همهچیز بیشتر اهمیت دارد.
محور داستان «ناخدا خورشید» مستر فرحان نیست اما قدرت ناصر تقوایی در خلق این شخصیت و توانایی علی نصیریان در جان دادن به آن باعث ماندگاری نقش شده. فرحان آدمی موذی، منفعتطلب، محافظهکار و در عین حال دارای قدرت تاثیرگذاری بر آدمهای جزیره است. نحوه شمردن پول و آن دندان طلایی با شلوار آبیرنگ، فرحان را در آن جزیره دورافتاده متمایز از دیگران میکرد. علی نصیریان بیش از همه، از آرامش درونیاش به نقش دمیده؛ آرامشی آزاردهنده البته.
*** شیرسنگی |۱۳۶۵ / کاگردان: مسعود جعفری جوزانی
داستان در روزگار حضور انگلیسیها در منطقه بختیارینشین روایت میشود. فیلم اشاره به ظلمستیزی و شجاعت قوم لر دارد.
آعلی یار رئیس یک ایل است.علی نصیریان بعد از تجربه «جادههای سرد» در شیر سنگی مسعود جعفری جوزانی، حضوری پختهتر دارد. او در شمایل رئیس یکی از طایفههای ایل بختیاری تصویری تازه از خود بروز میدهد. خب نصیریان لر نیست اما بهلطف فیلمنامه پرکشش جوزانی(که خود بختیاری است و بر خصلتها و تاریخ آن اشراف کامل دارد) یکی از بهترین نقشهایش را ایفا کرد. آنچه به ماندگاری نقش کمک کرده، استواری و قدرت آعلی یار است که متفاوت از کاراکترهای پیشین این بازیگر است. نصیریان نقش یک شخصیت باجذبه را بازی کرد؛ پس نوع راهرفتن، نحوه نگاه کردن و شیوه دیالوگ گفتن، همه در خدمت او برای بروز جبروت شخصیت است.
*** هزاردستان|۱۳۶۶ / کارگردان: علی حاتمی
سریال به شکل تلویحی به پشت پرده سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی میپردازد.یکی از آدمهایی است که وارد مبارزه میشود.شخصیت نصیریان در سریال هزاردستان، یک وطنپرست تمامعیار است که زندهیاد علی حاتمی، او را نماد مشروطهخواهان وطنپرست قرار داده بود. ابوالفتح صحاف مردی آرام بود که در گوشهای از بازار ظاهرا مشغول به حرفه خویش است اما درواقع خود را برای هدفی بزرگتر، یعنی همکاری با کمیته مجازات آماده میکند.
سر تراشیده نصیریان و لهجه دلنشین ترکیاش باعث شد نقش او در «هزاردستان» تبدیل به کاراکتری سمپات شود؛ شخصیتی آرام که با طمانینه نگاه میکند، با آرامش حرف میزند و با خونسردی از انصراف از کمیته خبر میدهد. حتما نوع جیران گفتن نصیریان را به یاد دارید که زنگ آن هنوز در گوش است.
*** بوی پیراهن یوسف|۱۳۷۴ / کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
فیلم داستان کسانی است که چشمانتظار بازگشت فرزندان خود از اسارت هستند.داییغفور راننده تاکسی است و برخلاف دیگران باور دارد، فرزندش زنده است و به وطن بازخواهد گشت.
داییغفور شمایل همه پدران منتظر است؛ پدرانی که پس از پایان جنگ و آزادی اسرا در خوف و رجا بسر میبردند و همیشه چشمشان به در بود.
ابراهیم حاتمیکیا، هوشمندانه چهرهای سمپات از نصیریان طراحی کرد که صورت و صوتش در عین اضطراب ِانتظار، پر از گرمی و امید است. آنچه داییغفور را مانا کرده، کلام گرم و آرام و چهره مهربانش است. نصیریان طوری نقش را بازی کرد که گویی سالها در انتظار یوسفش بوده. فریاد خاموش و بریدهبریده او لحظهای که فرزندش را میبیند، اوج توانایی اوست.
*** میوه ممنوعه |۱۳۸۶ / کارگردان: حسن فتحی
سریال به چالش ایمان میپردازد؛ میوه ممنوعه برداشتی است از قصه برصیصای عابد. سریال نقدهای اجتماعی را هم مطرح میکند.حاجیونس مردی متشرع است که به حلال و حرام اهمیت وافر میدهد. او ناخواسته در دام عشق دختری جوان میافتد.
علی نصیریان با سریال «میوه ممنوعه» تولدی دوباره یافت؛ هم نقش جای کار داشت هم بازیگر امضای خود را پای آن گذاشت. داستان عشق پیرانهسری را در فیلم و سریالهای زیادی دیدهایم اما او حاصل همکاری نصیریان و حسن فتحی متفاوت از آثار دیگران است. حاجیونس وارد عشقی میشود که فرجامش ایستادن دربرابر خانواده، ایمان و یک عمر آبرو است. بغض نصیریان حین ابراز تمنای عاشقانه و شرم و پشیمانی در خلوت خود، کاراکتر حاجیونس را همچنان زنده و ملموس نگه داشته است.
*** شهرزاد |۱۳۹۴ / کارگردان: حسن فتحی
شهرزاد داستانی عاشقانه است و علاوه بر آن به جنگ قدرت میان چند چهره متنفذ میپردازد.
بزرگآقا یا دیوانسالار، یک گادفادر ایرانی است. مابهازای خارجی ندارد اما نمونهای از همان مردان بانفوذ دوران پهلوی اول و دوم است.
یکی از عوامل موفقیت و جذابیت سریال شهرزاد، به شخصیت بزرگآقا و بازی متفاوت علی نصیریان برمیگردد. او برای هر موقعیت و ویژگی شخصیت، یک مدل بازی طراحی کرد. بزرگآقا همیشه با نوعی وقار و طمانینه خاص راه میرود. هیچوقت عجلهای ندارد و در بحرانیترین شرایط هم قدمهای تند برنمیدارد. مهمترین ویژگی بزرگآقا این است که سعی میکند بهظاهر هیچ خشونتی از خودش بروز ندهد. ماجراها همانطور که بزرگآقا امر میکند پیش میرود و هیچکس اجازه تخطی از فرمانهایش ندارد اما بدون اعمال زور. نام و رفتار او لرزه بر تن دیگران میاندازد…