زشتترین صحنه اختتامیه جشنواره فجر
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | عدم حضور سعید ملکان، کارگردان روز صفر در اختتامیه جشنواره فجر برخورندهترین تصویری بود که در همه ادوار جشنواره به ثبت رسید. واکنش مسئولان جشنواره سیوهشتم به همین اندازه عجیب است. غیبت سعید ملکان کارگردان روز صفر و همکارانش در اختتامیه عجیبترین اتفاق جشنواره سیوهشتم است.
عجیبتر از حاشیههای بیشماری که رقم خورد و این دوره را تبدیل به جنجالیترین دوران فجر کرد. توجیهی که سازندگان روز صفر برای رفتارشان داشتند، هم عذر بدتر از گناه است. سوالی که مطرح است این است:چرا مسئولان جشنواره فجر در برابر این اتفاق موضعی منفعلانه داشتند؟ چرا آنها اجازه میدهند بهراحتی بر مهمترین رویداد سینمایی کشور خدشه وارد شود؟
*** مورد اول| دولت علیه دولت
اگر یک فیلمساز مستقل که فیلمش را در بخش خصوصی ساخته، اختتامیه جشنواره را تحریم میکرد،حرجی نبود. سعید ملکان اما یک سوژه پرهزینه میهنی را انتخاب کرده که بدون پشتیبانیهای لازم امکان ساخت آن نبوده است. خودش البته در نشست خبری ادعای دیگری دارد منتها کار چندان سختی نیست برای اینکه پی ببریم عموما سوژههای استراتژیک مثل داستان روز صفر بدون حضور و نظارت نهادهای امنیتی به سرانجام نمیرسد… . روز صفر در ۹رشته نامزد دریافت سیمرغ شده بود و در بین نامزدهای بخش نگاه نو هم قرار داشت اما هیچ یک از عواملش در این مراسم حضور نیافتند. اولین پرسش همین است که مگر «خودیها» هم جشنواره را تحریم میکنند؟!
*** مورد دوم |نقض غرض روز صفر
فیلم روز صفر روایتی است از چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی. این فیلم مدعی است که دارد ادای دین به سربازان گمنام میکند؛ به کسانی که جانشان را دست گرفتهاند و حافظ امنیت ملی هستند. فیلم حتی رفتار مسئولان عافیت طلب را نقد میکند و اصالت را به جان بر کفان میدهد. رفتار سعید ملکان اما نسبتی با مفهوم فیلمش ندارد. جشنواره فجر نمادی از فرهنگ کشور است و تحریم آن یعنی خدشه بر این نماد مهم فرهنگی. کارگردان روز صفر اما به حرف فیلم خودش هم پایبند نماند و با تحریمکنندگان جشنواره همراه شد.
*** مورد سوم| توجیه
«خواستیم در کنارِ مدیرانفرهنگی قرار نگیریم که اصرار بر جاانداختنِ مسیری دارند که شایسته سینمای ایران نیست. مسیری که پر از باجدهی و تکریم کسانی است که با پنجه کشیدن به صورت سینما، باعث منفور شدن همکاران سینمایی، نزد مردم میشوند. …. » این بخشی از بیانیه عوامل روز صفر است که در پایان آن اشاره کردهاند «سینما و مردم تحریم شدنی نیستند»! اگر سینما و مردم تحریم شدنی نیستند چرا در جشنواره حاضر نشدید؟ مگر چشم مخاطبان سینما همواره به مراسم اختتامیه نیست؟ نیامدن به اختتامیه معنایی جز تحریم مردم مشتاق سینما میدهد؟ این پاسخ فقط یک توجیه است بهویژه آنکه خیلی زود به نقل از دبیر جشنواره مشخص شد،اعتراض نه از سر دلسوزی بلکه بهخاطر منعفت شخصی بوده!
*** مورد چهارم| علیه تحریم با تحریم؟
سعید ملکان و عوامل روز صفر در نشست خبری حاضر شدند، حرفشان را زدند و رفتند. اختتامیه را اما تحریم کردند. به گفته داروغهزاده، دلخوری ملکان این بوده که چرا تحریمکنندگان جشنواره داوری شدند. بر فرض که حق با او باشد اما کار او مصداق شستن خون با خون است! سعید ملکان میتوانست روی سن بیاید،جایزهاش را بگیرد و انتقادش را هم به زبان بیاورد. اتفاقا با این روش دامنه اثرگذاریاش گسترده میشد؛بر عکس شمایلی که حالا از او به عنوان «چهره تازه کارگردان شده غرغرو» ساخته شده.
*** مورد پنجم| انفعال عجیب جشنواره
فیلم روزصفر ۴ جایزه بخش سودای سیمرغ و یک جایزه بخش نگاه نو را گرفت. زشتترین صحنه اختتامیه درست همین چهار باری بود که اسم عوامل خوانده میشد و هیچ یک حضور نداشتند. ایراد اصلی شکلگیری چنین صحنههای زشتی متوجه متولیان جشنواره است. آنها باید با مخاطب رو راست بودند و با اعلام ماجرا،جایزه را به کاندیدای بعدی میدادند. تصمیمی که فرشته طائرپور عضو هیات داوران بخش نگاه نو گرفته اگرچه دیر اما قابل دفاع است.
تا این لحظه فقط دو راهحل به ذهنمان رسیده، یا سیمرغ را با یادداشتی که بر آن ضمیمه میکنیم و مینویسیم: «این تنها سیمرغ بخش فیلم اولیهای جشنواره سیوهشتم است که برنده آن با ناسپاسی برای دریافت آن روی صحنه نیامد»، برای موزه سینما ارسال میکنیم تا آیندگان سینمای ایران در جریان ماجرای آن قرار بگیرند یا مسئولان جشنواره به ما اجازه خواهند داد که آن را به یکی از دو فیلم دیگری که فقط یک رأی از این فیلمِ برگزیده کمتر داشتند اهدا کنیم.