تجهیز ۹۸ کتابخانه در سال ۹۸
روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | گفتوگو با محمدرضا حیدری، جوان خوش ذوقی که به همراهی دوستش کارش را از یک کافه کتاب سیار شروع کرده و حالا به تجهیز مدارس مناطق کم برخوردار به کتابخانه رسیده است. روزی که با ۱۵۰کتاب در کافه کتاب سیارشان شروع به کار کردند و شعارشان را «کتاب را ببر، بخوان و برگردان» برگزیدند، هیچ فکر نمیکردند نه تنها از تعداد کتابهایشان کم نمیشود بلکه در عرض یکسال کتابهایشان به ۳۰هزار جلد برسد و حالا سه سال از اولین روزهای حضورشان در جای جای شهر تهران میگذرد.
در ادامه محمدرضا حیدری و مصطفی رسولی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که در تهران برای افرادی که خواهان کتاب و کتابخوانی هستند شرایط دسترسی به کتاب مهیاست اما در مناطق کم برخوردار این امکان برای بچهها وجود ندارد. به همین دلیل درابتدای سال ۹۸ با شعار «تجهیز ۹۸ کتابخانه در سال ۹۸» شروع به فعالیت کردند و حالا که بیش از یک ماه به پایان سال رسیده از برآورد خود فراتر رفتند و ۱۳۰کتابخانه در مدارس شهرستانهای مختلف در کل کشور ایجاد کردند. گفتوگوی ما را در اینباره بخوانید.
قرض یا امانت دادن کتاب در این شهر به این بزرگی قطعا با نگرانی و ترسهایی همراه است و دل شیر و جسوری میخواهد تا این اتفاق صورت گیرد اما کافه تیتیلیها زیاد این پروسه را سخت نگرفتند و مثال جالبی در این زمینه میزنند. آنها میگویند:«ابتدا از اینکه قفسههای کتابمان به دلیل پس نیاوردن مردم خالی بماند کمی میترسیدیم اما بعد از اینکه در مقابل حجم زیادی از کتابهای اهدایی قرار گرفتیم خیالمان راحت شد که کتابخانهمان حتی با برگردانده نشدن کتابها به هیچ وجه خالی نمیماند.
یک مثالی که به آن شدیدا معتقدیم مثال لندن و شهردارش است. زمانی که به شهردار لندن گفتند مردم گلدانهای پارکها را میدزدند و به خانههایشان میبرند،شهردار گفت مهم این است گلدانها در بین مردم باشد. چه فرقی میکند در پارک باشد یا در خانههایشان. این کتابها هم در هر صورت در بین مردم است و با خوانده شدن آنها ما به هدف خودمان رسیدهایم اما یک طرح کلی داریم که خوشبختانه فضای مجازی و فعالیت در اینستاگرام و تلگرام کار را برایمان راحت کرده است.
ما روزانه مکانهای حضورمان را در فضای مجازی اعلام میکنیم و دوستان برای برگرداندن کتابها میتوانند بهراحتی جایگاه ما را پیدا کنند و اگر فردی اهل فضای مجازی نباشد یا دنبال کردن مکان ما برایش سخت باشد از او میخواهیم کتاب را به دوستان ما در محل اسکان تحویل دهند. آنها با ما تماس می گیرند و ما کتاب را از آنها میگیریم.»
*** از پذیرایی رایگان در رویداد رونمایی کتاب تا تجهیز مدارس به کتابخانه
محمدرضا و مصطفی که فارغالتحصیل دانشگاههای دولتی هستند و شغل ثابت خود را دارند و این کار را در نیمه دوم روزشان با عشق و با هدف فرهنگ سازی و سرگرمی انجام میدهند. آنها این کار فرهنگیشان را محدود به معرفی و اهدای کتاب نکرده و برای اشاعه فرهنگ کتابخوانی دست به کارهایی بزرگتر زدهاند.
از همکاری با شهرکتابها و پذیرایی رایگان در برنامههای رونمایی از کتاب و همکاری با فیدیبو( سامانه کتاب الکترونیک) تا تجهیز مدارس مناطق کم برخوردار به کتابخانه و کتاب. محمدرضا که خود عاشق کتاب و کتابخوانی است، میگوید:« ما اواخر سال ۹۷ با مصطفی به این نتیجه رسیدیم که در تهران کسی که به دنبال کتاب خواندن باشد کتابخانهای هست که بتواند به آنجا برود و کتاب تهیه کند .
اما در مناطق کم برخوردار شاید دسترسی به کتابخانه اصلا وجود نداشته باشد و مردم فرهنگ کتابخوانی را به فراموشی سپرده باشند. از این رو با یک موسسه خیریه که کارشان مدرسه سازی بود صحبت کردیم و قرار بر این شد که ما برای مدارسی که ساخته میشود کتابخانه بسازیم و این شروع برنامه جدیدمان بود.»
*** لبخند کودکان ما را به ادامه کار ترغیب میکند
آنها از ابتدای سال ۹۸ با شعار «۹۸ کتابخانه در سال ۹۸ » این کار را شروع کردند و بخشی از درآمد خود از فروش نوشیدنی، قهوه و دم نوش را به این کار اختصاص دادند و با توضیح به افرادی که از آنها خرید میکنند یا با اطلاعرسانی در فضای مجازی کمکهای مردمی را جمع کردند و شروع به ساخت فیزیک کتابخانهها کردند.
محمدرضا میگوید:«شناسایی این مدارس توسط همکاری با نوسازی مدارس امکانپذیر شد و ما تا به امروز توانستیم ۱۳۰کتابخانه در مناطقی چون اشتهارد کرج، قزوین، زنجان ،جنوب کرمان، سیستان،اهواز، شهر ری و تالش ایجاد کنیم. ما برای ساخت هر باکس کتابخانه چیزی حدود یک میلیون هزینه میکنیم که این باکسها ۳۰۰تا ۴۰۰جلد کتاب درونش جا میگیرد.
همه این کتابها توسط مردم به این کتابخانهها اهدا شده است. به این ترتیب که ما در اینستاگرام اطلاعرسانی میکنیم و مردم کتابهای نو و دست دوم خود را به ما اهدا میکنند. مثلا همین یک ماه گذشته فراخوان دادیم که میخواهیم ۳۰ کتابخانه تا قبل از عید راهاندازی کنیم و جالب این بود که در عرض چند روز ۲۰هزار جلد کتاب جمعآوری شد.»
این دو دوست و همکار در آخر میگویند:« آنچه ما را به ادامه این کار ترغیب میکند همکاری مردم و شوق بی حد و حصر بچههای این مدارس است. لبخندی که از گرفتن یک کتاب حتی دست دوم بر لب این کودکان مینشیند برای ما بس است.»این کار صرفا برای ایجاد یک شغل و درآمدزایی به وجود نیامد و شاید به همین دلیل است که مردم به آن اعتماد کردند و هر روز به جمع اهداکنندگان کتاب به این مجموعه اضافه شد.