درباره آهنگ جدید و پرحاشیه محمدرضا فروتن
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | در یکی دو هفته گذشته آهنگ جدید محمدرضا فروتن در فضای مجازی بسیار بحثبرانگیز شده. آهنگی با نام «اینستاگرام» که با شعر اندیشه فولادوند و موسیقی کارن همایونفر تولید شده تا امروز بین خیلیها دستبهدست گشته. چیزی نزدیک به صددرصد مخاطبین این قطعه معتقدند که کار خوبی از آب درنیامده و عوامل آن را بهسخره گرفتند.
زیر پست آخر محمدرضا فروتن که مربوط به همین آهنگ هم هست درصد زیادی کامنتهای انتقادی وجود دارد که بیشتر آنها از فروتن پرسیدند، چرا این کار را خواندی؟این اولین تجربه محمدرضا فروتن نبوده و تا پیش از این هم آلبومی از او با تنظیم سیروان خسروی به بازار آمد که اگرچه وضعیت بسیار بهتری از این قطعه داشت اما بازهم مورد توجه قرار نگرفت و با انتقادهای زیادی مواجه شد. اگر همه بحثهای حاشیهای را کنار بگذاریم و فقط بخواهیم این نکته را بررسی کنیم که چرا قطعه «اینستاگرام» با این حجم از انتقاد روبهرو شده باید گفت که عوامل زیادی باعث این اتفاق است.
اگر بخواهیم قسمت به قسمت این کار را بررسی کنیم، واقعا باید گفت که ترانه اندیشه فولادوند و موسیقی کارن همایونفر و صدای محمدرضا فروتن هیچکدام بهصورت جدا جدا مشکل خاصی ندارد. این موضوع که چرا بازیگران پایشان را به حوزه موسیقی میگذارند هم مطلب چیپ و پیش پا افتادهایست که جایی برای مطرحشدن ندارد.
حقیقتا مزخرف است که به کسی بگوییم چون کارت چیز دیگری است، به حوزه دیگری پا نگذار. نه موسیقی و نه سینما ارث پدری هیچکس نیست و هرکس با هر سطح دانش و تجربهای میتواند از آن بهره ببرد. اما چرا گاهی اتفاقی میافتد که آدم میتواند از ماکانبند و هوروشبند و حتی حمید هیراد در مقابل شخصی مثل محمدرضا فروتن دفاع کند و حداقل در موسیقی آنها را حرفهایتر ببیند؟
بهخاطر میآورم چندسال پیش با اندیشه فولادوند در دفتر رضا یزدانی مصاحبهای داشتم. تازه کار «طهرانتهران» از رضا یزدانی منتشر شده بود و همین عوامل هم کار را تولید کرده بودند. کارن همایونفر آهنگساز بود و اندیشه فولادوند ترانهسرای کار. فولادوند در آن مصاحبه در مورد شعر و ترانه حرف جالبی زد.
گفت: «این خوب نیست که به ترانه جنسیت زنانه یا مردانه بدهیم» حرفی که از آن روز تا به حال در خاطرم ماند و حرف درستی هم بود. اما واقعا چرا باید درباره اینستاگرام و کامنت و لایک ترانه بنویسیم؟ موضوع فقط یک اپلیکیشن است یا اخلاق در جامعه ایرانی؟ تا جایی که یادم میآید ما ایرانیها در فیسبوک، یاهو۳۶۰ و توئیتر و اورکات هم همینقدر بیاخلاق بودیم.
پس اساسا چرا باید نام یک سایت یا اپلیکیشن در کاری بهظاهر فاخر برده شود؟ عمر کدامیک از شبکههای اجتماعی از هفت، هشت یا حتی ۱۰سال بیشتر بوده؟ ایراد کار در همینجاست، تمام انتقادها بیشتر سمت ترجیعبند این ترانه است؛ «کامنتهای وحشی، کامنتهای رام، زیر پستته توی اینستاگرام» باقی ترانه هیچ مشکلی ندارد و اگر شخصی مثل رضا یزدانی آن را خوانده بود حتی قابلیت هیتشدن هم داشت.
اینکه اسم یک اپلیکیشن در کاری بهظاهر جدی میآید کار از حالت عادی درمیآید و کمی طنزآمیز میشود. موسیقی کارن همایونفر هیچ مشکل خاصی ندارد و با این صدا و استایل خواننده از این بهتر از آب درنمیآمد. حتی سیروان خسروی هم با وجود اینکه تمام قطعاتش تا به حال هیت شده در آلبومی که برای فروتن تولید کرد، به این مسئله برخورده بود.
استایل خواننده و نوع خوانش و لهجه میتواند یک کار را از اوج به فرود برساند یا برعکس. حقیقت این است که آهنگ «اینستاگرام» نه موسیقی بدی دارد و نه شعر بدی. حتی فروتن هم با وجود اینکه خواننده خوبی نیست آنقدرها که میگویند بد نیست اما همه اینها در کنار هم ترکیب خوبی را از آب درنیاورده است.