امتیاز «پارادوکس ضعف» در مذاکرات وین
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | علی باقری در شرایطی در وین حاضر است که نگرانی چندانی بابت واکنشها و فشارهای مراکز قدرت در داخل ایران ندارد. خاستگاه او در سیاست داخلی ایران به منتقدان سرسخت برجام بسیار نزدیک است (حتی خود او هم منتقد برجام بود) و به همین خاطر هم کمتر کسی در داخل به او هشدار میدهد که مبادا بیش از حد به غربیها روی خوش نشان بدهد. در واقع تیم مذاکرهکننده فعلی نسبت به تیم سابق در صحنه سیاست داخلی جایگاه قدرتمندتری دارد و جالب اینکه این جایگاه بهتر اتفاقا میتواند به نقطه ضعف آنها در مذاکرات تبدیل شود.
هرچند مقایسه تواناییهای بین هیات فعلی مذاکرهکننده ایرانی به رهبری علی باقری با هیات سابق به رهبری جواد ظریف وسوسهکننده است اما چنین مقایسههایی چندان موضوعیت ندارد چرا که هر هیات در شرایط کاملا متفاوتی به وین رفتهاند. مهمتر اینکه برای مقایسه تواناییهای مذاکرهکنندگان فعلی و سابق باید تا به سرانجام رسیدن مذاکرت جدید صبر کرد. اینکه جواد ظریف میتوانست به کمک تسلط به زبان انگلیسی طرفهای مذاکره (از جمله فدریکا موگرینی) را تحت تاثیر قرار دهد اتفاق جذابی بود.
اما مهمتر از آن دستاوردهایی است که از مذاکرات به دست میآید و هنوز مشخص نیست که علی باقری در این زمینه ناکام باشد. اما جدا از اینکه کدام هیات، مذاکرهکنندگان بهتری هستند، یکی از جالبترین تفاوتها میان دو گروه این است که تیم فعلی در صحنه سیاست داخلی قدرت بیشتری دارد و اتفاقا این کمکی به قدرت چانهزنی آنها نمیکند.
«پارادوکس ضعف» مفهومی است در روابط بینالملل و بهخصوص مذاکرات بینالمللی که توسط توماس شلینگ مطرح شد و اکنون در مذاکرات بینالمللی به شرایطی گفته میشود که یک طرف مذاکرهکننده در صحنه سیاست داخلی بهشدت توسط رقبا و مخالفان داخلی تحت فشار باشد و از این فشار برای امتیاز گرفتن بهره ببرد. اتفاقی که میدانیم در تصمیمگیریهای میان کشورها در اتحادیه اروپا و همچنین مذاکرات مربوط به تجارت خارجی روی میدهد.
هیات مذاکرهکننده سابق ایرانی هم چنین شرایطی داشت و جواد ظریف هم احتمالا از آن به بهترین نحو بهره میبرد. به خاطر داریم که آقای ظریف به خاطر کمردرد ناشی از انتقادات روزنامه کیهان از او روی ویلچر راهی مذاکرات هستهای شد. آقای ظریف از جایگاه ضعیفش در میان هستههای سخت قدرت بهره میبرد تا به طرفهای غربی نشان دهد که بیش از این از توان و امکان امتیاز دادن برخوردار نیست. شاید برخی مواقع او پشت درهای بسته به طرفهای مذاکرهکننده میگفت که شخصا مشکلی با دادن برخی امتیازها ندارد.
اما اگر چنین امتیازی را بپذیرد در داخل او را «به صلابه خواهند کشید» و شاید اصلا شغلش را از دست بدهد و کل مذاکرات به خطر بیفتد و سپس در حالیکه روی صندلیاش به سختی تکان میخورد تا کمردردش را به رخ طرفهای مذاکرهکننده بکشد از آنها میخواست که شرایطش در داخل را درک کنند. در واقع ضعف آقای ظریف در سیاست داخلی به قدرت او در چانهزنی خارجی تبدیل شده بود و به همین خاطر این وضعیت بهعنوان «پارادوکس ضعف» شناخته میشود.
اما آقای باقری از چنین ضعف یا به بیان دیگر قدرتی برخوردار نیست. تصور کنید که آقای باقری به طرفهای غربی بگوید که از سوی برخی محافل داخلی مخالف مذاکرات تحت فشار است و به همین خاطر نمیتواند انعطاف چندانی نشان دهد. طرفهای مذاکره احتمالا تصور خواهند کرد که سخنان آقای باقری به اشتباه ترجمه شده است چرا که خود او در واقع بهنوعی نماینده همان گروههایی است که آقای ظریف را در مذاکرات تحت فشار قرار داده بودند.
احتمالا به همین دلیل است که انتقادات چند هفته پیش روزنامه کیهان از تیم فعلی چندان جدی گرفته نشد. البته اینکه تیم فعلی از پارادوکس ضعف بیبهره است به این معنی نیست که آنها بهطور کلی قدرت چانهزنی کمتری دارند. اتفاقا هیات فعلی از برخی جنبهها وضعیت بهتری دارد. برای مثال هیات قبلی نماینده دولتی بود که با وعده توافق هستهای به قدرت رسیده بود و از این نظر تیم سابق بیش از تیم فعلی نیازمند دستیابی به توافق بود.