یک مدعی جدید در پرونده قاضی منصوری
روزنامه هفت صبح | قاضی منصوری را یادتان هست؟ مردی که در دادگاه رسیدگی به جرائم باند اکبر طبری اسمش سر زبانها افتاد و بعد ماجرا برایش عجیبتر از تمام افرادی که اسمشان در پروندههای اخلال در نظام اقتصادی شنیده شده بود، پیش رفت و حالا احتمالا از جهان پس از مرگ دارد تماشا میکند که چطور پرونده رسیدگی به مرگ مشکوکش درست در نزدیکی سالگرد مرگش با دخالت زنی که دخترخوانده آقای قاضی شناخته میشود، وارد مرحله تازهای شده.
غلامرضا منصوری به عنوان قاضی سمتهای مختلفی داشت و حتی قضاوت چند پرونده جنجالی هم به عهده گرفته بود؛از پرونده بعضی از روزنامهنگارها گرفته تا قاتل زنجیرهای معروف به نام سعید حنایی اما زندگی عجیب آقای منصوری وقتی بهعنوان قاضی اجرائیات لواسان منصوب شد،در مسیری افتاد که سرنوشت تلخش را رقم زد.مرحله اول متهم شدنش به عضویت در باند ارتشای طبری و کمک به او در زمینخواری و دور زدن قانون بود.
مرحله دوم انتشار خبر فرارش از ایران بود که گفته میشد مرداد سال ۹۸ ایران را ترک کرده.کمی بعد اعلام شد که او برای درمان از کشور خارج شده و بر میگردد. خودش یک ویدئو پر کرد و گفت که به عدالت نظام قضایی ایران اعتماد دارد و به کشورش برخواهد گشت و گفتنیهای زیادی هم با خود خواهد آورد اما هیچ وقت نتوانست این کار را بکند چون در آخرین روز خرداد سال گذشته، دو مرد رومانیایی که کارکنان اورژانس بخارست بودند جنازهاش را از هتل محل اقامتش بیرون آوردند و دادگاهی در رومانی دلیل مرگش را خودکشی با سقوط از ارتفاع و برخورد با کف لابی هتل اعلام کرد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد.در تمام طول یکسال گذشته خانواده قاضی منصوری در مصاحبههای مختلف تاکید میکردند که با توجه به آنچه آنها در جریانش بودهاند احتمال خودکشی قاضی منصوری «صفر» است، حالا وکیل این خانواده میگوید دخترخوانده غلامرضا منصوری که فعلا قانون او را ولیدم محسوب میکند، تمایلی به پیگیری بخش جنایی پرونده و یافتن چرایی مرگ آقای قاضی ندارد.از تیر سال ۹۹ یعنی بلافاصله بعد از مرگ قاضی منصوری تا همین اواخر، همیشه برادر او پیگیر ماجرای مرگش بود.
او رابط خانواده با رسانهها محسوب میشد و بارها اعلام کرده بود که دلیل مرگ منصوری باید پیگیری شود و خواسته بود که دستگاه قضایی این پرونده را به عنوان پرونده جنایی جدیتر دنبال کند اما حالا سیدمحمود علیزاده طباطبایی، وکیل خانواده از ورود دختری به این پرونده خبر میدهد که ظاهرا نقطه پایانی بر بخشی از خواستههای قبلی خانواده قاضی غلامرضا منصوری گذاشته است.
علیزاده طباطبایی میگوید: «مرحوم قاضی منصوری بچهدار نمیشدند و سالها پیش دختری را در سنین بسیار پایین به فرزندی قبول کرده که نام این دختر خانم در شناسنامه ایشان است و شناسنامه دختر را نیز به نام خود گرفتهاند. البته همه خانواده و بخشی از همکاران و نزدیکان ایشان از این مسئله مطلع بودهاند.»
وکیل خانواده منصوری درباره روند پیگیری وضعیت پرونده غلامرضا منصوری هم اینطور توضیح میدهد:«ابتدای امر من با مراجعه خواهر و برادر قاضی منصوری، وکالت ایشان را قبول کردم و شکایت را در دادسرای جنایی ثبت کردیم، اما برای ادامه کار باید منتظر انجام کارهای انحصار وراثت میشدیم. تصور خانواده هم این بود که اختلافی در این زمینه وجود ندارد چون آقای منصوری تنها همین یک دخترخوانده را داشتند که اسم ایشان را در شناسنامه خود وارد کرده بودند.»
به گفته او، اما بعد از پیگیری مسئله انحصار وراثت متوجه شدهاند که دختر خوانده قاضی منصوری خودش مدعی است و میگوید که او تنها وارث قانونی آقای منصوری است. ادعایی که بهگفته وکیل خانواده منصوری مترادف است با اینکه تنها ولیدم قاضی منصوری، دخترخوانده اوست که جالب آنکه خانم ولیدم تمایلی به پیگیری پرونده و شکایت در دادسرای جنایی هم ندارد.اینطور که علیزادهطباطبایی هم گفته«اگر ایشان تنها ولی دم باشند، دیگر خواهر و برادر قاضی منصوری به عنوان ولیدم نمیتوانند شکایتی در ارتباط با بررسی این پرونده از نظر جنایی در ارتباط با خودکشی قاضی منصوری داشته باشند.
البته خانواده غلامرضا منصوری، عدم تمایل دخترخوانده قاضی منصوری را به عنوان نقطه پایانی این پرونده پر پیچ و تاب نپذیرفتهاند بلکه آنها دادخواست نفی نسب دادند که در استان خراسان مطرح است و منتظر هستیم تا با انجام کارهای بررسی قانونی، مسئله نفی نسب پیگیری شود در نتیجه اگر رای به «نفی نسب» صادر شود، اولیای دم برادر و خواهر قاضی منصوری میشوند و میتوانند موارد را پیگیری کنند، در غیر این صورت دختر خانم ایشان که در حقیقت دخترخوانده قاضی منصوری است، تصمیمگیر است.»
علیزادهطباطبایی تاکید کرده که «او در حال حاضر تصمیمی برای پیگیری موضوع در دادسرای جنایی ندارد و تنها مدعی ارث و اموال آقای منصوری است. به طور کلی در شرایط فعلی بیشترین درگیری به حوزه «ارث و اموال آقای منصوری» در این پرونده اختصاص دارد. البته قبلا هم خانم ایشان اعلام کرده بود که مایل نیست رسیدگی به پرونده در اختیار من باشد اما از آنجایی که همسر مرحوم ولی دم محسوب نمیشود، خواهر و برادرش این مسئولیت را به من دادند.
آنها فکر میکردند که با توجه به اینکه همه میدانند دخترخوانده مرحوم منصوری، فرزند واقعی ایشان نیست مشکلی در این زمینه پیش نیاید اما حالا این دخترخانم مدعی شده و از آنجایی که اسم این دو در شناسنامه همدیگر به عنوان پدر و فرزند ثبت شده قانون او را به عنوان تنها ولی دم میشناسد و دیگر خواهر و برادرش را صاحب اختیار نمیداند.حالا باید منتظر برگزاری دادگاه رسیدگی به شکایت خواهر و برادر آقای منصوری باشیم که نتیجه آن را احتمالا آزمایش دی ان ای معلوم میکند، اگر ایشان نفی نسب شد، ما پرونده را دوباره از سر میگیریم.»
علیزاده طباطبایی در جواب اینکه پرونده در چه مرحلهای بود که این وقفه صورت گرفت میگوید: «قرار بود ما برای ادامه رسیدگی به این ماجرا به رومانی برویم اما حالا همه چیز متوقف شده است. در مراحل آخر ما از دادگاه در ایران خواستیم که از دو نفر تحقیقات تکمیلی صورت بگیرد. یکی خانم افتخاری که منشی مرحوم منصوری بود و بعد از بازنشستگی ایشان در قوه قضائیه با او به سازمان برنامه رفته بود و همینطور در سفر به خارج از ایران هم حضور داشت و تا آخرین لحظه هم با او بود. دیگری هم سفیر ایران در رومانی که اعتقاد داشتیم میتواند اطلاعات مفیدی به دادگاه بدهد اما فعلا همه چیز متوقف شده است. البته ممکن است دخترخوانده و همسر مرحوم منصوری خودشان خواسته باشند که پرونده را طوری دیگری پیگیری کنند اما من چنین خبری دریافت نکردهام.»