قم در آمادهباش، مردم خونسرد
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | روایت اختصاصی هفت صبح از اوضاع این روزهای شهر قم. «اینطور نیست که شهر خلوت نشده باشد، اتفاقا خیلی از خیابانهایی که معمولا شلوغ هستند این روزها خیلی آرام و بیسروصدا هستند اما با توجه به روحیهای که من از مردم میبینم فکر میکنم این خلوتی بیشتر از اینکه نتیجه ترس و مراعات مردم باشد نتیجه نیمه تعطیل بودن شهر است»
اینها را سهیلا میگوید، یکی از ساکنان شهر قم که خودش دو بچه دارد و تا جای ممکن سعی میکند مراقب باشد اما مثل خیلی از اهالی دیگر شهر قم چندان اثری از استرس در او نیست. میخندد و ادامه میدهد: «شهر یک طوری است که انگار مردم پذیرفتهاند که مبتلا هستند و هنوز معلوم نیست، میخواهم بگویم نحوه مواجهه مردم طوری است که انگار اتفاق بدی رخ داده اما چارهای نیست. خود من دائما فکر میکنم حتما مبتلا شدهام، همسرم که هر روز با عده زیادی در ارتباط است حتما مبتلا شده و کاری از دستمان بر نمیآید.»
محمدرضا هم که در یکی از شلوغترین خیابانهای قم سوپرمارکت دارد، حرفهای مشابهی میزند. او میگوید:«اینطور که همه دارند هشدار میدهند من فکر میکنم حتما تا الان گرفتهام اما هنوز علائمش مشخص نشده. هر روز مشتریهایی که میآیند میگویند فلان دوست و فامیلشان مبتلا شده و بستری است. بیمارستانها آنقدر شلوغ است که نمیشود وارد شد. دخترم از روی دوچرخه افتاده و دستش ضرب دیده، وقتی به اورژانس بیمارستان رفتیم از شدت شلوغی حیرت کردیم. کمتر کسی هم ماسک زده، شاید از هر پنج نفر یک نفر ماسک زده باشد. خب اینطوری معلوم است که ما هم گرفتهایم.»
حرفهای او در مورد اینکه مردم قم چندان به ماسک زدن رغبتی نشان نمیدهند از طرف چند نفر دیگر هم تایید میشود و اینطور که پیداست با راه رفتن در خیابانهای این شهر تفاوت چندانی با شهرهای دیگر احساس نمیکنید.شاید هم بخشی از این وضعیت به دلیل کمبود ماسک باشد که تا همین دیروز بعدازظهر در قم وجود داشت تا جایی که کمتر داروخانهای در انبار ماسک داشت تا اینکه وزارت بهداشت اعلام کرد تصمیم گرفته بین اهالی ماسک توزیع کند.
کمی بعد هم خبر آمد که محمولههای بزرگی از ماسک و مواد ضد عفونیکننده که آنها هم کمیاب شده بودند، به داروخانههای دولتی و مراکز بهداشت رسیده و مردم میتوانند هر ماسک سه لایه را به قیمت ۵۰۰ تومان خریدار کنند، البته حرفهایی که در مورد بیفایده بودن ماسک شنیده میشود هم تاثیر زیادی روی مردم گذاشته.
محمدرضا میگوید:«ما خودمان داخل مغازه ماسک میزنیم اما هرکس به ما میرسد میگوید ماسک فایده نداره، راستش من بیشتر به این دلیل ماسک میزنم که مطمئنم به دلیل مراودات زیادی که داشتهام و حضورم در اورژانس بیمارستان حتما مبتلا شدهام و نمیخواهم ویروس را به کسی بدهم. هم ماسک میزنم و هم دستکش میپوشم. همسرم میگوید دو هفته مغازه را ببند که بقیه نگیرند اما نمیتوانم، چک دارم دست مردم. اگر دولت اعلام میکرد که همه باید ببندند خیلی خوب میشد چون اینطوری وضعیت طوری میشدکه کسی توقع پاس شدن چک نداشت اما الان انگار نه انگار.»
*** کجا برویم؟
قم قرنطینه نشده، عدهای میگویند این شهر با توجه به تعداد بالای مبتلاها و فوتیها باید در شرایط قرنطینه قرار بگیرد اما وزارت بهداشت میگوید این کار ضروری نیست. به همین دلیل هم خیلی از کسانی که میتوانستهاند شهر را ترک کردهاند اما اینطور که از حرفهای اهالی «هنوز در قم مانده» معلوم است، آنها ترجیح میدهند شهر را ترک نکنند.
محمدرضا میگوید: «کجا برویم؟ خیلی از کسانی که رفتهاند مجبور شدهاند به سرعت برگردند. بعضیها هم اصلا از طرف دوست و آشناهایشان در شهرهای دیگر پذیرفته نشدهاند. خیلی از مشتریهای من میگویند هرجا برویم برچسب کرونایی روی ماست و اگر خدای نکرده یک نفر در کل شهر مبتلا شود، اطرافیان میگویند حتما از اینها گرفته، البته بعید هم نیست. خب نباید به شهرهای دیگر برویم. معلوم نیست کدام از ما الان مبتلاست. یکی از آشناهای ما رفته پیش خانوادهاش جنوب، الان میگویند قرار است دوباره جنوب سیل بیاید، اگر این فرد به مردم آنجا کرونا بدهد، در شرایط سیل مردم بیچاره باید چه کار کنند؟ خدا را شکر الان خروج از قم خیلی کمتر شده، روزهای اول همه میخواستند بروند اما الان دیگر چندان خبر رفتن نمیشنوم.»
*** نانوایی ایزوله
در روزهایی که خرید کردن برای مردم شهرهایی که در آنها کرونا دیده شده تبدیل به یک پروژه استرسآور شده، یک نانوایی در بلوار امین شهر قم، رعایت نکات ایمنی را به بالاترین حد رسانده است. گویا این کار برایش بد هم نشده چون این روزها سر این نانوایی خیلی بیشتر از نانواییهای اطراف شلوغ است.
کریم که شاطر این نانوایی است، ضوابط ویژه حاکم بر کاسبیاش را اینطور توضیح میدهد: «تا همین چند روز پیش دستکش گذاشته بودم و همه مشتریها را مجبور میکردم نانها را با دستکش اینطرف و آنطرف کنند اما الان دیگر این کار را هم نمیکنم. یکی از کارگرها را با ماسک و دستکش کنار میز گذاشتهام، او نانها را جابهجا میکند، سنگهایش را در میآورد و نمیگذارد کسی به نان کس دیگری دست بزند.
کلا هیچ کس نباید به چیزی دست بزند. پولها را هم یک روز در میان از کیسه بر میداریم، کیسه پول را با خودمان میبریم خانه و روز بعد باز میکنیم چون انگار ویروس یک روز بیشتر روی وسایلی مثل پول زنده نمیماند. راستش من شخصا خیلی از ابتلا به این بیماری میترسم اما انگار مردم چندان نمیترسند.
همه خیلی خونسرد هستند، کمتر کسی ماسک میزند، من نمیبینم کسی برای برداشتن نانی که میخواهد ببرد خانه برای زن و بچهاش از دستکش استفاده کند. من اوایل به مشتریها می گفتم اجازه بدهید نان را برایتان داخل کیسه بگذارم که دستتان را تا وقتی نشستهاید به آن نزنید اما آنها میگفتند نان خمیر میشود! کلا انگار ما قمیها خیلی خونسرد هستیم.»