هیچکس تنهایی ساخته نمیشود همیشه دستی در کار است!
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | ماجرای مردان و زنان خودساخته از آن دسته داستانهاست که اینجانب اعتقاد چندانی به آن ندارم. مثلا یک نفر خودش، تک و تنها و بدون اتکا به هیچکس و پشت و پناهی پلههای ترقی را یک به یک طی کرده باشد و حالا به قول معروف، سلبریتی و مشهور باشد! نه آقاجان این مدل صحبتها در کتِ اینجانب نمیرود.
چرا که بالا تا پایین زندگی این آدم معروفها، پولدارها، مشهورها، سلبریتیها و قس علی هذا را که بررسی میکنید بالاخره به یک سرنخ قدرتمند، پشتوانه بانفوذ و معروف میرسید که دست طرف را گرفته و کشیده بالا و شده آنچه باید میشد. اما یک گپی هم این میان وجود دارد این که خود فرد هم جَنَماش را داشته است و باهوش بوده و تشخیص داده سر بزنگاه خودش را چگونه به فردی قدرتمند و بانفوذ گره بزند تا بتواند به بالابالاها برسد.
یعنی میخواهم بگویم اگر هوش و جَنَم داشتن جزو دسته از خودساختگی تعریف میشود بله فرد را خودساخته بدانید اما نه این که آجر به آجر و پله به پله موفقیت را تنها طی کرده و هیچ دستی و کسی هم در این میان نقشی نداشته خیر. ما با این ژست خواستن توانستن است و روی پای خودش ایستاده و از کودکی خودش برنامهنویس ساده بوده و یک باره بیل گیتس شده مشکل داریم اصلا ! حالا در میانه نوشتن این داستان، رفیقم که سوژه را فهمیده میگوید من یک سوال دارم، مثلا اگر هرکسی جای فروغ فرخزاد بود و حمایتهای ابراهیم گلستان از او میشد حتما مجموعه تولدی دیگر را میسرود و این سوال رفیقم بله معادلات ذهن ما را بههم ریخت.
او میگوید جَنَم و توانِ آدمهاست که کمکهای فرد بانفوذ و قوی را به خوبی پاسخ میدهد و همین میشود خودساختگی! اگر نه توی یک خانواده با یک تربیت و حمایت، چطور یکی در هیچ کاری موفق نمیشود و دیگری به مراحل بالا میرسد؟! اما با پوزش از پیشگاه رفیق محترم باید همین جا اعلام کنم باز هم زیر بار نمیروم جَنَم و شایستگی به معنای خودساختگی است.
خودساخته یعنی کسی که بدون حمایت مالی، عاطفی، روانی، محیطی و پارتی و چه و چه به تنهایی (دقیقا یکه و تنها) پلههای ترقی را طی کرده باشد و حالا بشود آنجلینا جولی یا مارک زاکربرگ یا شاهزاده فلان کشور! اصلا در فیلمهای سینمایی که زندگی ادیسون و انیشتین و غیره را نشان میدهد همیشه حامی مالیای بوده که در یک مقطعی در رشد و شکوفایی اختراع و هوش آنها نقش داشته است و حالا ما هم به آنها میگوییم دمتان گرم، دم هوش و جَنَم و موقعیت و فردشناسیتان گرم! اما از بنده نخواهید بگویم عجب خودساختههای یکه و تنهایی که فیالواقع هیچکس را در این عرصه نمیشناسم.