تکنگاری| به اون عقبیها صدا میرسه؟
روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی | دیروز کلاس فوقالعادهای داشتیم. چون استاد هی گفت: «صدا میآد؟» و ما گفتیم: «نمیآد» و او مجبور شد جابهجا شود و دوباره بگوید: «الان میآد؟» و ما بگوییم: «یه کم دیگه… آها… ای بابا… نشد باز!» و او دوباره گوشیبهدست ناچار شد برود یک جای دیگر اتاقش بایستد. اما بالاخره بعد از چند دقیقه تلاش بیوقفه، اینترنتش درست کار کرد و همه داد زدیم: «اومد، اومد!» اما استاد گفت در حالت بدی ایستاده و نمیتواند برای مدت زمان طولانی تعادلش را حفظ کند. البته توضیح نداد در چه حالتی؛ فقط اکتفا کرد به اینکه رفته خرپشته و فقط آنجاست که آنتن دارد و میتواند کلاس مجازی را برگزار کند.
این البته کل کلاس «دستور زبان فارسی» نبود و بخشی از آن به مدیتیشن گذشت! چون هفت هشت دقیقه بعدی را در سکوت گذراندیم و اصلاً صدا نداشتیم. بعد دلآشوبه شدیم استاد آیا از تراس، سقوطِ آزاد کرده؟ گوشیاش مضمحل شده؟ اینترنت به فنا رفته یا چی! بعد اما صدای استاد دوباره آمد و ما برایش توضیح دادیم در این دقایق، صدایی نداشتهایم و او بیخبر در واقع داشته گِل لگد میکرده و چال بیخودی حفر میکرده.
استاد خیلی از این حرف دمغ شد، یک چیزی را حواله داد به اینترنت و آنتراکت داد. فکر کنم رفت سیگار بکشد. به همین دلیل ما دوباره به صفحه تیره نرمافزار خیره شدیم، فونتهای جابهجا و شاهکاری که متصدیان اینترنت در این کشور به نام کلاسهای مجازی راه انداختهاند! استاد اما در بازگشت دوباره گفت: «الان اومد؟» که منظورش همان صدا بود و ما هر کدام گفتیم «صدا اومد»، «نیومد»، «ِیه ذره دیگه مونده» و از این حرفها.
صدا البته کمی بهتر شده بود، فقط در پسزمینه، همهمهای از باد و بوران شنیده میشد؛ شبیه حرف زدن توی شلنگ. وقتی دلیلش راپرسیدیم، استاد گفت رفته کنار قرنیز پشت بام و بالاخره درس شروع شد. درسش هم این بود شما اگر بگویید «قهوه»، صرفا یک واژه دارید، اما اگر قبل یا بعد از «قهوه»، کلماتی بگذارید، آنوقت وارد «محور همنشینیِ زبان» میشوید.
بعد از آن تا آمد «چایی» را هم بگوید، دوباره صدایش رفت به فنا و ناچار ما شروع کردیم دوباره به تایپ کردن اینکه «نمیآد استاد!» و او دوباره به تایپ کردن اینکه: «اومد؟» حیف ولی دیگر وقت کلاس تمام شده بود و متأسفانه بعد از کلی زور زدن، آخرش هم نیامد. یک نفر توی بخش چت کلاس نوشته بود: «تنها صداست که میآید!»