بنشین و یک نفس برایمان از تاریخ سینما بگو
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | فریدون جیرانی مرد عجیبی است. او هم مثل رسول صدرعاملی ابتدا روزنامهنگار بود. هر چند در کارنامهاش سابقه هنری پرو پیمانی در مشهد هم به چشم میخورد. میگویند که گرایشات چپ داشته است در ابتدای انقلاب. بههرحال از روزنامه اخراج و وارد حیطه سینما شد.
میل شدیدش به داستانهای پاورقیطور را از همان دوران روزنامهنگاریاش به یادگار دارد. مردان و زنان خیانتکار، مردان سادیستیک و زنان دربند، خون و گلوله و ساطور و تبر، مرد متعصب و زن اغواگر… رد پای او در چیزی که به سینمای اجتماعی ایران مشهور است، در همان دهه ۶۰ قابل پیگیری است؛ فیلمنامههایی مثل گلهای داودی، در آرزوی ازدواج، پاییزان ، در کمال خونسردی و زیر بامهای شهر و چندین و چند فیلمنامه دیگر.
اما بهعنوان کارگردان تجربههایش در عرصه سینما گاه موفق بوده- مثل قرمز و یا خفهگی- و گاه به نتیجه مطلوب نرسیده - مثل شام آخر و پارکوی و سالاد فصل و پریا- و گاه شکستهای سنگینی بههمراه داشته است- مثل آب و آتش و آشفتگی و سهگانه ستاره. او بهعنوان حافظه متحرک تاریخ سینما هم شناخته میشود. او گنجینه اطلاعات سینمای ایران در نیمقرن گذشته است.
یادم هست در یک مناظره درمورد تحریم سینمای ایران توسط کمپانیهای آمریکایی بعد از ماجرای گرانشدن قیمت نفت، دچار تردید شده بودم. طرف مناظره که منتقد مهمی هم هست این فرضیه تحریم را رد میکرد و به اکران فیلم محله چینیها استناد میکرد که خودش آگهی اکران آن را در روزنامههای قدیمی دیده بوده.
رجوعم به جیرانی طبق معمول کارگشا بود. او با دقتی شگفتانگیز هم تاریخ آگهیها را گفت، هم از مکانیسم تحریم سینمای ایران در سال ۵۵ حرف زد و هم به اکران اصلی فیلم در سال ۵۶ اشاره کرد که با وقوع انقلاب منتفی شده بود. او چنین حافظه عجیبی دارد. حتی موعد افتتاحیه فیلم در فلان سینمای تهران را هم با قید تاریخ دقیق ذکر میکرد. چنین اعجوبهای است در عرصه تاریخ سینما.
اما عدم فروش آشفتگی ، آخرین ساخته فریدون جیرانی قابل پیشبینی بود. داستان دوبرادر دوقلو و جایگزینیشان توسط یکدیگر، بیش از حد قدیمی بهنظر میرسید. مضاف بر اینکه تلاش خانم افشار برای ترسیم پرتره یک فمفتال(زن اغواگر تباهکننده) از پیش محکوم به فنا بوده است.
نمیشود صحنههای اغوا را در فیلمنامه نوشت و ضیافت شام خصوصی و بعد به ملاحظات پوشش و روابط در سینمای ایران فکر نکرد. این تناقض را جیرانی باید قبل از ساخت فیلم مورد مطالعه قرار میداد.خب. پس متوجه شدید که من نه طرفدار فیلم های جیرانی هستم و نه مشتری برنامه هفت که او اجرا می کرد و نه سریال هایش. برای من جیرانی ایدهآل آن وقتی است که او موشکافانه و دقیق زیر و زبر تاریخ و مناسبات سینما ی ایران را بیرون می کشد.
*** شرح عکس: جیرانی ، در کنار بیژن امکانیان و غلامرضا موسوی در دوران فعالیت نمایشی.