با چقدر پول زندگی کنیم؛ نگاهی به آمارهای خشک و رسمی اقتصادی
روزنامه هفت صبح، گروه بازار| هر خانواده در سال گذشته بهطور میانگین شش میلیون و ۲۲۳هزار تومان در ماه درآمد داشته و هزینه ماهانهاش بهطور متوسط پنج میلیون و ۲۸۹هزار تومان بوده است. این چکیده گزارش مرکز آمار از دخل و خرج ایرانیها در سال ۹۹ است و نشان میدهد درآمدمان ۳۸درصد و هزینههایمان حدود ۳۰درصد نسبت به سال ۹۸افزایش داشته و شرایط بهتری نسبت به قبل داشتیم. شاید این جمله برایتان غیرقابل پذیرش باشد.
شاید بگویید کجای ایران میانگین درآمد به ۶٫۲میلیون تومان میرسد وقتی پایه حقوق کارگری ۳٫۶میلیون تومان است و کلی بیکار در کشور داریم؟ در این گزارش با بررسی چند نکته میخواهیم ببینیم چطور باید اعداد و ارقام گزارش مرکز آمار را درباره دخل و خرج هر خانواده تفسیر کنیم؟ همین ابتدا باید بگوییم تمام دادههای این گزارش میانگین کل کشور است و طبیعی است که در خانوادههای پرجمعیت هزینههای بالاتر و در خانوادههایی با تعداد افراد شاغل بیشتر، درآمد بالاتری را شاهد باشیم.
درآمد ۶٫۲میلیونی مربوط به کل خانواده است
درآمد هر خانوار ایرانی بهطور متوسط شش میلیون و ۲۲۳هزار تومان است. توجه داشته باشید که این رقم مربوط به درآمد کل خانواده است و نه یک نفر. در ایران میانگین تعداد افراد هر خانواده بین سه و چهار نفر است و بهطور دقیقتر بعد خانوار ۳٫۳نفر محاسبه میشود. همچنین به طور میانگین بین یک تا دو نفر در هر خانواده معمولی مشغول به کار هستند و میانگین تعداد افراد دارای درآمد در خانواده ۱٫۵نفر محاسبه شده. با این حساب اگر فقط یک نفر در خانواده شما کار میکند، طبیعتا میانگین درآمد مرکز آمار برایتان بالا به نظر میرسد. همچنین از تعداد ۱٫۵شاغل در هر خانواده میتوان نتیجه گرفت که درآمد هر شاغل در سال ۹۹ حدود چهار میلیون و ۲۰۰هزار تومان بوده است.
هزینه ۵٫۳میلیونی برای خانواده سهنفره محاسبه شده
هزینه کل خانوادهها در سال ۹۹ بهطور میانگین ماهانه پنج میلیون و ۲۸۹هزار تومان محاسبه شده که این میزان مربوط به یک خانواده سه چهار نفره است. هرچه تعداد افراد خانواده بیشتر باشد طبیعی است که مدیریت چنین خانوادهای هزینه بیشتری لازم دارد. از آنجا که متوسط تعداد افراد هر خانواده ایرانی ۳٫۳نفر است، میتوان گفت ایرانیها نفری یک میلیون و ۶۰۰هزار تومان در ماه پول خرج میکنند که این رقم میتواند تحت تاثیر عواملی مثل صاحبخانه بودن یا اجارهنشینی تغییر کند.
دو سوم خانوادهها برای مسکن هزینه نمیکنند
مسکن سهم ۳۷درصدی در هزینههای یک خانواده دارد. موردی که نشان میدهد از مجموع پنج میلیون و ۲۸۹هزار تومان هزینه ماهانه یک خانواده حدود دو میلیون تومان خرج مسکن میشود. این رقم میانگین کل خانوادههاست و نمیتوان گفت مستاجرها بهطور میانگین دو میلیون تومان اجاره ماهانه پرداخت میکنند. چراکه تعداد زیادی از خانوادهها صاحبخانه هستند و عملا هزینهای برای مسکن ندارند. آنطور که مرکز آمار گفته، ۶۸درصد خانوارهای شهری کل کشور در خانه ملکی زندگی میکنند، ۲۳درصدشان اجارهنشین هستند و ۹درصد آنها در دستههای دیگر مثل خانههای سازمانی و… جای میگیرند. با این حساب بخش زیادی از خانوادهها عملا ۳۷درصد هزینههای معمول را ندارند و میتوانند هزینه ماهانه دو میلیونی را به بخشهای دیگر اختصاص دهند.
درآمد صرفا حقوق سر ماه نیست
براساس گزارش مرکز آمار تنها ۳۱درصد درآمد خانوادهها مربوط به مزد و حقوقبگیری است و هر خانواده ممکن است درآمد متفاوتی داشته باشد. طوری که ۱۵درصد درآمدها از طریق مشاغل آزاد به دست میآید و ۵۳درصد درآمد محاسبه شده در دسته درآمدهای متفرقه قرار میگیرد. همین درآمد متفرقه بخشهای مختلفی دارد. مثلا ممکن است یک خانواده از محل حقوق بازنشستگی درآمد داشته باشد یا حتی خانوادهای با سود سرمایهگذاری هزینههایش را تامین کند. مرکز آمار گفته از آن ۵۳درصد متفرقه حدود یکسوم حقوق بازنشستگی است، چهار درصد به یارانهها مربوط میشود و ۳۷درصد برآورد اجاره خانه برای کسانی که در خانه خودشان زندگی میکنند. ۲۶درصد درآمد متفرقه هم در بخش سایر دستهبندی شده که میتوان گفت سود حاصل از سرمایهگذاری در این بخش قرار میگیرد.
درآمد و هزینه شهر به شهر متفاوت است
شاید برای کسی که در تهران زندگی میکند، هزینه ماهانه ۵٫۳میلیونی یک خانواده چیزی شبیه یک شوخی باشد. چراکه هزینه زندگی در شهرهای مختلف کشور زمین تا آسمان فرق میکند. مرکز آمار علاوه بر میانگین کل کشور، میانگین هزینه و درآمد هر استان را هم اعلام کرده. برای مثال در تهران گفته شده میانگین درآمد هر خانواده ماهانه ۹میلیون و ۱۵۰هزار تومان و میانگین هزینه ماهانه هفت میلیون و ۹۷۰هزار تومان است. میبینید؟
برای همین است که قبول کردن هزینه ماهانه ۵٫۳میلیونی برای خانوادههای تهرانی قابل قبول نیست. نقطه مقابل تهرانیها، خانوادههای ساکن سیستان و بلوچستان هستند. اگر به آنها بگویید متوسط درآمد هر خانواده شش میلیون و ۲۲۳هزار تومان است، به سختی میتوانند حرفتان را باور کنند. چراکه درآمد و هزینه در این استان خیلی پایینتر از میانگین کشور است. هر خانواده در سیستان و بلوچستان بهطور متوسط ماهانه چهار میلیون تومان درآمد دارد و هر ماه سه میلیون و ۷۶۰هزار تومان پول خرج میکند.
یکچهارم درآمدتان را به خوراکیها اختصاص میدهید
خانوادههای شهری ۲۶درصد کل هزینههایشان را به خرید خوراکی اختصاص میدهند. از آنجا که میانگین هزینه یک خانواده ماهانه پنج میلیون و ۲۸۹هزار تومان است، میتوان گفت در ماه حدود یک میلیون و ۳۷۵هزار تومان خرج خوراک یک خانوار عادی میشود. اگر این رقم را تقسیم بر میانگین تعداد اعضای خانواده کنیم، میبینیم ایرانیها ماهانه نفری ۴۲۰هزار تومان برای خرید خوراکی پول خرج میکند.
تورم را نادیده نگیرید
گزارش مرکز آمار از دخل و خرج خانوادهها مربوط به سال ۹۹ است و طبیعی است با محاسبات الان ما جور درنیاید. احتمالا بتوان با در نظر گرفتن نرخ تورم، ارقام گزارش مرکز آمار را به روز کرد. چراکه تورم تیرماه به ۴۴٫۲درصد رسیده است. برای همین شاید بهتر باشد اعداد گزارش بودجه خانوار را به اندازه نرخ تورم افزایش دهیم. با این کار میتوان گفت احتمالا هزینه یک خانواده ایرانی در حال حاضر از پنج میلیون و ۲۸۹هزار تومان به حدود هفت میلیون و ۶۲۷هزار تومان رسیده است. این رقم برای اداره یک خانوار سه نفره معمول محاسبه شده.
اجاره گاهی اوقات جزو درآمدها محسوب میشود
یکی از دلایلی که حس میکنیم مرکز آمار درآمدمان را خیلی بالا در نظر گرفته، شیوه محاسبه درآمدها در گزارش بودجه خانوار است. کسی که بهعنوان صاحبخانه در خانه خودش زندگی میکند اجارهای به کسی نمیدهد و از این نظر نسبت به یک خانواده مستاجر هزینه بسیار کمتری دارد.
همچنین اجارهای که توسط یک مستاجر پرداخت میشود و بهعنوان ۳۷درصد کل هزینهها در نظر گرفته شده، برای چند خانواده دیگر درآمد محسوب میشود. طوری که در گزارش مرکز آمار آمده ۱۹درصد کل درآمد خانوادههای ایرانی بهطور متوسط مربوط به اجاره بهای مسکن شخصی است. برای همین میتوان گفت صاحبخانهها علاوه بر اینکه میانگین سهم مسکن در سبد هزینهها را کاهش دادهاند، باعث افزایش میانگین درآمد هم شدهاند.
چطور با ماهی ۱۶۰هزار تومان تفریح کنیم؟
سهم تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی از سبد هزینههای یک خانواده ایرانی حدود سهدرصد است. با توجه به هزینه ماهانه ۵٫۲میلیونی میتوان گفت براساس گزارش مرکز آمار هر خانوار بهطور متوسط ماهانه ۱۶۰هزار تومان برای تفریح و سرگرمی هزینه میکند اما اگر یک آخر هفته تصمیم بگیرید با خانواده به رستوران بروید، میبینید ۱۶۰هزار تومان حتی خرج یک وعده غذای خانواده سه نفره در بیرون از خانه نمیشود و هزینههای تفریح بیشتر از این حرفهاست اما باید توجه داشته باشید که مرکز آمار هزینه خورد و خوراک بیرون از خانه را بهعنوان تفریح در نظر نمیگیرد و آن را در بخش هزینههای خوراکی محاسبه میکند. برای همین است که از نظر گزارش بودجه خانوار، میتوان با ماهی ۱۶۰هزار تومان تفریح کرد.
نان به تنهایی ۲۱درصد هزینههای خوراکی را تشکیل نمیدهد
آنطور که در گزارش مرکز آمار آمده، بزرگترین سهم از هزینههای خوراک یک خانوار به بخش آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن اختصاص دارد که ۲۱درصد کل هزینه را تشکیل میدهد و گوشت با اختلاف کمی در رتبه دوم است و صرفا در اعشار با هم متفاوت هستند. شاید بگویید چطور نان چند هزار تومانی توانسته با گوشت کیلویی ۱۵۰هزار تومانی هزینه یکسان داشته باشد؟ ماجرا این است که برنج هم در همان دسته اول قرار میگیرد و نان به تنهایی ۲۱درصد هزینههای خوراکی را تشکیل نداده است.
برخی هزینهها یک بار برای همیشه است
آخرین باری که برای خرید لوازم خانگی پول خرج کردید کی بود؟ خیلی از ما موقعی که سر خانه و زندگی میرویم سرمایه بزرگی برای خرید لوازم خانه کنار میگذاریم و بعد از آن صرفا زمانی که دیگر نتوان روی یک وسیله حساب کرد، آن را با یک مدل نو جایگزین میکنیم. به عبارتی هزینه خرید اثاث منزل یک بار در هر چند سال به سراغمان خواهد آمد. شاید همین مورد باعث شده با وجود قیمت بالای لوازم خانگی، سهم اثاث و لوازم منزل تنها چهار درصد کل هزینههایمان باشد. چهار درصد به این معناست که ماهانه ۲۱۱هزار تومان برای خرید لوازم خانگی هزینه میشود که چندان ملموس نیست و شاید رقم سالانه دو میلیون و ۵۴۰هزار تومان بیشتر قابل درک باشد.
یازده میلیون تومان پسانداز کجاست؟
میانگین درآمد هر خانواده در سال ۹۹ برابر با ۷۴میلیون و ۶۷۶هزار تومان محاسبه شده که از این رقم حدود ۸۵درصد هزینه شده. چراکه مرکز آمار میگوید متوسط هزینه هر خانواده در سال ۹۹ معادل ۶۳میلیون و ۴۶۸هزار تومان بوده است. این دو رقم حدود ۱۱میلیون و ۲۰۰هزار تومان با هم اختلاف دارند و در نگاه اول نشان میدهد هر خانواده بهطور میانگین به این میزان پسانداز جمع کرده. در حالیکه این ارقام صرفا متوسط درآمد و هزینهها هستند.
برای مثال ممکن است خانوادهای نهتنها نتوانسته پول چندانی پسانداز کند، بلکه بخشی از سرمایه سالهای گذشته را هم خرج کرده یا از دیگران پول قرض گرفته است ولی در طرف مقابل خانوادههایی هستند که درآمد بسیار بالاتر از میانگین داشته و تاثیر مثبتی روی متوسط درآمد و هزینه گذاشتهاند. تقریبا هر سال براساس گزارش مرکز آمار حدود ۱۰ تا ۱۵درصد درآمد خانوادههای ایرانی پسانداز میشود.