استراتژیهای جدید فروش؛ من نفرتانگیز
روزنامه هفت صبح، پوریا عطاریان | برخی اوقات به نظر میرسد که نشانهای تجاری بیش از حد برای بازاریابی و فروش محصولاتشان تلاش یا حتی اصرار میکنند. چنین شرکتهایی بیش از آنکه اجازه بدهند خود محصول مشتری خودش را بیابد، میکوشند که هر طور شده نظر مشتری را جلب کنند.
این تلاش میتواند دامنه وسیعی از اقدامات از بازاریابی مستقیم و تبلیغات گرفته تا بستهبندی توجهبرانگیز را شامل شود. چنین تلاشهایی احتمالا به مذاق برخی از مشتریان خوش نمیآید و حتی باعث میشود که آنها محصول را پس بزنند. احتمالا به همینخاطر برخی از تولیدکنندگان به فکر تولید محصولاتی افتادهاند که ظاهرا هیچ تلاش آشکاری برای بهچشم آمدن آنها به کار گرفته نشده است.
نشان تجاری اوردینری که به معنی «معمولی» است و به محصولات بهداشتی مراقبت از پوست اختصاص دارد احتمالا یکی از این شرکتها است که از تلاش برای اغواگری پرهیز میکند. نه تنها نام این نشان تجاری رغبتی برنمیانگیزد بلکه بستهبندی محصولات آن هم بسیار ساده است طوری که انگار هنگام طراحی آنها هیچ تلاشی برای جلب توجه مشتری نشده است.
بنیانگذار این نشان تجاری کانادایی هم درواقع بیش از هر چیزی از شیوههای نهچندان خوشایند بازاریابی به ستوه آمده بود و کوشید محصولاتش را به گونه متفاوتی عرضه کند. شاید در ابتدا به نظر برسد که چرا باید یک تولیدکننده نام «معمولی» را برای محصولاتش برگزیند و آنها را در بستهبندیهایی بهشدت معمولی و ساده ارائه دهد.
اما نکته ماجرا همینجا است چراکه احتمالا مشتریانی که با این محصولات مواجه میشوند هم سوال مشابهی از خود خواهند پرسید و سپس شاید برخی از آنها به این نتیجه برسند که حتما کیفیت محصول آنقدر خوب است که تولیدکننده آن نیازی به تلاش برای جلب توجه نداشته است.
در واقع تولیدکنندگان محصولات بهداشتی «معمولی» امیدوارند که با برانگیختن حس کنجکاوی و اطمینان مشتریان، آن را به خرید محصولاتشان ترغیب کنند. نشانههایی از این تغییر سلیقه مصرفکنندگان را میتوان در دیگر بازارها هم مشاهده کرد. برای مثال در صنعت پوشاک هم حداقل بخشی از مشتریان به جای اینکه به دنبال نشانهای تجاری مشهور و جهانی باشند، به تولیدکنندگان کوچکتر و محلی روی آوردهاند، رستورانهای زنجیرهای مشهور مانند مکدونالد در کشورهایی مانند آمریکا نگران کاهش محبوبیت هستند و کافیشاپهای محلی که از محصولات همان منطقه بهره میبرند هم در شهرهایی مانند نیویورک به رقبایی برای کافیشاپهای زنجیرهای مانند استارباکس تبدیل شدهاند.
در واقع میتوان گفت همانطور که با ظهور نسلهای تازه، علایق و هنجارهای مصرفکنندگان تغییر میکند، تولیدکنندگان نیز به این تغییرات واکنش نشان میدهند و میکوشند محصولاتشان را به گونهای تولید و عرضه کنند که مورد پسند مشتریان واقع شود. حتی اگر برای این کار لازم باشد به گونهای رفتار کنند که انگار اصلا هیچ تلاشی برای فروش محصول نکردهاند.