قاب تاریخ| سپهبد قرنی، پرنسس گابریلا و لولو بریجیدا
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب مشاهیر ۱
چند نکته درباره ترور سپهبد شهید ارتش، محمدولیالله قرنی؛ سوم اردیبهشت ماه چهل و سومین سالروز ترور سپهبد محمدولیالله قرنی در سال ۱۳۵۸ بود.محسن شجاعی راننده و محافظ شهید قرنی که شاهد ترور او بوده، درباره نحوه این ترور میگوید: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش ساختمان به خانه او آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کنند؛ به نقاشها گفتم شما که دارید اینجا کار میکنید، مواظب باشید که یک وقت در حیاط را باز نکنید، کلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم؛
یکی از نقاشها روی نردبان بود؛ دیگری هم داشت نقاشی میکرد، یک پسربچه هم همراهشان بود که سطلها را تمیز میکرد. تیمسار یک سینی چای آورد؛ گفتم اینها که بالا نشستهاند، مدام دارند ما را کنترل میکنند - منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاقهای هتل واقع در روبهروی خانه بر ما مشرف بودند - شهید قرنی گفت: تو چقدر به اینها گیر میدهی! حدود ساعت ۹صبح بود، همینطور که داشتیم چای میخوردیم، در خانه را زدند تا من بلند شدم که در را باز کنم، پسر بچهای که کمک نقاشها بود بیاختیار دوید و در را باز کرد.
تا من به بیرون برسم، یکی از آن فرقانیها اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت، کلتم را که کالیبر ۴۵ داشت، از من گرفت و با ضربهای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت. کلتم را هم پرتاب کرد طرف دیگر حیاط. مهاجمان مرا هل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. بعد به داخل حیاط دویدند، دو تیر شلیک کردند، سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند؛ وقتی مهاجمان در بدو ورود ما را به رگبار بستند، سیمانهای دیوار مثل گلوله به صورت من پاشید اما گلولهای به من نخورد؛
بعد از اینکه ضاربین فرار کردند، من رفتم داخل حیاط و دیدم تیمسار گوشهای از حیاط افتاده، یک گلوله به ران پای چپ و یک گلوله هم به سمت راست شکمش اصابت کرده بود، تیرها جایی نبود که بتوانند ایشان را بکشند ولی تقدیر چنان بود که تیمسار شهید شود.» دکتر هادی منافی که در لحظه شهادت بر بالین سپهبد قرنی حضور داشته، دلیل شهادت را اینگونه توضیح میدهد:«اوایل انقلاب بود که من تازه از مشهد برگشته بودم، طبق روال عادی، به بیمارستان مهر رفتم که متوجه شدم تیمسار قرنی را غرق در خون به بیمارستان آوردهاند.
برای بیرون آوردن گلوله زیر جناق، تیمسار قرنی را به سرعت به اتاق عمل بردیم اما متأسفانه تیر به شریان اصلی و آئورتاش برخورد کرده و گروه خون شهید قرنی هم از نوع منفی و نایاب بود. بدتر از همه اینکه زمان ترور تیمسار قرنی توسط گروه فرقان تا رساندن او به بیمارستان زمان زیادی گذشته بود.»(موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)
قاب مشاهیر ۲
ماجرای عشق شدید شاه به شاهزاده ایتالیایی؛ هر سه ازدواج محمدرضا پهلوی همراه با حاشیههای مختلفی بوده است. پس از جدایی شاه از ثریا در سال ۱۳۳۷، زندگی عشقی شاه رونق گرفت و به قول ویلیام شوکراس، شاه «یک بار دیگر الواطیهایش را از سرگرفت. بعدها سیا در یکی از گزارشهایش درباره شاه متذکر شد که سلیقه او جنبه جهانی دارد و همه نژادها را دوست دارد.»
به گفته ملکه مادر «محمدرضا در برابر دختران مو طلایی تسلیم محض بود. یک بار که در جوانی با هواپیمای آلمانی مسافرت میکرد، عاشق یکی از مهمانداران مو طلایی هواپیمایی لوفتهانزا شده بود… » اما ماجرای عشق شدید شاه جوان به شاهزاده ایتالیایی به تیتر اول بسیاری از روزنامههای مشهور دنیا تبدیل شد. تعریف و تمجید فراوان سفیر ایران در رم از زیباییهای پرنسس گابریلا موجبات سفر شاه به ایتالیا را فراهم کرد. محمدرضا، علاقه خود را به ازدواج با شاهزاده ماریا گابریلا نشان داد.
پاپ ژان بیستوسوم این پیشنهاد را رد کرد. روزنامه واتیکان، در یک سرمقاله درباره شایعاتی که درباره ازدواج یک پادشاه مسلمان و شاهزاده کاتولیک وجود داشت، نوشت که این پیشنهاد یک خطر جدی بود. بسیاری از نمایندگان مجلس در ایران نیز مخالف این تصمیم بودند. روایت است ماریا نیز مدتی به تهران میآید و بین شاه و ماریا بهرغم تفاوت در مذهب، راهحل رضایتبخشی پیدا شده بود.
اما پرنسس گابریلا، بدون هیچ هشدار قبلی، ناگهان تغییر عقیده داد. شاه تردید نداشت که پریسیما همسر عبدالرضا در این قضیه مقصر بوده و با شایعهپراکنی در مورد دربار پهلوی و تعریف آزارهایی که فوزیه و ثریا در دربار دیدند، شاهزاده خانم ایتالیایی را فراری داده است.ماریا بعدها در سوئیس با یک تاجر رومانیایی ازدواج کرد.
قاب تاریخ ۱
دعوت اشرف از بازیگر ایتالیایی و شوهرش در محرم ۱۳۴۲! در یکی از اسناد ساواک با اشاره به دعوت جینا لولو بریجیدا، بازیگر زن ایتالیایی و شوهرش به ایران از سوی اشرف، خواهر شاه و بازتاب بینالمللی این موضوع آمده است: «خبرگزارى فرانسه این خبر را در شب ۳۱ اردیبهشت ماه انتشار داد: «جینا لولو بریجیدا و شوهرش از رم با هواپیما به سوى تهران حرکت کردند.
این ستاره معروف سینما به دعوت والاحضرت شاهدخت اشرف، به این کشور مسافرت میکند. وى به تمام افراد خاندان سلطنتى ایران هدایایى خواهد داد و شاهنشاه به افتخار او یک مجلس رقص بزرگ برپا خواهد کرد. جینا چهار روز در ایران خواهد ماند.» در این سند نظریه «کمیته اکو» چنین تشریح میشود: «ورود جینا به ایران سوژه بسیار ارزندهاى به دست مخالفین داد. هماکنون جبهه روحانیون دنبال چنین عناوینى میگردند که شاخ و برگ و پیرایه به آنها ببندند و به نام اعلامیه ذهن عامه را علیه دستگاه مشوش و بدبین سازند.
در موقعیت فعلى، خاصه در این هنگام که روحانیون قصد دارند در ایام عزادارى محرم حملات تبلیغاتى خود را شروع نمایند، این موضوع اثرات نامطلوبى خواهد گذاشت. کمیته براى خنثى نمودن این جریان پیشنهاد مینماید که به جراید توصیه شود بیش از این در مورد انتشار عکس و سایر اخبار مربوط به جینا خوددارى نمایند.» تصویر، شعبان جعفری را در حال اهدای دسته گل به بریجیدا نشان میدهد.
(موسسه مطالعات تاریخ معاصر)
قاب تاریخ ۲
نقش زنان ایرانی در تاسیس موسسات خیریه؛ با پیروزی انقلاب مشروطه، شمار زیادی از زنان ایرانی دوشبهدوش مردان در فعالیتهای مشروطهخواهی شرکت کردند، ضمن اینکه به ایجاد انجمنها و جمعیتهای مخصوص بانوان مبادرت ورزیدند. این در حالی بود که اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه، فضای مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی زنان نبود.
از اینرو غالب این اقدامات مخفیانه صورت میگرفت. نکته دیگر اینکه بیشتر فعالیت این جمعیتهای زنانه، در ابتدا سیاسی و مربوط به امور داخلی و روابط دولت با روسیه تزاری بود، چنانکه انجمن مخدرات وطن که در سال ١٢٨٩ خورشیدی، به همت آغابیگم دختر شیخ هادی نجمآبادی و آغاشاهزاده امین و صدیقه دولتآبادی و چند بانوی دیگر تاسیس شد
در وهله اول از استقلال میهن و لزوم تقویت مشروطیت سخن گفتند و چون «بدبختیهای ملت را نتیجه اعمال نفوذ خارجیها» میدانستند، با وارد کردن متاع خارجی و قرض گرفتن از بیگانگان و هرگونه عملی که موجب دخالت آنها در امور داخلی کشور شود، به سختی مخالفت میکردند. انجمن مخدرات وطن، در کنار اینگونه فعالیتهای سیاسی، کارهایی در زمینه امور خیریه انجام میداد.
اعضای این انجمن، دارالایتامی در خیابان باغوحش (اکباتان بعدی و ملت کنونی) تاسیس و برای تامین هزینههای آن، گاردنپارتی بزرگی ویژه خانمها در باغ عزیزخان خواجه برپا کردند و مبلغ قابلتوجهی بهدست آوردند. با گشایش دوره دوم مجلس، به تدریج اوضاع و احوال جامعه به گونهای شد که زنان فعال در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی توانستند بهطور آشکار کارهایی را انجام دهند که یکی از این کارها، روزنامهنگاری و نوشتن مطالب در روزنامهها بود.
منبع: بررسی و تحلیل اجمالی نقش اجتماعی زنان در تاریخ ایران، مجله فرهنگ