قاب تاریخ | ازدواج علم، پیمان ابدی، هایزر و...
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن گالری تصویری را ورق بزنید.
*** قاب تاریخ ۱
شادی مردم تهران پس از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه (آژانس عکس ایران)
*** قاب تاریخ ۲
اسدالله علم: بد نیست بنویسم، من چه جور ازدواج کردهام؛ صبح در منزل به قدری هجوم مردم بود که دیوانه شدم. وقتی به کاخ نیاوران رسیدم، در باغ نیم ساعتی قدم زدم که جان بگیرم و بتوانم مطالب و عرایضم را به عرض شاهنشاه برسانم. بعد شرفیاب شدم. شاهنشاه را خوشحال دیدم. فرمودند: «آمریکاییها که میگفتند پول برای خرید اسلحه شما نداریم، حالا قبول کردند تمام احتیاجات نیروی هوایی را بدهند.»
عرض کردم تبریک عرض میکنم… حالا بد نیست بنویسم، من چهجور ازدواج کردهام؛ غروب پنجشنبه یکی از روزهای مهر ۱۳۱۸ وقتی به خانه آمدم، پدرم که وزیر پست و تلگراف رضاشاه و طرف لطف و مرحمت او بود و شبهای جمعه در منزل نماز و دعا میخواند و جایی نمیرفت، پیغام داده بود که برای گردش بیرون نروم و برای شام در منزل بمانم. اطاعت کردم. وقتی سر شام رفتیم، از من پرسید: «آیا میل داری با دختر قوام ازدواج بکنی؟» من تعجب کردم که این چه حرفی است.
گفتم: «دختر قوام کیست؟» گفت: «دختر قوام شیرازی، همان کسی است که پسرش داماد شاه و شوهر والاحضرت شاهدخت اشرف است.» گفتم: «چنین مطلبی را اصلا فکر نکرده بودم. از کجا سرچشمه میگیرد؟» گفت: «امر شاه است.» گفتم: «میتوانم بگویم نه؟» گفت: «نه!» گفتم: «پس چرا از من سوال میکنید؟» آنوقت رضا شاه میل داشت با فامیلهای کهن ریشهدار ایرانی، مثل خانواده ما و سایر خانوادههای قدیمی که قوام هم یکی از آنها بود، بستگی پیدا بکند.
به اینصورت ازدواج ما صورت گرفت. در بین هفته بعد، با والا حضرت همایونی _ شاهنشاه فعلی _ یک شب منزل قوام رفتیم. یک شب هم رفتیم تنیس با نامزدم بازی کردم که باز والاحضرت همایونی و والاحضرت فوزیه بودند. جمعه بعد هم عروسی واقع شد. حالا ۳۰ سال از آن تاریخ میگذرد.(انتخاب)
*** قاب تاریخ ۳
داستان کافه قنادی فرانسه چطور شروع شد؟ محمد ثابتقدم تصمیم گرفت در تهران قنادی متفاوتی تاسیس کند. او به فرانسه سفر کرد و طی یک فراخوان از قنادان ماهر برای کار در تهران دعوت کرد. ژیلبرت بارو قناد سوئیسی ساکن فرانسه در همان سال به ایران آمد و شیرینی فرانسه شروع به کار کرد. هر چند بارو بعدها به کشور خود بازگشت اما نام این قنادی برای همیشه قنادی فرانسه ماند.
از سال ۱۳۴۴ تا به حال شیرینی فرانسه در مکان فعلی قرار داشته و بهعنوان یکی از مکانهای خاطرهانگیز، پذیرای شهروندان است. این کافه قنادی، بهعنوان یک «مکان رویداد» شاهد و نظارهگر بخشی از تاریخ خیابان انقلاب بوده و وقایع گوناگونی را از سر گذرانده است. عکس هم مربوط به سفر نیل آرمسترانگ یکی از فضانوردان ماموریت آپولو ۱۱ در آبان ۱۳۴۸به ایران است که خودرو او و کاروان استقبال از جلوی این قنادی در حال عبور است. (طهران قدیم)
*** قاب تاریخ ۴
وقتی گفتمان عکاسی بر محور شاه میچرخید؛ تا پیش از انقلاب مشروطه، «دال اصلی» کلیدی و محوری گفتمـان عکاسی ایران «شاه» است. همـه چیـز از او شـروع و بـه او خـتم میشود. تنها صدای غالبی که از این گفتمان و عکسها به مثابـه متـون ایـن گفتمـان بلنـد میشود صدای شاه، به منزله تولیدکننده اصلی متون و در نهایت، درباریان و اشرافزادگان آن هم در جهت تفاخر، تأیید نفس و خودستایی است. چشم دوربـین معـادل چشـم شـاه است.
از طریق گردآوری تصاویر نوکران و رعایا، حس «حاکمیـت» بـرای شـاه تقویـت و حس «تحت فرمان بودن» به زیردستان شاه تزریق میشد. افـراد خیـره بـه دوربـین خـوب میدانستند که تصویرشان به ملاحظه شاه میرسد. فروافتادگی سوژه و حالت حقیرانه او کـه گـویی در محضر شاه ایستاده و او را نگاه میکند و دستهایی که بـه نشـان احتـرام بـه هـم گـره شدهاند؛ شاهد این مدعا است. (رضا شیخ، «آلبوم یادگاری…»، نشریه عکسنامه)
*** قاب مشاهیر
روزی که پیمان ابدی، ابدی شد؛ پیمان جلالی ابدی بدلکار نامدار و کارگردان و طراح صحنههای اکشن و قهرمان شیرجه در اروپا و آلمان بود که بهخاطر فعالیت در مجموعه هشدار برای کبرا ۱۱ به شهرت رسید. ابدی تا مقطع دکترا در رشته روانشناسی ورزش در آلمان تحصیل کرده بود . همچنین او به پنج زبان دنیا تسلط داشت.
او سال ۸۵ همراه با دستیار اولش علیرضا قرهخانی به ایران آمد. ابدی در آلمان رکورد پرش آزاد از ساختمان بلند را دارد که در رکورد گینس ثبت شد. پیمان ابدی بیش از ۴۰ شاگرد را آموزش داد. ارشا اقدسی و کیوان رضایی دو بدلکار معروف از شاگردان پیمان ابدی هستند .ابدی سرانجام به علت سهلانگاری در حفظ ایمنی کار و امکانات سطحی در تدارکات، در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ حین ایفای نقش بدلکاری در فیلم چشمهای نامحسوس که قرار بود در آن صحنه پرت شدن یک اتوبوس به دره و انفجار آن ضبط شود، بر اثر حادثه از دنیا رفت.
*** قاب تاریخ ۵
روایت هایزر از ماموریتش در تهران؛ من سازمان ارتش را منسجم نگاه داشته و توانسته بودم با توجه به سنت وفادارانه عمیق ارتشیان به شاه، آنان را وادار به حمایت از دولت غیرنظامی شاپور بختیار بنمایم. از نقطه نظر نظامی ثابت نموده و نشان دادم که آمریکا نیازهای لجستیکی آنها را تأمین خواهد کرد. وظیفه اصلی من به کار بستن همه تلاشهایم در جهت امکان حیات بخشیدن به دولت بختیار یا هر دولت غیرنظامی دیگری بود که با غرب سرسازگاری داشته باشد.
من اوضاع ایران را با بالاترین مقامات کاخ سفید به طور روزانه در میان میگذاشتم. این اقدامات، سرانجام برخی مفسران را به این نتیجه رهنمون ساخت که من، مستقیم یا غیرمستقیم، مسئول شکست دولت بختیار بودهام اما من این نتیجهگیری را خلاف واقعیت میدانم و معتقدم راههای موفقیت بختیار فراهم بود اما دولت آمریکا نتوانست وسیلهای تدارک ببیند که بختیار مطمئن به استفاده از آن راهکارها شود.
منبع: مأموریت در تهران اثر رابرت هایزر(کافه تاریخ)
توضیحات
قاب تاريخ 1
توضیحات
قاب تاریخ 2
توضیحات
قاب تاريخ 3
توضیحات
قاب تاريخ 4
توضیحات
قاب مشاهير
توضیحات
قاب تاریخ 5