سرانجام جسدهای سرگردان و قاتلان قسیالقلب
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | در این گزارش، پنج پرونده جنایی مثله کردن اجساد را بررسی کردهایم.
* یک: مثله کردن جسد همسر سابق با همدستی پسر: در بهمن ماه سال ۹۷، زنی میانسال به پلیس مراجعه کرد و خبر مفقود شدن خواهر ۵۰سالهاش را گزارش داد. خواهر فقدانی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «مریم اردیبهشت ۹۷ از همسر خود طلاق گرفت و پس از آن دو نفری با یکدیگر در خانهای واقع در مسعودیه زندگی میکنیم، حدوداً سه ماه پیش خواهرم از خانه خارج شد و پس از آن هیچ اطلاعی از او ندارم، چندین نوبت به منزل همسر سابقش به نام علیرضا (۷۰ ساله) در منطقه نظامآباد رفتم تا شاید اطلاعی از او پیدا کنم اما علیرضا مدعی است که از خواهرم هیچ اطلاعی ندارد.»
این گفتهها سرنخ ماجرا بود. مرد با پسر۴۴سالهاش که اعتیاد شدید داشت زندگی میکرد. همچنین در مدت مفقودی زن میانسال از حساب او پول برداشت شده بود. سرنخها بالاخره مشخص کرد مرد میانسال با کمک پسرش، قاتل زن ۵۰ ساله هستند. او در اعترافاتش گفته بود:« چند روز قبل از جنایت، مریم طی چندین نوبت تماس تلفنی از من خواسته بود تا با هم ملاقات کنیم تا اینکه ساعت هشت صبح ۶ آبان ۹۷، مریم به خانه آمد، پس از خوردن صبحانه، مریم مطالبه چند میلیون تومانی از من کرد و مدعی بود آن را برای خرید یخچال به من قرض داده و همین موضوع باعث آغاز درگیری لفظی من با او شد.
با چاقوی آشپزخانه ضربهای به گردن مریم زدم، مریم روی زمین افتاد و همان جا جان داد، تا حدود ساعت ۱۲ منتظر ماندم تا نهایتاً به پسرم زنگ زدم، مصطفی پس از رسیدن به خانه و دیدن جسد مریم و پس از بستهبندی، جسد را با خودروی مصطفی به جاده هراز منتقل کردیم، بستههای حاوی اعضای بدن مریم را در درههای جاده هراز انداخته و پس از آن به تهران آمدیم، خانه را تخلیه کرده و قصد داشتم تا خانه را اجاره دهم، طی این مدت نیز خودم به همراه مصطفی که او نیز پس از متارکه از همسرش تنها بود، در خانهای دیگر در منطقه افسریه زندگی میکردیم.» این دو نفر به جرم قتل و مثله کردن جسد دستگیر شدند.
*** ماجرای خفاش شب گیلان و مثلهکردن اجساد زنان:قاتل سریالی زنان معروف به خفاش شب گیلان که متهم به قتل هشت زن و تکه تکه کردن اجساد برخی قربانیان بود در دیماه سال ۹۹ اعدام شد. اوایل اردیبهشت ۹۵ و به دنبال کشف بقایای جسد زنی در منطقهای جنگلی در حوالی رشت داستان این پرونده و قتل سریالی زنان و مثله کردن اجسادشان آغاز شد. چند روز بعد بقایای جسد زنی دیگر در حاشیه شهر رشت پیدا شد. پیکر زن میانسال پس از قتل تکه تکه شده و داخل کیسهای مشکی قرار گرفته بود.
در ادامه بقایای سومین جسد هم داخل کیسهای مشکی در رشت کشف شد. جسد این زن نیز پس از قتل، تکه تکه شده بود. او آذر سال ۹۵ چهارمین زن را هم به قتل رساند. فرزاد پس از قتل زن میانسال، جسد او را داخل کیسهای مشکی قرار داده و در سیاهکل رها کرده بود. ماموران با بررسی فرضیه شکار زنان در پوشش مسافربر به مرد ۴۰ سالهای به نام فرزاد رسیدند و او را دستگیر کردند. با اعترافات فرزاد مشخص شد او با کمک همسر دومش این جنایتها را مرتکب شده بود.
فرزاد و همسر دومش مدتی بعد از ازدواج با هم نقشه سرقت از زنانی که وضعیت مالی خوبی داشتند و طلا و جواهرات همراهشان بود را طراحی کردند. شیوه کار آنها به این ترتیب بود که سوار بر خودروی پراید خاکستری رنگشان شده و بعد از پرسه زدن در خیابانهای حاشیه شهر رشت ابتدا طعمههایشان را سوار میکردند، بعد همسر او پیاده میشد و فرزاد با روسری زنان را خفه میکرد. فرزاد در طول ۹ سال ۸ زن را بهخاطر سرقت طلاهایشان کشته و سلاخی کرده بود.
*** دانیال پسر مفقودی :یک افسر نظامی در پرونده گم شدن دانیال یزدانی پرده از یک جنایت هولناک برداشت.برای دانیال مدتها بود پرونده فقدانی تشکیل شده بود. دانیال ۳۷ ساله از ۲۰ آبان۹۹ ناپدید میشود. خانوادهاش تحت عنوان فقدانی به دنبالش میگشتند تا این که مشخص میشود او توسط فردی که دوستش بوده به قتل رسیده است. این مرد میگوید:« شهریور ماه بود که با دانیال یزدانی بهخاطر شکایتنامهای که داشت آشنا شدم و خیلی زود دوستی ما صمیمی شد و من نیز با توجه به اینکه افسر نظامی هستم به او در خصوص به نتیجه رسیدن پروندهاش، مشاورههایی میدادم و هیچ مشکلی با هم نداشتیم.
شب حادثه با دانیال یزدانی به خانه ویلاییام در دماوند رفتیم و با هم سرگرم صحبت بودیم و من در حال تمیز کردن کلت کمری سازمانیام بودم که ناگهان گلولهای شلیک شد.شوکه شده بودم و وقتی به خودم آمدم دیدم دانیال روی زمین افتاده و دیگر نفس نمیکشد، ترسیده بودم ! ابتدا خواستم جسد را داخل صندوق عقب خودرویم قرار دهم اما نتوانستم به همین خاطر برای انتقال مجبور شدم جنازه را تکه تکه کنم ….
و شب در همان خانه ویلایی خوابیدم و صبح به محل کارم رفتم و اسلحهام را تحویل دادم و به بهانه یک ماموریت کاری از تهران خارج شدم. سوار بر خودرویم به سمت قم رفتم و جسد را که داخل کیسههایی گذاشته بودم در بیابانهای اطراف قم رها کردم و سپس به تهران بازگشتم.» بدین ترتیب بازپرس پرونده دستور داد تا ماموران برای پیدا کردن اندامهای جسد دانیال یزدانی به بیابانهای اطراف قم بروند اما هیچ اثری از جسد مثله شده دانیال به دست نیامد و این پرونده همچنان در جریان است.
*** کشف جسد مثله شده دختر جوان در یوسفآباد تهران:۲۹ بهمن سال ۹۴، خبر کشف جسد در خیابان یوسفآباد اعلام شد. با بررسیهای بیشتر مشخص شد این جسد متعلق به زن جوانی است که در مکان دیگری به قتل رسیده است. تحقیقات گستردهای برای شناسایی هویت مقتول و دستگیری متهم این پرونده آغاز شد تا اینکه سرانجام با اعلام اعضای یک خانواده مبنی بر فقدان دخترشان سهیلا و مطابقت با جسد دختر جوان، هویت مقتول شناسایی شد و در ادامه کارآگاهان به مرد جوانی که با این دختر جوان پیش از قتل در ارتباط بود، مظنون شدند. بالاخره رد پای مردی ۴۴ ساله در این قتل کشف شد.
مجید و سهیلا ۱۸ سال بود با یکدیگر دوست بودند. مجید نمایشگاه خودرو داشت. درباره روز حادثه در اعترافاتش گفته بود:« صبح روز قتل با وی قرار ملاقات گذاشتم و پس از خوردن صبحانه برای خرید قرار شد به بیرون برویم، زمانی که سوار ماشین شدیم، با سهیلا درباره مسائل مختلفی در حال صحبت بودم، در یک لحظه نمیدانم چه اتفاقی افتاد که سهیلا به مادرم فحاشی کرد، من نیز خودرو را کنار خیابان پارک کردم و چون بسیار عصبانی بودم، یک دستم را به روی بینی و دهن سهیلا گذاشتم و با دست دیگر گلویش را فشار دادم، کمتر از یک دقیقه وی را خفه کردم؛ زمانی به خودم آمدم که متوجه شدم صورت سهیلا کبود شده است.
بسیار ترسیده بودم؛ نمیدانستم چکار میکنم؛ جسد را به خانه ام در منطقه ایوانکی بردم؛ از خانه خارج شده ؛ جسد را مثله کرده و قسمتهای مختلف بدن را در دو کیسه زباله مشکی قرار دادم ؛ ابتدا قصد داشتم تا کیسهها را در همان منطقه ایوانکی رها کنم اما در ادامه تغییر نظر داده و پلاستیکها را به منطقه کردستان منتقل و هر دو کیسه را در داخل سطل زباله در خیابان ۲۱ یوسفآباد انداخته و به سرعت از محل متواری شدم.
*** قتل همسر با قندشکن و مثله کردن جسد:عصر هفتم اردیبهشت ماه سال ۹۶ راننده یک تاکسی در حالی که هراسان بود با پلیس تماس گرفت و از جنایتی فجیع خبر داد. او گفت: «ساعتی قبل زن جوانی را از خیابان ششم نیروی هوایی سوار ماشین کردم تا به حاشیه تهران ببرم اما به محض اینکه او از ماشین پیاده شد با صحنه وحشتناکی روبهرو شدم. زن جوان بسته مشکوکی که پتو پیچ بود را حمل میکرد اما موقع پیاده شدن از ماشین دست قطع شده یک مرد از داخل پتو بیرون افتاد!»
با این تماس مأموران پلیس به آدرس مورد نظر رفتند و زن ۴۵ ساله به نام مریم را بازداشت کردند. این زن همان جا به قتل شوهر سابقش به نام اردشیر اعتراف کرد. او گفت:«من و همسرم ۲۲ سال قبل با هم ازدواج کردیم اما شوهرم معتاد بود. ما صاحب یک دختر بودیم اما چون از بدرفتاریهای او خسته شده بودم از اردشیر جدا شدم. دخترم با پدرش زندگی میکرد و من گاهی اوقات به ملاقات دخترم میرفتم. مدتی بود دختر ۲۰ ساله ام به شدت بیتابی میکرد و از من میخواست تا بار دیگر با پدرش ازدواج کنم و به خانه آنها بازگردم. اما چون میدانستم شوهرم مرد بدخلقی است قبول نکردم.
پس از مدتی چون دیگر تحمل دیدن ناراحتی دخترم را نداشتم به او قول دادم یک روز درمیان به خانه آنها بروم و کنارش باشم و در کارهای خانه به او کمک کنم. من آخرین بار به خانه همسر سابقم رفتم اما دخترم در خانه نبود. یک بار دیگر شوهرم شروع به بحث کرد و با من درگیر شد. من که به یاد خاطرههای تلخ گذشته افتاده بودم کنترل اعصابم را از دست دادم و با قندشکن به او حمله کردم و …. سپس با چاقو او را کشتم.
من بلافاصله پشیمان شدم و ساعتها گریه کردم اما از ترسم تصمیم گرفتم جسد را به بیرون از خانه انتقال دهم. …جسد را لای پتو پیچیدم و سپس تاکسی گرفتم. میخواستم جسد را در حاشیه تهران رها کنم اما هنگام پیاده شدن از ماشین ،رسوا شدم.» در جلسه اول دادگاه و گزارش پزشکی قانونی اعلام شد مریم دچار جنون بوده که در کمیسیونهای بعدی رد شد و فعلا دختر مقتول درخواست قصاص داده است.