عاقبت خرید سهام شرکتهای کوچک بورس
روزنامه هفت صبح، گروه بازار | دیروز از مجموع ۲۰هزار میلیارد تومان سهام خرید و فروش شده در بازار سرمایه، تنها شش هزار میلیارد تومان مربوط به ۱۰۰شرکت بزرگ بازار بوده و ۱۴هزار میلیارد تومان مربوط به شرکتهای کوچک بوده است. همچنین در دو روز اول هفته نمادهای کوچک در صدر فهرست بیشترین ورود پول توسط سرمایهگذاران حقیقی بودهاند. ارزش پول جدید واردشده به ۱۰نماد کوچک حدود ۶۲میلیارد تومان است.
از آنطرف نمادهای شاخصساز از جمله فولاد، شستا، شبندر و فملی بیشترین خروج پول را داشتهاند و سهامداران حقیقی تمایل کمی به سرمایهگذاری در این نمادها دارند. دیروز حدود ۱۸۰میلیارد تومان پول از این چهار نماد شاخصساز خارج شده است. شرایط طوری شده که شرکتهای کوچک و بزرگ بازار دقیقا بر خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. حداقل در یک ماه گذشته شرایط بورس به این شکل بوده. روزی که نمادهای شاخصساز و سهام شرکتهای بزرگ صعودی میشوند، شرکتهای کوچک حال و روز خوبی ندارند.
برعکس، در چند روز گذشته با وجود اینکه شرکتهای بزرگ عموما روند نزولی داشتند، خوشخوشان سهامداران شرکتهای کوچک بود. در چنین شرایطی خیلیها ترجیح میدهند در سهام شرکتهای کوچک سرمایهگذاری کنند تا بازدهی بیشتری نصیبشان شود. در طرف مقابل بعضی اعتقاد دارند بازدهی بالای شرکتهای کوچک به ریسکشان نمیارزد چراکه سهام شرکتهای کوچک میتواند دردسرهای زیادی داشته باشد.
در این گزارش از هر دو جنبه صرفه خرید سهام شرکتهای کوچک را بررسی کردهایم. شما هم اگر قصد سرمایهگذاری در این نوع سهام را دارید، احتمالا باید با در نظر گرفتن خطراتی که در کمین نشستهاند، دست به خرید بزنید. توجه داشته باشید که منظور از شرکتهای بزرگ در این گزارش، ۱۰۰شرکتی است که بیش از ۱۵هزار میلیارد تومان ارزش دارند و ۷۰۰نماد دیگر مربوط به شرکتهای کوچک میشود.
*** چرا سهام شرکتهای کوچک جذاب شده است؟
* یک: بعضی سهامداران و فعالان بازار سرمایه معتقد هستند بازارگردان شرکتهای بزرگ نوسانگیری میکنند. یعنی آنها در روند نزولی شاید تلاش زیادی برای حمایت از سهم نکنند اما در روند صعودی بعد از کسب بازدهی موردنظرشان دست به فروش سهام میزنند. همین مورد باعث میشود روند صعودی شرکتهای بزرگ خیلی طول نکشد و نهایتا در عرض یک ماه ۱۰درصد بازدهی نصیب سهامداران کند. برای همین برخی از فعالان بورس شرکتهای کوچک را گزینه بهتری میدانند.
آنها میگویند شاید روند صعودی هر چند ماه یکبار به سراغ شرکتهای کوچک بورس بیاید اما از آنجا که تعداد سهامداران آنها زیاد نیست و همچنین عموما بازارگردانهای بزرگی ندارند، روند صعودی آنها طولانی خواهد بود. تا جایی که ممکن است قیمت سهام شرکت در یک ماه ۱٫۵ تا دو برابر شود و سود چشمگیری نصیب سرمایهگذاران کند.
در بین شرکتهای بزرگ، بیشترین بازدهی ماهانه حدود ۵۲درصد متعلق به نماد غصینو است. ارزش این شرکت حدود ۳۰هزار میلیارد تومان است. در بین نمادهای شاخصساز که بیشتر از ۱۰۰هزار میلیارد تومان ارزش دارند، مارون با بازدهی ۲۲درصدی بیشترین سود را داشته که نسبتبه شرکتهای کوچک چندان رقم بالایی به حساب نمیآید.
* دو: کم بودن تعداد سهامداران میتواند یکی دیگر از دلایل سودآور بودن سهام شرکتهای کوچک باشد. تقریبا هر کدام از نمادها این روزها گروهها و کانالهایی در فضای مجازی دارند که سهامدارانشان در آنجا با هم تبادل نظر میکنند. هرچند در این گروهها همیشه صحبت از افزایش سودآوری شرکت و عملکرد چشمگیر است، ولی سهامدارانشان بیشتر به فکر بازدهی بیشتر نماد هستند. به خصوص که حقوقیها سهم کمی از شرکتهای کوچک را در اختیار دارند و نهایتا خود سهامداران هستند که درباره روند صعودی یا نزولی سهم تصمیم میگیرند.
* سه: حجم مبنا در روزهای قرمزرنگ بورس به کمک شرکتهای کوچک میآید. زمانی که تابلو بازار یکدست قرمزرنگ میشود، با توجه به حجم معاملات بالا در نمادهای بزرگ، به هر صورت آمار معاملات آنها به حدی است که حجم مبنا پر شده و قیمت پایانی سهام تا پنج درصد کاهش پیدا میکند ولی در شرکتهای کوچک حجم مبنا مانع از کاهش قیمت سهام در روزهای کمرونق بورس میشود. این مورد در تغییرات شاخص کل و شاخص هموزن به وضوح قابل مشاهده است.
در ریزش سهماهه بورس، زمانی که شاخص کل از قله دو میلیون و ۷۸هزار واحد به دره یک میلیون و ۲۱۲هزار واحد رسید، حدود ۴۲درصد کاهش پیدا کرد. در همین مدت شاخص هموزن از ۳۵۰هزار واحد تا ۲۳۹هزار واحد عقبنشینی کرد و حدود ۳۲درصد کاهش داشت. این مورد نشان میدهد شرکتهای کوچک در روند نزولی بازار عملکرد بهتری داشتند چراکه قانون حجم مبنا اجازه نمیداد با معاملات ناچیز قیمت سهام کاهش زیادی داشته باشد. اگر باز هم روند نزولی اول پاییز به سراغ بازار سرمایه بیاید، احتمالا شرکتهای کوچک کمتر آسیب خواهند دید.
* چهار: بررسی عملکرد یک ماه گذشته شرکتهای مختلف بورسی نشان میدهد در بین ۱۰۰نمادی که بیشترین بازدهی را در این مدت داشتند، حتی یک نماد شاخصساز به چشم نمیخورد. حتی شرکتهایی که ارزش آنها بیشتر از ۱۵هزار میلیارد تومان باشد هم در بین ۱۰۰نماد با بیشترین بازدهی حضور ندارند. ارزش ۱۵هزار میلیارد تومانی یک شرکت رقم چندان بالایی برای یک شرکت بزرگ بورسی به حساب نمیآید.
بعضا شرکتهای متوسط هم بالاتر از ۱۵هزار میلیارد تومان ارزش دارند. در یک ماه گذشته حآسا، نماد شرکت آسیا سیر ارس بیشترین بازدهی را داشته و قیمت سهام آن ۱۲۲درصد رشد کرده است. خودکفا با بازدهی ۱۰۶درصد در رتبه دوم و وثخوز با بازدهی ۱۰۴درصدی در رتبه سوم قرار دارند. از جمله دیگر نمادهای پربازده در یک ماه گذشته میتوان به شاروم، گدنا، غبهنوش، سمگا، تکنار، دانا، کوثر، غپینو، خزر و غگلستا، کبافق، ولراز، وتوصا و غچین اشاره کرد که بالای ۷۰درصد بازدهی داشتهاند و همگی در بین شرکتهای کوچک یا نهایتا متوسط بازار قرار میگیرند. موردی که نشان میدهد سرمایهگذاری در یک شرکت کوچک تا چه حد میتواند سودآور باشد.
*پنج: نوسانگیری در شرکتهای کوچک راحتتر است. حجم معاملات پایین شرکتهای کوچک باعث میشود قیمت سهام به خصوص در ساعات اولیه معاملات یعنی ساعت ۹ تا ۹ و ۳۰دقیقه نوسانات زیادی داشته باشد و حتی ممکن است از حداقل قیمت به حداکثر قیمت مجاز برسد. با این حساب سهام شرکتهای کوچک به خصوص برای آنهایی که قصد سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند، جذابیت بیشتری پیدا میکند.
*** خطراتی که سهامداران شرکتهای کوچک را تهدید میکند
* یک: حجم معاملات پایین برای سهامداران دردسرساز خواهد بود. به خصوص در زمانی که بورس روند نزولی دارد، کمتر کسی پیدا میشود تا بخواهد سهام شرکتهای کوچک را بخرد. دست کم شرکتهای بزرگ با اسم و رسمی که دارند بیشتر پیش سهامداران شناخته شده هستند و این موضوع باعث میشود نقدشوندگی شرکتهای بزرگ خیلی بیشتر باشد.
بررسیها نشان میدهد فهرست ۵۰نماد با کمترین حجم معاملات ماهانه، همگی مربوط به شرکتهای کوچک است و آنها هستند که در این زمینه عملکرد ضعیفی از خود نشان دادهاند. نقدشوندگی بالا باعث میشود سهامداران راحتتر بتوانند سهام خود را بفروشند و لازم نباشد روزانه در صفهای فروش قرار بگیرند.
در بین ۳۰نمادی که بیشترین نقدشوندگی را در سه ماه گذشته داشتند و سهامدارانش راحتتر میتوانستند سهام خرید و فروش کنند، ۲۶نماد مربوط به شرکتهای متوسط و بزرگ با ارزش بیشتر از ۱۵هزار میلیارد تومان بوده. همچنین در بین ۷۰۰شرکت کوچک بازار سرمایه، تنها ۱۳نماد رتبه نقدشوندگی قابل قبولی در سه ماه گذشته داشتهاند.
* دو: همانطور که بیشترین بازدهی یک ماهه در اختیار شرکتهای کوچک قرار دارد، فهرست بیشترین زیان یک ماهه هم در اختیار شرکتهای کوچک قرار دارد. برای مثال در بین ۱۰نماد با بیشترین بازدهی منفی در یک ماه گذشته، تنها دو شرکت بزرگ یعنی شپنا و شتران به چشم میخورند و دیگر نمادها متعلق به شرکتهای کوچک هستند.
بیشترین ضرر ماهانه مربوط به نماد غگز با کاهش ۲۸درصدی است. زشگزا با بازدهی منفی ۲۷درصد در رتبه دوم و شپنا با بازدهی منفی ۲۶درصد در رتبه سوم قرار دارد. از جمله دیگر نمادها در این فهرست میتوان به فوکا، لکما، تلیسه، شتران، خکمک، ثنوسا و زبینا اشاره کرد که تنها یکی از آنها شرکت بزرگ محسوب میشود.
* سه: ۸۰۰نماد در بازار سرمایه داریم که تنها ۱۰۰مورد آنها بالاتر از ۱۵هزار میلیارد تومان ارزش دارند. تعداد نمادهای شاخصساز کمتر از ۲۰نماد است و کسانی که استراتژی خرید سهام شرکتهای بزرگ را در دستور کار خود قرار دادهاند، راحتتر میتوانند برای خرید سهام تصمیم بگیرند. کافی است از هر گروه یک یا دو نماد را تحت نظر داشته باشند و با بررسی تحلیلهای بنیادی و تکنیکال آنها برای خرید یا فروش سهام تصمیم بگیرید. در طرف مقابل اگر اصل را بر خرید سهام شرکتهای کوچک بگذارید، با انبوه نمادهایی روبهرو هستید که بررسی عوامل بنیادی و تکنیکال آنها زمان زیادی لازم دارد. طبیعتا هر کسی نمیتواند نمادهای مختلف را تحلیل کند و برای همین ممکن است شما سراغ تصمیمهای هیجانی بروید.
* چهار: شرکتهای بزرگ به تناسب شهرتی که دارند بیشتر توسط تحلیلگران بورس به آنها توجه میشود. با یک جستوجوی ساده میتوان تحلیلهای زیادی را برای نمادهای شاخصساز و شرکتهای بزرگ پیدا کرد. مطالعه این تحلیلها میتواند شما را در تصمیم درست کمک کند. در طرف مقابل احتمال اینکه تحلیلگران سراغ تحلیل نمادهای کوچک و کمتر شناخته شده بروند خیلی کمتر است و در این زمینه احتمال دارد با افراد غیرمتخصص روبهرو شوید.
* پنج: بازارگردانها هرچند از نظر برخی فعالان بازار سرمایه تاثیر منفی روی قیمت سهام میگذارند اما برخی دیگر حضور آنها را الزامی میدانند. هرچند فروش سهام توسط حقوقیها در روزهای صعودی بازار میتواند مانع از افزایش قیمت سهام شرکت شود اما این مورد برای روند نزولی هم تا حدودی صادق است.
زمانی که شرکتهای بزرگ به روند نزولی میافتند، حداقل امیدی به حمایت شرکتهای حقوقی وجود دارد. کمااینکه اوایل مهرماه شرکتهای حقوقی در جلسهای مشترک تصمیم گرفتند هر کدام از یک نماد حمایت کنند که این اتفاق باعث شد برای مدت کوتاهی شاهد روند صعودی در بورس باشیم. فهرست نمادهایی که شرکتهای حقوقی تصمیم به حمایت از آنها گرفتند، محدود به نمادهای شاخصساز بود.