رویارویی با محبوبیت در ۱۰ ثانیه
روزنامه هفت صبح | یک: درباره حرفهای حسن عباسی و تئوریهایش و همینطور ایدههای رائفیپور، قبلا مفصل حرف زدهایم. به نظرم نوعی شبه علم در گفتار و حرفهایشان دارند که دقیق نیست. مثل آن سخنرانی عجیب رائفیپور که مسئله شگفتانگیز تحویل سال و عید نوروز را کلا بیارزش خوانده بود! حسن عباسی هم کلی از این تئوریها دارد که اثبات نشده و سرگردان،به عنوان قانونهای قطعی به مخاطبش تحویل میدهد.
حرفهای او در مورد فوتبالیستها و همسرانشان یکی از همین فرضیههاست که بیانشان آن هم با این لحن نشان از اعتماد به نفس روز افزون او و البته همتای دیگرش جناب رائفیپور دارد. مشکل تئوریسینهای اصولگرا مثل رائفیپور و عباسی اینگونه است که با توجه به شخصیتشان،تاثیر حرفهایشان در همان گعده طرفدارانشان محدود میشود. بهعنوان سخنران و مبلغ راهشان بن بست است.
نوع کاراکترشان و شیوه و لحنشان،هرگونه راه نفوذ و تاثیر در گروهها و مجموعههای دیگر را سد میکند. در واقع شخصیتشان، شخصیت این دو بزرگوار،سد راه نفوذ حرفهایشان بر دل مخاطبان میشود و نوعی مقایسه و استدلال در ذهن مخاطب به وجود میآورند و برپا میکنند که راه همدلی با این دو استاد و ایدههایشان را میبندد. اینکه قاعدتا خودشان محصول آن نگاهی هستند که تبلیغ میکنند و خب محصول جذابی حاصل نشده است.
دو: تیم ملی والیبال ایران در حرکتی شگفتانگیز لهستان صدرنشین لیگ جهانی والیبال را در زمین خودش مغلوب کرد. حیرتانگیز بود. شکست دادن آمریکا و لهستان وکانادا نشان داد که این والیبالیستهای جوان از آن شوک انفعال و رخوتی که مقابل هلند و ژاپن دچارش شده بودند خارج شدهاند. چند ساعت قبل از شاهکار والیبالیستهای مرد، دختران جوان والیبال کشورمان به شکل غیرمنتظرهای دختران قزاقستان را که همیشه در این رده سنی مدعی هستند سه بر صفر در هم شکستند. هفته پیش هم دختران هندبالیست از سد مکزیک گذشتند. دستشان درد نکند و زنده باشند.
سه: جمشید هاشمپور در اکران خصوصی یکی از فیلمها جلوی دوربین عکاسان ایستاد و بعد از سالها انزوا قبول کرد که برای دوربینهای عکاسان ژستهای رزمی همراه با فریاد و اینطور چیزها را اجرا کند و خب بدن یک مرد هشتاد ساله دیگر نمیتواند آن چالاکی جوانی را داشته باشد حتی اگر به قد و قامت رشید جمشید هاشمپور باشید.
برای همین حرکاتش کمی از حالت عادی خارج شده است. فیلم این لحظات در صفحات اینستاگرام منتشر شد. راستش با ترس و لرز یکی از این صفحات را بالا پایین کردم تا کامنتها را بخوانم. حدود دویست کامنت را مرور کردم و حتی یک نظر توهینآمیز و یا لحن بد در میانشان نبود. همه آرزوی سلامتی و طول عمر برای جمشید هاشمپور بود. راستش محبوبیت واقعی کالای غریبی است. ارزشی نمیتوان برایش تخمین زد.