چهار پاره یادداشت از فروردین پرحادثه
روزنامه هفت صبح | یک: داشتم مناسبات تقویمی این روزها را مرور میکردم دیدم چه چگالی جالبی در این روزها وجود داشته. ۱۹ فروردین سالمرگ صادق هدایت است که هفتاد و یک سال قبل در تصمیمی عجیب شوک بزرگی به جامعه ادبیات ایران وارد کرد و در پاریس دست به خودکشی زد. در حالیکه تنها ۴۸ سال داشت.
در ۱۸ فروردین سال ۱۳۵۸ امیرعباس هویدا در یکی از جنجالیترین محاکمات تاریخ سیاسی ایران اعدام شد و هنوز هم کسی دقیقا از کم و کیف اعدام او خبر ندارد. خلخالی تسریع در صدور حکم اعدام هویدا را پذیرفته بود (از بیم مداخله اعضای نهضت آزادی و دولت موقت ) اما هیچ وقت قبول نکرد که شخصا او را کشته باشد.
هادی غفاری هم بارها این روایت مشهور را که با کلت کمری و در راهرو هویدا را کشته رد کرده است. هویدا موقع اعدام شصت ساله بود. در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ هم محمدعلی فردین یکی از مشهورترین چهرههای تاریخ سینمای ایران و البته نایب قهرمان کشتی جهان و از عوامل موثر رونق دوران فیلمفارسی در سن ۶۹ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
حالا که حرف از فردین شد این را هم بگوییم که او چهره بسیار سمپاتیکی داشت اما از بیان ممتازی برخوردار نبود و بخشی از شهرتش را مدیون دوبله ماهرانهاش توسط چنگیزجلیلوند و گاه منوچهر اسماعیلی بوده است. این روایت را هم از فردین بخوانید به نقل از اسکندر دلدم یکی از سردبیران ستاره سینما در دهه پنجاه که البته روایت خیلی دقیقی نیست اما خواندنی است:
«فردین گروهبان نیروی هوایی بود و در رویا همیشه دوست داشت خلبان شود. بعد از کنارهگیری از نیروی هوایی و معرفی به سینما توسط ناصر ملکمطیعی، خوش درخشید و در اوج موفقیت، فردین فیلم را تاسیس کرد و یکی دو فیلم ناموفق از جمله «برفراز آسمانها» را ساخت و نقش خلبان نیروی هوایی را بازی کرد و بالاخره به آرزوی خلبانی ولو در فیلم رسید! البته که بخشی از شکست «برفراز آسمانها» را میتوان به حساب اکران آن در بحبوحه انقلاب و اوضاع نابسامان سینما در آن روزها هم گذاشت.
«فردین» ساکن ایستگاه خرابات نزدیک میدان خراسان بود و بعدها ساکن خیابان جویبار شرقی نارمک شد. خانه جنوبی کوچکی داشت و همسرش هم در همان خانه آرایشگاه زنانه داشت. به یاد دارم زمانیکه برق میرفت، با چراغ قوه در جلوی خانه قدم میزد. انسان خندهرو و باصفایی بود که با آن موفقیت به هیچ وجه تکبر و غرور نداشت.»
دو: تغییرو تحولاتی که در سطح جامعه و سینما و اینترنت و پوشش و قوانین و برخی مسائل دیگر در راه است آن تئوری قدیمی را زنده کرده که دولتهای اصولگرا از سال دوم به صرافت اعمال ایدهها و دیدگاههایشان در عرصه اجتماع و فرهنگ بر میآیند و به فشارهای طبقات سنتی و دوراندیشیهای امنیتی واکنش مثبت نشان می دهند.
سه: استفاده از مترو برای رفتن به کرج از سوی رئیسجمهور اتفاق جالب و قابل تحسینی است.
چهار: برداشتهاند در پل بوستان شهر بجنورد بین مردان و زنان دیوار کشیدهاند؟واقعا؟یعنی واقعا این حجم کم خردی امکان پذیر است؟دوستان اصولگرا نمیخواهند واکنشی نشان دهند؟ یک حرکتی، یک اعتراضی. میدانم که شورای شهر حتما دلایلی برای این اقدام نابهنجار ذکر میکند در مورد حفظ آرامش خانواده و از این جور چیزها اما در این گونه تصمیمات تا آخر جهان باز است. هرچقدر شما ملاحظه کنید باز هم یک تصمیم دوباره و اضافه میتواند رخ دهد. خدای نکرده نمیخواهم با طالبان مقایسه کنم اما خداییش یک حد و مرزی بگذارید. نیت خوب و دلهای پاک الزاما تصمیمات درستی نمیگیرند. یک کاری بکنید.