ردیابی کرونا در مدرسهها؛ دولت تجدیدنظر میکند؟
روزنامه هفت صبح | پزشکان یا همان وزارت بهداشت از اول هم راضی به بازگشایی مدارس نبودند و دائما درباره اینکه حضوری شدن کلاسهای درس چه تبعاتی میتواند داشته باشد هشدار میدادند؛ با این وجود آموزش و پرورش هم دغدغههای آموزشی و کلان خودش را داشت و نمیتوانست بیشتر از این نسبت به غیرحضوری بودن کلاسها، افت تحصیلی دانشآموزان و فشاری که به سیستم آموزشی میآید بیتفاوت باشد. از حق نگذریم خانوادهها هم در عین حال که نگران بودند.
اما از حضور همیشگی بچهها در خانه و افتادن بخش بزرگی از بار آموزش بچهها روی دوش خودشان خسته بودند و البته نگرانیهایی هم درباره وضعیت روحی بچههایشان داشتند که بدون همکلاسی و در تنهایی حساسترین سالهای عمرشان میگذشت. در نهایت رضایت نسبی خانوادهها و پافشاری آموزش و پرورش در کنار گستردگی واکسیناسیون کاری کرد که حرف مدافعان بازگشایی به کرسی بنشیند و دو هفته است که مدارس به شکل تق و لقی باز شدهاند. حالا اگرچه اغلب مدرسهها همان خط قرمز آموزش و پرورش یعنی حضور دو ساعته تنها در یک روز از هفته را اجرا میکنند و بازگشایی چنانکه از کلمه «بازگشایی» انتظار داریم، انجام نشده، اوضاع در حال تغییر به نظر میرسد.
کروناییهای دانشآموز
فقط همین دیروز دو خبر نگرانکننده درباره شیوع کرونا بین بچهها شنیده شد. از یک طرف استاندار تهران اعلام کرد که طی دو هفته گذشته دو هزار دانشآموز به کرونا مبتلا شدهاند. او بلافاصله تاکید کرد که هنوز سطح ابتلای بچه مدرسهایها از سطح ابتلای عمومی پایینتر است و جای نگرانی نیست اما همین عددی که اعلام شده بود به تیتر رسانههای مختلف تبدیل شد و در شبکههای اجتماعی تحت عنوان عواقب بازگشایی مدارس دستبهدست چرخید.
کمی بعد هم نقل قولی از رئیس مرکز بهداشت شهرستان کهگیلویه و بویراحمد منتشر شد که میگفت تست کرونای ۱۸۰ دانشآموز در این شهر مثبت شده است. آماری از تعداد کروناییهای کهگیلویه و بویراحمد در دست نیست اما اگر آمار استاندار تهران را در نظر بگیریم یعنی کمتر از ۱۰درصد مبتلاها به کرونا طی هفته گذشته را دانشآموزان تشکیل دادهاند که رقم عجیبی به نظر نمیرسد.
کسانی که مخالف بزرگنمایی این آمار هستند میگویند که قبلا هم اگر از بچهها تست گرفته میشد همین تعداد کرونا مثبت بین آنها دیده میشد و اصلا به همین دلیل هم از ابتدای کرونا به بچهها لقب ناقلان خاموش داده شده بود اما به هر حال این خبرها کار خودش را کرد و دوباره صدای کادر درمان در اعتراض به بازگشایی مدارس بلند شد. معاون بهداشتی وزیر بهداشت نسبت به شیوع کرونا در سنین پایین هشدار داد و پزشکان مختلف در شبکههای اجتماعی از خطر بیخ گوش ایران بابت موج ششم کرونا گفتند.
خانوادهها کم رغبت شدند؟
از آن طرف به نظر میرسد که خانوادهها هم دیگر مثل چند هفته پیش نسبت به بازگشایی مدارس ذوق و رغبت ندارند، البته گفتوگو با آنها به ما نشان میدهد که فقط نگرانی از ابتلای بچهها نیست که از رغبت آنها کم کرده. اواخر آبان ماه وقتی وزیر آموزش و پرورش تاکید میکرد که از اول آذر مدرسهها باز میشوند و بچهها باید حداقل یک روز در هفته به مدرسه بروند تاکید کرد که نظرسنجیهایی که وزارتخانهاش از خانوادهها انجام داده نشان میدهد که ۷۵ درصد آنها موافق بازگشایی هستند.
اما همین چند روز پیش نظرسنجی که ایرنا انجام داده بود نشان میداد ۵۹.۴ درصد از خانوادههای تهرانی با بازگشایی مدارس در شرایط فعلی، موافق و ۴۰.۶ درصد مخالف هستند. حرفهایی که خانوادهها در شبکههای اجتماعی میزنند هم نشان میدهد که نظر بعضی از آنها عوض شده است. مادر میلاد ۱۲ ساله میگوید که فکر میکرده با بازگشایی مدرسهها بخشی از مسئولیتهایی که تمام دو سال گذشته روی دوشش بوده برداشته میشود.
اما حالا با بازگشایی نصفه و نیمه نه تنها این اتفاق نیفتاده بلکه برنامهریزیها سختتر شده و حالا باید حضور بچه در مدرسه در کنار حضورش در کلاسهای آنلاین مدیریت شود. او میگوید: «همان برنامهای که به آن عادت کرده بودیم هم از بین رفته اما اوضاع مثل قبل نشده، مدرسه به بهانه اینکه بچهها برای رفع اشکال به مدرسه میآیند آموزش مجازی را تا اندازهای شل گرفته اما حضور در مدرسه همچنان نیست که واقعا اشکالات بچهها رفع شود.
ضمن اینکه حالا دیگر برای یک روز در هفته سرویس هم نمیتوانیم بگیریم و باید خودمان بچه را ببریم و بیاوریم چون به تاکسیهای اینترنتی هم چندان اعتماد نداریم یعنی دردسرمان خیلی بیشتر شده، هفته پیش هم یکی از بچهها سرماخورده بود و هزینه تست کرونا را روی دست ما گذاشت، تازه باید نگران کرونا گرفتن بچهها هم باشیم.»
مادر دانشآموز دیگری هم میگوید که اصلا بازگشایی اتفاق نیفتاده، او میگوید: «الان فصل سرماخوردگی است و بچهها یکی بعد از دیگری سرما میخورند، من فکر میکنم اگر قرار به بازگشایی بود باید در نیمه اول سال که هوا گرمتر است اتفاق میافتاد، بچه من کلا در تمام دو هفته گذشته یک روز به مدرسه رفته آن هم دو ساعت و در این دو ساعت هم فقط در حیاط بازی کردهاند. این چه مدرسه رفتنی است؟ این کار فقط ما را به زحمت بیشتر انداخته و باید نصف روز مرخصی میگرفتیم که بچه را ببریم مدرسه و بیاوریم.»
یکی دیگر از مادران میگوید که رعایت پروتکلها در مدارس خیلی کمتر از چیزی بوده که فکر میکرده، او تاکید میکند که پسرش کوچک نیست و با وجود اینکه مدرسه شرط تزریق دو دز واکسن برای حضور سر کلاس را به شکل تلویحی به خانوادهها اعلام کرده و اغلب بچههای کلاس واکسن زدهاند اما باز هم خیالش راحت نیست چون پسرش میگوید خیلی از بچهها ماسک نمیزنند، با هم خوراکی میخورند، تماس فیزیکی دارند و کسی هم به آنها سختگیری نمیکند.
همین هم باعث شده که دیگر مثل قبل موافق بازگشایی مدارس نباشد. همه این حرفها این حدس و گمان را پیش میآورد که با ادامه وضع موجود احتمالا باید شاهد تجدیدنظر دولت در بازگشایی مدارس باشیم اگرچه در بسیاری از کشورها از مدتها قبل کلاسهای درس حضوری شده و سختگیری روی پایبندی به پروتکلهای بهداشتی جایگزین آموزش مجازی شده اما در ایران تجربه همین دو هفته چندان خوشایند نبوده است.