امان از این یکی دو نفر مشاوران املاک
روزنامه هفت صبح | یک: دوستم روایت میکرد که همان مشاور املاکی که سال قبل خانه را برای او پیدا کرده و واسطه قرارداد بین او و صاحبخانهاش بوده حالا هر سال یک ماه قبل از رسیدن موعد، به صاحبخانه زنگ میزند و میگوید مشتریهایی دارد که میتوانند اینقدر بیشتر از مستاجر فعلی پرداخت کنند و بهنوعی صاحبخانه را به جواب کردن مستاجرشان ترغیب میکند. این روایت را کس دیگری هم تایید کرد و گفت که بهعنوان یک مالک شاهد چنین تلفنهایی از سوی بعضی مشاوران املاک بوده. دستتان درد نکند. البته حتما تعداد قلیلی مشغول به چنین شیوههایی هستند. احتمالا دو نفر در کل ایران!
دو: رفته بودیم ساحل دریاچه چیتگر. یادم آمد چقدر سر این پروژه به قالیباف غر زده بودیم و حالا چه مرکز تفریحی خوبی برای تهرانیها دست و پا شده است با رستورانهای درجه یک و کافیشاپها و تفرجگاهها و فروشگاهها و مرکز خریدهای پررونق و عالی. فقط در حیرتم که این اساتید انبوهساز که مدام خودشان را منجی وضعیت مسکن نشان میدهند چگونه در این محیط عالی چنین خانههای بیقواره و برجهای زشتی ساختهاند؟ یعنی انتهای بیسلیقگی و بزن در رویی در این برجها. اساتید انبوهساز شما خیلی مهمید، اما این منظره و این محیط را چگونه توانستید اینطوری از هم بپاشانید؟
سه: این دیالوگ از سریال صحنههایی از ازدواج را با هم بخوانیم، حاوی نکات جالبی است:
زنی دارد روی پایاننامهاش کار میکند به خانه میرا و جاناتان آمده تا از آنها سوالاتی درباره ازدواج و زندگی مشترک بپرسد.
زن: فاکتور اصلی که باعث شده ازدواجتون موفق باشه چیه؟
جاناتان: میشه بگی تعریف خودت از موفقیت چیه؟
زن: اول اینکه هنوز بعد از ده سال با هم هستین.
میرا: چهتوقع پایینی!
جاناتان: بهتر نیست اول ازمون بپرسی که ازدواجمون رو موفق میدونیم یا نه؟ چون بهنظرم این کلمه موفق یهجورهایی یه تصور غلط فرهنگی از ازدواجه. ازدواج شده یه پروژه که روش کار میکنن و میگن ما داریم روی زندگی مشترکمون کار میکنیم! ازدواج تبدیل شده به یه صنعت چند میلیارد دلاری. کتابهای کمک بهخود، مشاوره زوجین، کارگاه و پادکست و اپلیکیشن و سریال. کلاً تجارت بزرگی شده. به نظرم فرهنگ مصرفگرای غربی بهصورت کاملا هدفمند یهسری توقعات غیرعقلانی درست کرده که ازدواج همیشه باید بر پایه اشتیاق و رابطه و احساسات شدید و بیوقفه باشه. در حالیکه واضحه این چیزها از تازگی نشات میگیرن، پس قضیه از پایه اشتباهه.
زن: درک شما ازش چیه؟
جاناتان: بهنظرم هردوی ما ازدواج رو یک وسیله میدونیم نه یک هدف. ازدواج یک پلتفرمه که اجازه میده بهعنوان یک شخص رشد کنیم. شراکت ما بهمون بستر امنی میده تا دخترمون رو بزرگ کنیم و خانواده داشته باشیم.