بازگشایی مدارس چقدر اولویت دارد؟
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | بهبود روند واکسیناسیون باعث شده که اظهارنظرهایی درباره زمان بازگشایی مراکز آموزشی از مقطع ابتدایی تا دانشگاه به گوش برسد. پرسش پیشروی سیاستگذاران احتمالا این است که کدام مقاطع و در کدام مناطق باید در اولویت بازگشایی قرار بگیرند؟ پاسخ به این پرسش، برخلاف بسیاری از پرسشهای پیشروی سیاستگذاران، تقریبا سرراست و روشن است: مقاطع تحصیلی پایینتر در مناطق کمتر برخوردار. تا همین امروز هم آموزش غیرحضوری بهخصوص در مقطع ابتدایی تاثیر قابل توجه و احتمالا غیرقابل جبرانی بر نابرابری اقتصادی داشته است.
برای درک تاثیر تاخیر در بازگشایی مدارس بر نابرابری اقتصادی، باید به پژوهش نسبتا مشهوری با عنوان «برنامه پری» نگریست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بازدهی آموزش در سنین پایین به مراتب بیشتر از سنین بالاتر است به این معنی که یکسال عقب افتادن از مدرسه در ۱۰سالگی را نمیتوان با یکسال جبرانی در ۱۷سالگی جبران کرد. مهمتر اینکه اگر تواناییهای آموزشی فرد در سنین کودکی رشد نکند، آموزش فرد در سنین بالاتر هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
در نتیجه عدم سرمایهگذاری در دوران کودکی را نمیتوان بعدها بهسادگی جبران کرد. به بیان دیگر، هزینههای بلندمدت عدم بازگشایی مدارس و بهخصوص مقاطع پایینتر قابل مقایسه با هزینههای تاخیر در بازگشایی دانشگاهها نیست. اما اینها چه ارتباطی به نابرابری دارد؟ درست است که کیفیت مدارس در مناطق مختلف متفاوت است اما نظام آموزشی به شکل حضوری حداقلی از امکانات آموزشی را برای همه و فارغ از وضعیت مالی خانواده فراهم میآورد. در مقابل، آموزش آنلاین تا حد زیادی به تمکن مالی خانواده بستگی دارد.
اینکه آیا یک خانواده اصلا امکان فراهم آوردن زیرساختهایی مانند دسترسی به رایانه و اینترنت را دارد، نقش تعیینکنندهای در میزان یادگیری فرزند خانواده از آموزش آنلاین دارد. علاوه بر این، در آموزش آنلاین، نقش والدین به عنوان مدرس کمکی دانشآموزان برجستهتر شده است. در نتیجه دانشآموزی که تنها فرزند خانواده است، والدینش سطح تحصیلی نسبتا بالایی دارند و یکی از والدین میتواند خانه بماند و در درسها به او کمک کند، شرایط کاملا متفاوتی با دانشآموزی دارد که به خانوادهای شلوغتر و کمتر برخوردار تعلق دارد و والدینش زمان یا توان آموزش دادن به او را ندارند.
آموزش مجازی برای دانشآموزان، در واقع نقش نابرابری امکانات در میزان بهرهگیری دانشآموزان از آموزش را برجستهتر میکند و همانطور که گفتیم جبران این فاصله در آینده کار سادهای نخواهد بود. در واقع دانشآموزی که بهخاطر شرایط مالی خانواده نمیتواند به اندازه دانشآموزی با شرایط مالی متوسط رو به بالا از آموزش مجازی بهره ببرد، در نهایت (بهطور میانگین) عملکرد تحصیلی ضعیفتری خواهد داشت. این عملکرد ضعیفتر تحصیلی بر تواناییهای او در قبولی در دانشگاه و یافتن شغل در آینده هم موثر خواهد بود و در نهایت به مانعی برای بهبود وضعیت اقتصادی این دانشآموز تبدیل خواهد شد. به بیان دیگر، وضعیت مالی امروز خانواده نقش پررنگتری را در وضعیت اقتصادی دانشآموزان فعلی در سنین بزرگسالی ایفا خواهد کرد و در نتیجه آنچه بهعنوان تحرک اجتماعی شناخته میشود، کاهش مییابد.