بازی مافیا؛ یک استعاره از وضع موجود
روزنامه هفت صبح، دکتر امیررضا مافی | این روزها بازی مافیا، در میان ایرانیها اقبال فراوانی یافته است. خلاصه بازی چنین است: شهری ایجاد میشود که در آن دو سوم افراد شهرونداند و یکسوم مافیا. در هر روز بازی، شهروندان که هر کدام نقشی دارند و یکدیگر را نمیشناسند، باید افراد مافیا را طی گفتوگوها بیابند و آنها را با اجماع رایگیری از شهر اخراج کنند و شبهای بازی، گروه مافیا باید با تیرِ شب، شهروندان را یکی یکی از بین ببرند تا جمعیت آنها کم شود و بازی به سود مافیا تمام شود.
به این ترتیب روزها که همه بیدارند، برای شهروندان است و شبها که شهروندان خوابند، برای گروه مافیا. این یک استعاره از وضع موجود است؛ شهروندان ناآگاه، باید با دقت فراوان در میان انبوه اخبار ضد و نقیض روزانه، آگاهی خود را افزایش و شخصیت یا جریانهای منفی روزگار را تشخیص دهند، تا آسیب نبینند. اگر تشخیص آنها یا بازی شهروندان غلط باشد، یک شهر در اجماع رای از بازی بیرون میرود و شهروندان ضعیف میشوند.
شهروندان نباید تحتتاثیر هیجانات قرار بگیرند و در دام گفتار دروغین و ماجراهای پشتپرده مافیا بیفتند. گروه مافیا که میدانند افراد شهر چه کسانی هستند، مدام تلاش میکنند، آنها را منفعل کنند. در جهان واقع هم، شخصیتهایی که مخالف منافع عمومی هستند از ناآگاهی مردم عادی استفاده میکنند و با ایجاد جنگ زرگری، هیجانزدگی و از همه مهمتر دوقطبیسازی، افکار عمومی را منحرف میسازند. جامعه باید همواره در جهت آگاهی حرکت کند و نسبت به آنهایی که وضعیت عمومی را منفی میکنند، واکنش داشته باشد، دستهای پشت پرده را بشناسد و بر آنها بتازد.
مهمترین ابزار مافیای استعاری جامعه، «رسانه» است. موجسواری بر اموری که ترند میشوند، یا آنهایی که خودشان ترند میکنند و عمدتا فراواقعی هستند؛ فراواقعی یعنی آنچه رسانه وانمایی میکند و متفاوت است از آنچه در واقع رخ داده و این موجب میشود که مردم، مدام ناامیدتر، ناآگاهتر و منفعلتر شوند. یکی از راهکارهای دیگر شخصیتهای منفی برای نابودی شهر، تبدیل امر سیاسی که مغتنم است، به امر سیاستزده و کاذب است.
آنها مطالبات بهحق جامعه را تبدیل به گزارههای مصداقی سیاستزده و هیجانانگیز میکنند و شهر را در سردرگمی نسبت به واقعیت فرو میبرند. در بازی مافیا، میان شهروندان، شخصیتهایی مثل دکتر، کارآگاه و روئینتن وجود دارند که باید در شب از شهر دفاع کنند.
در واقع آنها کسانی هستند که باید در حین بازی، شهروندان را هدایت کنند تا علیه مافیا اجماع شکل بگیرد، آنها افراد مرجع جامعه شهری بازی هستند که اگر تحت تاثیر القائات مافیا قرار بگیرند، درست انتخاب نکنند یا به تخریب یکدیگر مبادرت ورزند، شهر را از بین میبرند و باعث میشوند ناآگاهی و سردرگمی نسبت به واقعیت فراگیر شود.
در جامعه حقیقی نیز همین امر رخ میدهد، اگر گروههای مرجع، نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی، مصائب و مشکلات واقعی را تشخیص ندهند و تحتتاثیر جنگ روانی مافیای جامعه قرار بگیرند و رودرروی یکدیگر بایستند، فضا برای نقشآفرینی مخالفان جامعه فراهم میشود و آسیب فراوان میگردد. نتیجه آنکه بازی مافیا، استعارهای است از وضع موجود. اگر افراد بهجای اتحاد و ساختن جامعه در پی منافع فردی باشند، «جامعه» به «اجتماع» تقلیل پیدا میکند و تخریبگران فرصت بیشتری برای منافع خود مییابند.
اگر گروههای مرجع بهجای آگاهیبخشی و شناخت واقعیت، دچار هیجانزدگی نسبت به وانمایی واقعیت شوند، افراد گمراهتر میشوند. این نزاع دائمی است میان اکثریت خیر و اقلیت شر. خیر همواره با اجماع علیه شر پیروز میشود و این اجماع از رهگذر آگاهی، شناخت و تشخیص شرارتها پدید میآید. همه ما موظفیم که از درگیر شدن در امواج رسانهای بپرهیزیم و علیه جنگ روانی مافیای شهر خود را آماده کنیم و در فضای غبارآلود روزگار و گمگشتگی واقعیت، به یکدیگر کمک کنیم تا «جامعه» محقق، واقعیت، پدیدار و اقلیت شر ضعیف و ضعیفتر شود.