از تور آموزش گنجیابی تا والاستریت ایرانی!
روزنامه هفت صبح | در آخر هفتهای که گذشت و در کوران خبرهای عموما بد، دو خبر جالب از دو روستای کشور منتشر شد که آنها را میخوانیم.
* یک: گنجیابی در اصفهان
سایت «صدای میراث» نوشت: «تصاویر عجیب و تکاندهندهای در فضای مجازی منتشر شده که براساس آن یک شخص توانسته است کاروانی از خودروها و ۵۰۰ علاقهمند به گنجیابی و حفاری غیرمجاز در ایران راه بیندازد و ۱۴۰ خودرو را نیز برای آموزش یافتن گنج در محوطههای تاریخی با خود همراه کند. این نخستینبار در تاریخ تاسیس سازمان و بعدتر وزارتخانه میراثفرهنگی ایران است که گروهی با راهاندازی یک کاروان پرتعداد به شناسایی محوطههای تاریخی به منظور آموزش گنجیابی و حفاری غیرمجاز به سراغ محوطههای تاریخی کشور میروند.»
پس از انتشار این خبر، ، سردار رحمتالهی فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کشوری گفت: «این کاروان از سوی فردی سودجو در یکی از روستاهای اصفهان راهاندازی شده بود. فعالیت این کاروان به نیروی انتظامی و یگان حفاظت اعلام و مأموران به محل حضور کاروان مراجعه کردند که بعد از وقوع درگیری بین مأموران و افراد سودجو، سه متهم در این رابطه دستگیر شدند.
در همین رابطه پیگیری برای دستگیری متهم اصلی این پرونده که در حال حاضر متواری است، در دستور کار قرار دارد، حکم توقیف خودروی او در سراسر کشور اعلام شده و این نوید را میدهیم که متهم اصلی پرونده که معروف به «پوآرو» است نیز به زودی دستگیر شود. به نظر میرسد انگیزه اصلی این افراد، کسب منافع، معروف شدن در فضای مجازی، افزایش دنبالکنندگان در صفحات اجتماعی و… باشد که در هر حال این اقدام با هر انگیزهای باشد محکوم است و دستگاه قضایی نیز احکام سنگینی را برای این عمل مجرمانه در نظر گرفته است.»
* دو: بورس بازی در کهگیلویه
خبرگزاری صدا و سیما با پخش گزارش ویدئویی نوشت: «مال ملا، نام روستایی در چهار کیلومتری شهر لنده واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد است که ۸۵ درصد مردم آن در کنار فعالیتهای روزمره، در بازار بورس هم به خرید و فروش سهام مشغولند. روستایی که برخی به شوخی آن را مالاستریت (متاثر از نام والاستریت) مینامند. مردم روستا اعتقاد دارند بورس شغل دوم و درآمد اول است.
کوچکترین عضو بورسی این روستا دختری خردسال است که سرمایهاش را ظرف مدت کوتاهی سه برابر کرده و از ۵۰ میلیون به ۱۵۰ میلیون تومان رسانده است. آغاز این حکایت از ۱۲ سال پیش بود که فردی به نام محمدی از اهالی این روستا با بزرگتر شدن بچههایش، دغدغه او برای آینده فرزندانش بیشتر شد و به همین دلیل به توصیه یکی از همکارانش اندک پساندازی که در سالها خدمت ذخیره کرده بود را وارد بازار بورس کرد. او از بورس و فعالیت در آن چیزی نمیدانست به همین دلیل همکارش برای او سبد گردانی میکرد، مدتی نگذشت که درآمد بورس وارد زندگی محمدی شد.
وضع از آنچه بود بهتر و بهتر و پچ پچ فامیل و نزدیکان هم برای افزایش درآمد محمدی بیشتر و بیشتر شد. او پس از مدتی به بهانه تحصیل فرزندانش تصمیم به ترک دیار گرفت اما پیش از آن راز تغییر زندگیاش را برای تعدادی از بستگان نزدیک از جمله عمو زادههایش تعریف کرد.جعفر محمدی دهیار روستای مالملا میگوید:
مردم این روستا در کنار فعالیتهای روزمره خود هر کدام دارای کد بورسی هستند که به همت برخی از جوانان روستا از سهامهای مختلف آگاهی و نسبت به خرید آنان اقدام میکنند. آنچه برای ساکنین این روستا به یک چالش اصلی تبدیل شده است، بحث عدم پوشش اینترنت در روستاست که افراد این روستا به ناچار برای دسترسی به اینترنت چهار کیلومتر را روزانه طی میکنند تا به اینترنت دسترسی داشته باشند.»
توضیحات
مردم روستا در اینجا کار با بورس را یاد میگیرند
توضیحات
خودورهایی که برای تور گنج یابی به یکی از روستاهای اصفهان رفته بودند