روایت نمکی از کمکهای رهبر برای مقابله با کرونا
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتوگو با سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اقدامات و کمکهای رهبر انقلاب را در عرصه مبارزه با کرونا و حمایتهای ایشان از تلاشهای کادر درمان، مورد بحث قرار داده که گزیده آن را میخوانید:
* یک: (در ابتدای بحران کرونا) بعضیها با لحن تمسخرآمیزی با من حرف میزدند و به شوخی به من میگفتند که خبری نشده است و شما چرا شلوغش میکنید، ولی من بهعنوان کسی که ۳۰سال پیش در همین وزارتخانه مسئول بهداشت کشور بودم و اپیدمیهای سنگینی را مدیریت کردم و در برنامه ریشهکنی مالاریا، ریشهکنی فلج اطفال، کنترل سرخک و در مبارزه با بیماریهایی مثل التور و شبه وبا و موارد دیگری کار کردم، میدانستم که اپیدمی چگونه آدم را گرفتار میکند. به همین دلیل بنده در همان لحظات اول یک چیدمان بسیار مناسبی از نیروی انسانی آماده کردم.
* دو: رهبر معظم انقلاب بهگونهای فتوا صادر کردند که اجرای این مصوبات واجب شد. ما دو نوع مراکز داریم. یکی مراکز دولتی و غیردولتی که جنبه مذهبی و دینی بر آن حاکم نیست و دیگری مراکزی مثل مساجد، ستادهای نمازجمعه، اعتکاف، راهیان نور، اماکن متبرکه و آستانهای مقدس که با حمایتها و فرمایشهای رهبر معظم انقلاب همه این مجموعهها از تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا حمایت کردند که این هم یکی دیگر از بزرگترین و ذیقیمتترین حمایتهای ایشان از ما بود.
* سه: من حدود پنج گزارش خدمت رهبر معظم انقلاب تقدیم کردم که ایشان همه این پنج گزارش را بلافاصله مطالعه کردند و همان موقع هم جواب دادند. جوابهای بسیار دلگرمکنندهای که باعث قوت قلب همکاران ما در سراسر کشور شد.
* چهار: آنچه من را بهعنوان وزیر خیلی خوشحال کرد این بود که رهبر مملکت بلافاصله گزارش وزیر را در این عرصه بهعنوان فرمانده عملیات میخوانند. این خیلی مهم است که من گزارشی را که به رهبر انقلاب مینویسم بلافاصله ایشان قرائت کنند یا اینکه بعداً سر حوصله آن را جواب بدهند.
این برای من خیلی جالب بود، چون من روزها و شبهای سختی را گذراندم. ما جایی نمیرفتیم و ۲۴ساعت نشسته بودیم تا این موج سنگین را مدیریت کنیم. با آن خستگی و با آن فشار وقتی من گزارش مکتوبی را تقدیم ایشان میکردم، ایشان بلافاصله میخواندند و بعد از یکساعت به بنده پاسخ میدادند.
این بزرگترین نکته دلگرمکننده بود. ثانیاً ایشان بهشدت حرفهای گزارش را پاسخ میدادند. یعنی وقتی حرف از بسیج و حرف از مشکلات دیگر میزدیم، ایشان کاملاً فنی و با اصول بسیار منطبق بر پروتکلهای مورد نظر پاسخ میدادند. ثالثاً حمایتهای ایشان از سربازان خودشان بهعنوان مدافعان سلامت است و از همه مهمتر اینکه ایشان وقتی احساس کردند که بنده شاید در این عرصه احساس تنهایی کنم، آن دستور ناب را به نیروهای مسلح دادند تا پشتیبان این قضیه قرار بگیرند و با تشکیل قرارگاه کنار ما قرار گرفتند و این تنهایی را از درون ما زدودند.
اینها نشان از واکنشهای بسیار بهموقع و دستورات بسیار حکیمانهای بود که ایشان دادند که علاوه بر دلگرمی و پشتوانه عاطفی که برای ما ایجاد کرد، یک پشتوانه سنگین و وزین اجرایی هم با این فرمایشها کنار ما قرار گرفت. من تردید ندارم که اگر حمایتهای جانانه ایشان نبود، ما نمیتوانستیم گامهای مؤثر خوبی در این رابطه و به این حدت و شدت برداریم.